چهارشنبه 12 اردیبهشت 1403
خانهاسلایدر اصلیدرونگرایی در مقابل برونگرایی اقتصاد؟

درونگرایی در مقابل برونگرایی اقتصاد؟

 

اقتصاد مقاومتی مفهومی است که در اقتصاد ایران از سال 92 و با ابلاغیه مقام معظم رهبری به صورت رسمی پیگیری می‌شود و همواره با مفاهیم دیگر مقایسه شده است. یکی از بحث برانگیز ترین مقوله هایی که در خصوص قیاس اقتصاد مقاومتی مطرح شده است، تشابه سازی اقتصاد مقاومتی با مفهومی است که در غرب یا عنوان «ریاضت اقتصادی« شناخته می‌شود.

به گزارش رتبه انلاین، برخی از مردم هم در پی این مباحث با این تصور از اقتصاد مقاومتی روبرو هستند که قرار است  زندگی انها با سختی و رنج همراه شود و همین برداشت باعث شده تا اقتصاد ریاضتی مکمل یا مترادف اقتصاد مقاومتی جا بیوفتد.

حال انکه کنکاشی در این دو مفهوم نشان خواهد داد که فاصله ای مشخص میان این دو مفهوم وجود دارد و باید دقیق بدان نگریست . در ادامه با تعریف این دو مقوله سعی در روشن سازی این موضوع خواهیم داشت.

 

ریاضت اقتصادی چیست؟

ریاضت اقتصادی به طرحی گفته می‌شود که دولت‌ها برای کاهش هزینه‌ها و رفع کسری بودجه، به کاهش و یا حذف ارائه برخی خدمات و مزایای عمومی دست می‌زنند. ریاضت اقتصادی (Austerity)، درعلم اقتصاد به منظور مقابله با کسری بودجه توسط برخی دولت‌ها انجام می‌شود گاهی اوقات با افزایش میزان مالیات و افزایش دریافت وام‌ها و کمک‌های مالی خارجی می‌انجامد. واژه ریاضت اقتصادی، به عنوان واژه سال ۲۰۱۰ دانشنامه Merriam-Webster انتخاب شده است. حال در این خصوص ان چیزی که بدیهی است این نکته است که اگر بر اقتصاد و شرایط بحران زده اش ریاضت و سختی تحمیل شود، کار خوشایندی به نظر نمی رسد اما در عین حال  می تواند به بازیابی درازمدت اقتصاد کمک کند.  بنابراین اگرچه اقتصاد ایران شاید ناچار شود در دراز مدت به سیاست های ریاضتی روی بیاورد، اما اقتصاد مقاومتی و ریاضت اقتصادی دو مفهوم جداگانه و مستقل است که به هیچ عنوان منجر به بروز یکدیگر نخواهند شد.

 

اقتصاد مقاومتی جیست؟

این واژه اولین بار در دیدار کارآفرینان با مقام معظم رهبری در شهریور سال 1389 مطرح شد و در همین دیدار، مقام معظم رهبری «اقتصاد مقاومتی» را معنا و مفهومی از کارآفرینی معرفی و برای نیاز اساسی کشور به کارآفرینی نیز دو دلیل « فشار اقتصادی دشمنان» و «آمادگی کشور برای جهش» را معرفی کردند.

برای مفهوم اقتصاد مقاومتی درهمین مدت زمان کم، تعاریف متفاوتی ارائه شده که هر کدام از جنبه ای به این موضوع نگاه کرده اند. در این میان، تعریف جامع و کامل از اقتصاد مقاومتی را خود رهبر فرزانه انقلاب ارائه داده اند. ایشان در دیدار با دانشجویان فرمودند:« اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می‌تواند تعیین کننده ی رشد و شکوفایی کشور باشد».

در مجموع می توان گفت که اقتصاد مقاومتي يعني تشخيص حوزه‌هاي فشار یا درشرایط کنونی تحریم و متعاقبا تلاش براي کنترل و بي اثر کردن و در شرايط آرماني تبديل چنين فشارهايي به فرصت ، که قطعا باور و مشارکت همگاني و اعمال مديريت هاي عقلايي و مدبرانه پيش شرط و الزام چنين موضوعي است. اقتصاد مقاومتي کاهش وابستگي ها و تاکيد روي مزيت هاي توليد داخل و تلاش براي خوداتکايي است. و صد البته منظور از اقتصاد مقاومتی واقعی، یک اقتصاد مقاومتی فعال و پویاست نه یک اقتصاد منفعل و بسته چنانکه مقاومت برای دفع موانع پیشرفت و کوشش در مسیر حرکت و پیشرفت تعریف می‌شود. بنابراین مسئولان و اندیشمندان باید مراقب باشند در راه رسیدن به اقتصاد پویا در دام اقتصاد بسته و خود محور نیفتند. در واقع هدف در اقتصاد مقاومتی آن است که بر فشارها وضربه‌های اقتصادی از سوی نیروهای متخاصم که سد راه پیشرفت جامعه است، غلبه کرد.

 

ریاضت چه نتایجی دارد؟

حال پرسش این است که ریاضت اقتصادی چه نتایجی در اقتصاد دارد. ازجمله نتایجی که اجرای طرح های ریاضتی بر اقتصاد دارد، می توان موارد زیر را نام برد: کاهش تقاضاو پایین آمدن تقاضای کل و رشد اقتصادی ،کاهش تورم، رقابت،  مقابله با کسری بودجهاز عواید احتمالی این رویکرد است. اما نکته بعدی این است که  اثر ریاضت اقتصادی چگونه خود را نشان می دهد؟ اینکه بسته های ریاضت اقتصادی چگونه و به چه نحوی خود را در یک کشور نشان می دهند، هم موضوعی است که باید مورد بررسی قرار گیرد. چگونگی تاثیر این سختی های اقتصادی بر اقتصاد در مقوله‌هایی مانند انعطاف پذیری بازارکار و هزینه هایی که کاهش می یابد موثر خواهد بود. همچنین در  سیاست های پولی، نرخ ارز و رشد جهانی  و مداخله بانک مرکزی نیز می تواند خودنمایی کند.

 

اقتصاد مقاومتی چه نتیجه ای دارد؟

حال پرسش اصلی این است که تفاوت این دو مقوله دقیقا در چه مولفه هایی است؟ در یک کلام، هدف نهایی و اساسی اقتصاد مقاومتی، این است که کشور از جهت اقتصادی مقاوم شود و بتواند در مقابل توطئه های دشمنان مقاومت کند  که این مسئله مهم ترین نقطه افتراق اقتصاد مقاومتی با اقتصاد ریاضتی است. اقتصاد مقاومتی با تاکید بر ارائه آزادی عمل بیشتر به مردم و اقتصاد داخلی و حتی افزایش برنامه های توسعه­ ای سعی دارد تا خود را درمقابل دشمنان و حتی رقبای اقتصادی مقاوم کند تا شرایط اقتصادی که بعضاً از جانب رقبا بر اقتصاد ملی تحمیل می شود، نتواند زمینه تسلط آنان را بر کشور فراهم کند. حمایت از مردم، نقطه مرکزی اقتصاد مقاومتی است در حالی که در اقتصاد ریاضتی حمایت از طلبکاران (وام دهندگان مانند بانک جهانی، کشورهای دیگر و سایر اعتبار دهندگان) از طریق ایجاد محدودیت برای مردم و اقتصاد ملی، نقطه تمرکز سیاست های اقتصادی قرار می­ گیرد.

یکی از روش‌های رسیدن به اقتصاد مقاوتی از راه صرفه جویی است نه ریاضت؛ در حال حاضر ما شاهد آن هستیم که برخی مدیران به اشتباه ریاضت را به جای مقاومت و صرفه جویی در دستور کار خود قرار داده که می­توان به عدم آگاهی آنان از این دو مقوله اشاره کرد. برخی افراد اقتصاد مقاومتی و ریاضت اقتصادی را یکی می‌ دانند و یا تصور می­ کنند اقتصاد ریاضتی یکی از شاخه‌های اقتصاد مقاومتی است در حالی که این دو اصطلاح کاملا متفاوت بوده و هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارند.

 

17 تفاوت اقتصاد ریاضتی با اقتصاد مقاومتی

1. ریاضت اقتصادی بار سختی مشکلات اقتصادی را بر روی دوش مردم قرار می دهد؛ نه طراحان برنامه­ های اقتصادی و دستگاه اجرایی. اما اقتصاد مقاومتی بار سختی‌ها بر دوش طراحان، برنامه ریزان و مجریان طرح اقتصادی قرار می ­دهد.

2. ریاضت اقتصادی یک برنامه کوتاه‌مدت، تصادفی با آزمون و خطا، ولی اقتصاد مقاومتی یک الگو از جنس بازسازی تدریجی است.

3. ریاضت اقتصادی یک واکنش اضطراری و تاکتیکی، ولی اقتصاد مقاومتی یک حرکت پیشرفت راهبردی است.

4. ریاضت اقتصادی یک برنامه انقباضی هزینه با رویکرد کاهش هزینه‌های عمومی دولت و بخش عمومی است، ولی اقتصاد مقاومتی یک الگوی منسجم همه‌جانبه، در برگیرنده همه ابعاد جامعه برای شکوفایی استعداد‌های درونی سامانه اقتصاد در جهت انبساط نظام تولید و فعالیت‌های اقتصادی حقیقی است.

5. ریاضت اقتصادی یک برنامه جبرانی بدون هدف در جهت تبدیل فشارها و بازگشت به تعادل موقت در الگوی موجود نظام سرمایه‌داری است، ولی اقتصاد مقاومتی یک الگوی جایگزین با هدف تغییر همه‌جانبه شرایط و بناگذاری یک سامانه جدید است.

6. ریاضت اقتصادی یک واکنش به دنبال عمل افراط‌گونه هزینه کردن بیش از توان بودجه که با مالیات از مردم تأمین می‌شد و یک برنامه تحمیلی تأمین مجدد هزینه از مردم و بر دوش مردم و علیه مردم و برای مواجه با واکنش منفی مردم است، ولی اقتصاد مقاومتی یک الگوی در جهت شکوفایی نقش مردم است.

7. ریاضت اقتصادی با رویکرد برون‌گرایی و تزریق پول بی‌پشتوانه اجرا می‌شود، ولی اقتصاد مقاومتی یک الگوی درون‌گرا با راهبرد اصلاح الگوی مصرف و تقویت تولید داخلی است.

8. ریاضت اقتصادی یک واکنش مجدد ناعادلانه منبعث از یک الگوی عدالت‌گریزاست، ولی اقتصاد مقاومتی در صدد طراحی یک الگوی جدید عدالت‌محور است.

9. ریاضت اقتصادی حاصل یک اجماع فکری بیرونی و برنامه تحمیلی صندوق بین ­المللی پول و بانک جهانی است، ولی اقتصاد مقاومتی یک الگوی بومی است.

10. ریاضت اقتصادی یک عقب‌گرد راهبردی از الگوی سرمایه‌داری است، ولی اقتصاد مقاومتی در جهت اثبات پدیده قدیم وحیانی نظری و عملی جدید و یک الگوی جدید بر مبنای الگوی موفق عملی اسلامی است.

11. ریاضت اقتصادی انسجام یک برنامه را ندارد، ولی اقتصاد مقاومتی یک الگوی مبتنی بر برنامه خواهد بود.

12. ریاضت اقتصادی یک سیاست کوتاه مدت است. در حالی که اقتصاد مقاومتی یک سیاست بلندمدت است.

13. ریاضت اقتصادی یک طرح اقتصادی بسیار محدود است. اقتصاد مقاومتی یک طرح جامع و فراگیر در همه ابعاد اقتصادی است.

14. ریاضت اقتصادی ضد مقاومت است. این در حالی است که اقتصاد مقاومتی اصولاً برای افزایش قدرت مقاومت یک ملت طراحی شده است.

15. ریاضت اقتصادی ما با محدودیت در منابع و سرمایه‌ها رو‌به‌رو هستیم و به‌ناچار باید با سهمیه‌بندی و کم‌مصرف کردن با محدودیت‌های موجود مقابله کنیم؛ اما در اقتصاد مقاومتی محدودیتی در منابع وجود ندارد بلکه استفاده بهینه از منابع موجود باید طی یک برنامه زمان‌بندی شده صورت گیرد.

16. ریاضت اقتصادی مالیات‌ها را به عنوان ابزارهایی در اختیار ثروتمندان و بانک‌ها قرار می دهد که بتوانند سرمایه خودشان را بهتر به حرکت در بیاورند. اما در اقتصاد مقاومتی درآمدهای مالیاتی در اختیار اقتصاد ملی است که منجر به شکوفایی اقتصاد ملی می ‌شود.

17. در ریاضت اقتصادی وهم دراقتصاد مقاومتی مردم، محور و کانون تمرکز اصلی به شمار می روند. با این تفاوت که در ریاضت اقتصادی در بروز مشکلات و سختی های اقتصادی کشورهای رقیب و شرکت های بزرگ دخیل هستند. اما در حل این مشکلات این مردم هستند که به تنهایی باید بار تمام سختی­ ها را به دوش بکشند تا مبادا منافع اعتباردهندگان ذره­ای دچار خطر شود. اما در اقتصاد مقاومتی نیز مردم محورند؛ اما نه فقط محور تحمل سختی‌ها بلکه تکیه گاه اصلی تمام فعالیت‌های اقتصادی به شمار می‌ روند.

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید