3 در صد ظرفیت کار می کنند و از آنطرف آقایان از خارج سفارشات عمده دارند واقعا متأسف می شوم. آخر آن کسانی که این کارخانجات عظیم را در اراک و شهر های صنعتی مانند آن ساخته اند اهدافی داشته اند. آنها درسطح خاورمیانه می توانند کارهای بزرگی انجام دهند و برای داخل کشور هم مادر همه کارخانه های دیگر است.
عمده چالش من در زمان نمایندگی هم با وزارت صنایع سنگین آن زمان در همین موارد بود. من با بعضی اراکی های باز نشسته شده و یا باز خرید شده که توان کار دارند و روزها در پارک¬ها بی کار می نشینند و نظاره¬گر رکود صنعت در کارخانه ها هستند صحبت می کردم همه باآه و افسوس از تعطیلی صنعت در عین داشتن توانمندی خوب برای خدمت رسانی سخن می گفتند ولی چرا با آنها این گونه رفتار می شود؟
مدافع کارخانجات وزیر صنعت ومعدن و سازمان گسترش و نوسازی صنایع است که چرا سکوت می-کنند و دست¬کم سهم کاریِ این کارخانجات را از معاملات دیگر وزارتخانه ها با خارج طلب نمی کنند. البته می گویند بسیاری از این کارخانجات واگذار شده اند حال چگونه؟ بماند! ولی بالاخره اگر آنها باید در کشور کار کنند چه کسی باید به آنها کار بدهد؟
دو دیدگاه بوده و هست.
اول اینکه کار را به داخلی ها بدهیم ولی چون بی کیفیت کار می¬کنند هم مردم ناراضی می شوند و هم چون تأخیر دارند به اهداف سند چشم اندار نمی رسیم. خوب راه حل قهر با آنها نیست کار با کیفیت خواستن از آنها است. اما کو پرسشگر که در پرسش خود استوار باشد و متخلفان را مجازات کند. همانند صنعت خودرو که بودجه ها را می بلعد و نتیجه کار هم که معلوم است.
دیدگاه دوم اینکه کار را به خارجی بدهیم تا زودتر بتوانند زیرساخت ها را درست، و از آن بهره برداری کنند.تا در صحنه رقابت موفق تر عمل شود.
این منطق هم درست است ولی به شرط اینکه بعدا مواجه با خیلی از بی¬کارها و بی مهارت و تجربه ها نباشیم که بخاطر این عوامل عمدتا مردم و به ویژه جوانان گرفتار اعتیاد و افسردگی و مانند آن شده باشند. و تازه زیرساخت که درست می شود چه کسانی باید از آن استفاد کنند آیا همین مردم و یا خارجی هایی که در اینجا سرمایه گذاری می کنند و چه بسا در آینده مجبور باشیم که حتی نیروی کار را هم از خارج بیاوریم؟
دیدگاه سوم تلفیق دلسوزانه این دو باهم است
امروز روز 27/ 9/1396 در اخبار شنیدم که قرارداد وسیعی وزارت راه با روسیه در جهت تهیه واگن و لکوموتیو بسته است. دو سه میلیارد یورو!! اگر این قرار داد به صددرصد فعال شدن واگن پارس و ماشین سازی و آذرآب و کارخانجات مشابه در اراک و یا شهرهای دیگر بینجامد کار مطلوبی است واگر قرار باشد همچنان آنها با 20 سی در صد ظرفیت کار کند فاجعه رخ داده و همان نگاه ترجیح خارج به ضرر تولید داخل اتفاق افتاده است!! خوب وزیر راه که چنین می کند متولی کار خودش هست. مدافع صنایع باید پا پیش بگذارد و از صنعت دفاع کند و نگذارد چنین اتفاقی بیفتد و رئیس جمهور و مجلس مداخله کنند!
البته مردم ایران باید قدری به فکر باشند و کار را درست انجام دهند و سلامت و صلابت در کار داشته باشند و دولت هم از آنها حمایت مشروط کند که کار خوب انجام دهند و برند سازی کنند و نه مانند کسانی که فقط می خواهند پولی به جیب بزنند و بعد ترک خدمت، و یا تعویض شغل کنند و یا راهی خارج شوند.
اگر این کار مورد قبول نیست پیشنهاد این است که کارخانجات را به خارجی ها بفروشند و یا اجاره دهند و نیروی انسانی وارد کنند و یا قطعات آن ها را باز کنند و به حراج بگذارند که صد البته کسی خریدار نیست مگر برای ذوب کردن. اقتصاددانان بهتر می دانند که بند کردن سرمایه های هنگفت و عاطل و باطل گذاشتن آنها چقدر به ضرر اقتصاد کشور است. قطعا کسانی هستند که دلشان از من بیشتر می سوزد!
البته اگر به این مسائل توجه نشود روزی خواهد رسید که با عناوین کهنه شدن فناوری این کارخانجات بزرگ و کوچک از رده خارج شوند و فاتحه صنعتی بودن کشور هم خوانده شود.
منبع : خبرآنلاین