استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه به چارچوبی کلان برای تولید ثروت نیازمندیم، گفت هر کشوری محتاج یک چارچوب کلان است که مورد اجماع تمام جریانهای سیاسی، گروههای مرجع، بخشخصوصی و آحاد مردم باشد.
به گزارش رتبه آنلاین، محمود سریعالقلم در گفتوگو با «ایسنا» با بیان اینکه سیستمسازی، آزادی فعالیت اقتصادی، حقوق شهروندی و تولید ثروت مراحل اولیه آناتومی توسعهیافتگی هستند، اظهار کرد: «دموکراسی طبقه پنجم عمارت توسعهیافتگی و به نوعی نتیجه تولید ثروت و صنعتی شدن است.» استاد دانشگاه شهید بهشتی در پاسخ به این پرسش که چرا بخشخصوصی برای نقشآفرینی در اقتصاد ایران مردد است، افزود: «بهخاطر درآمد نفت و دولت رانتیر در ایران، بخشخصوصی آنچنان که باید و شاید رشد نکرده است. البته در نروژ هم درآمد نفت بوده ولی دولت رانتیر شکل نگرفته است بنابراین، جایگاه بخشخصوصی تابع جهتگیریها در تصمیمسازیها و سیاستگذاریهای حکومت و دولت است. با توجه به جمعیت قابل توجه ایران اتفاقا بخشخصوصی فرصتهای فراوانی برای عرضه کالا و خدمات و اشتغالزایی دارد. اما بخشخصوصی در ایران خیلی جدی گرفته نمیشود چون قدرت اقتصادی از قدرت سیاسی تفکیک نشده است.»
او درباره ناآرامیهای دی ماه ایران نیز گفت: «شاید بتوان گفت اصل اعتراض به مسائل اقتصادی، مالی و بانکی برمیگردد. ممکن است در این شرایط، عدهای هم مسائل سیاسی را مطرح کنند ولی به نظر میرسد که ثقل ناآرامیها اقتصادی است.» سریعالقلم درخصوص برجام و انتظارات از آن نیز افزود: «یک اشتباه بزرگی که درباره برجام صورت گرفت، ایجاد انتظارات کهکشانی نسبت به نتایج برجام بود. ایجاد این انتظارات واقعی نبود. با واقعیات ساخت قدرت، روش مدیریت اقتصادی کشور، سیستم بانکداری و بهخصوص سیاست خارجی، سازگاری نداشت و ندارد.» استاد دانشگاه شهید بهشتی درباره ضعفهای سیاست خارجی ایران نیز گفت: «نمیتوان دولتی توسعهگرا داشت، درحالی که نقشی در تنظیم سیاست خارجی نداشته باشد. دولت در نظام حقوقی جمهوری اسلامی عمدتا حسابرسی و حسابداری میکند. جهتگیریهای کشور نزد دولت نیست.» سریعالقلم افزود: «بهنظر میرسد کشور ما دکترین امنیت ملی قابلتوجهی دارد، ولی سیاست خارجی که عمدتا به مسائل اقتصادی و تعامل اقتصادی با بنگاهها و کشورها مربوط میشود، دکترین ندارد یا خیلی ضعیف است.» سریعالقلم درباره رویکرد عربستان نیز ابراز کرد: «عربستان با تیم جدید حکمرانی که در آن شکل گرفته در مسیری بسیار متفاوت از ایران حرکت میکند. خود را خارج از نفت به اقتصاد آمریکا میخواهد قفل کند و با اسرائیل روابط استراتژیک برقرار کرده است. اگر ایران و عربستان بتوانند در موضوع یمن به اشتراکاتی برسند شاید در مسائل دیگر پیامدهای مثبتی داشته باشد.»
منبع : دنیای اقتصاد