سه‌شنبه 11 اردیبهشت 1403
خانهگوناگون«مصادره»؛ یک جُنگ فکاهی

«مصادره»؛ یک جُنگ فکاهی

مهرزاد دانشیادداشت‌هایی برای فیلم‌های «مصادره»، «سوتفاهم» و «دارکوب» نوشته است که در ادامه می‌خوانید:

مصادره/ مهران احمدی
مشکل اساسی مصادره فقدان تمرکز فیلمنامه بر یکمحور مشخص است. انگار قرار است از هر پدیده دم دستی استفاده ای مختصر شود ونوبت به بعدی برسد. شوخی‌ها فاقد عمق مرتبط با قصه هستند و می‌توانستند اغلبنباشند و شوخی‌های دیگری جای‌شان را بگیرند.

شوخی با خواننده‌های قبل از انقلاب، شوخی بابرنامه‌سازان اپوزسیون نظام، شوخی با مقولات زناشویی، شوخی با ختنه، شوخی با کلهپاچه، شوخی با انقباض‌های انقلابی، شوخی با ساواک، شوخی با فیلم پاپیون، و…این یکجُنگ فکاهی است.

سوء‌تفاهم/ احمدرضا معتمدی
نامش معرف وضعیتش هم هست. این که بخواهیممطالعات خود را در باب مفاهیم فلسفه و جامعه شناسی و رسانه‌پردازی و غیره در ظرف سینمابگنجانیم حاصل همین سوء‌تفاهم است. سینما هنر است.

اگر حامل اندیشه‌ای باشد، در تاروپود درامشنهفته؛ و نه آن که سنجاق بر داستانی پرلکنت و کسالت‌بار باشد. ماجرای تردیدافکنیدر واقعیت یا نمایشی بودن آن چه می‌بینیم بارها در فیلم‌های مختلف مطرح شده است. اینجا دیگر قرار است سنجاق‌وار چه بر قبلی‌ها بیفزاید؟

دارکوب/ بهروز شعیبی
یک ساعت اول پویا و پرشتاب و قوی در تعریف یکداستان پرتعلیق درباره یک تهدید؛ اما بعد از آن یک دفعه تغییر لحن می‌دهد و زبانبه نصیحت در باب توجه به همسر و …می‌گشاید و یا دردهای اجتماعی مربوط به اعتیادو فقر و حاشیه نشینی را به رخ می‌کشد.

کاش شعیبی همان داستان قوی را ادامه می‌داد ونتیجه گیری درباره نکته‌های اجتماعی و خانوادگی را به عهده مخاطب می‌گذاشت.

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید