جمعه 14 اردیبهشت 1403
خانهگوناگونیمن و سناریوهای آینده؟

یمن و سناریوهای آینده؟

علی اصغر قریشی (دیپلمات و سفرای پیشین در اردن و یمن)| مسائل و اوضاع یمن و تحولات جامعه چند پاره این کشور پیچیده تر از آنست که مرگ علی عبدالله صالح بتواند نقش موثری در حل و یا وخامت آن داشته باشد. یک بعد آن جنگ داخلی است، که بیشتر از اقدامات سعودیها برای جلوگیری از رسیدن وزش طوفان بهار عربی به داخل عربستان ناشی شده است، بعد دیگر آن توازن داخلی و نقش قبایل در آن است ولی بعد اصلی آن حاصل تاثیر قدرت تخریبی مالی عربستان برای حفظ قدرت هژمونیک خود است. پس مسئله یمن از منظر خارجی جنگ نیابتی نیست بله تاثیرات ناشی از سیاست هژمونیک عربستان در منطقه است. اما از منظر داخلی استفاده عربستان از قبایل یمن است که امتدادشان به داخل عربستان نیز میکشد.

در یکنگاه کلی انصارالله باید از نظر جبهه داخلی با دو عنصر 1- حزب کنگره و 2- قبایل ازیک سو و ظرفیتها و توانمندیهای خودش توازن برقرار کند. حزب کنگره یک جریان منسجم و یکپارچه و حزبی ایدئولوژیکنیست. اعضای این حزب در زمان قدرت بنا برمصالح و منافع شخصی و کسب و حفظ پست و مقامو ثروت گرد این حزب جمع شده بودند و هم اینک بخشی از آن به عبد ربه منصور هادی خواهندپیوست، برخی به عربستان نزدیک میشوند، عده ای کناره گیری میکنند، برخی هم برای همکاریبا انصار الله اعلام آمادگی کرده اند. بنابر این می توان گفت حزب کنگره زمان حکومتصالح که حزبی متشکل از تکنوکراتها و دیپلوماتها و شیوخ قبایل بود، اینک کاملا ازهمپاشیده است. و قبایل هم در یمن دیگر مانند سابق تشکلی یکپارچه و منسجم نیست که همهاعضای آن تابع شیخ و رئیس قبیله باشند. همچنین قبایل موضع ثابتی ندارند و اغلب به سمتطرفی می روند که قوی تر باشد. البته قبایل مأرب از ابتدای قدرت گرفتن انصار الله درصنعا در برابر آن مقاومت کردند و هم اینک نیز مآرب پایگاه طرفداران هادی و ائتلاف بهرهبری عربستان است و جریانهای سلفی تکفیری در آنجا فعال هستند و تعصب قبیله ای نیزدر میان آنان قوی است.

پس هماکنون حزب کنگره وزنه چندان مهمی همچون زمان علی عبدالله صالح نبوده و قبایل یمن همژله ائی و سیال هستند و هر دو عنصر هم هم تحت تاثیر قدرت مالی عربستان. قبایل کهبر حزب کنگره هم تاثیر گذارند، آنقدر حتی در درون یک قبیله واحد دارای اختلاف وبیشتر بر اساس منافع مالی و تا حدی سیاسی هستند که تجزیه و تحلیل رفتار آنها درمرحله بعدی بسیار مشکل و به عوامل متعددی بستگی دارد. اما همین قبایل نشان دادهاند که به سمت قدرت قوی گردش میکنند و لذا نقش انها در روند اتی یمن مهم است. بنابراینتا قبل از آنکه بحران یمن به دلیل لجاجت عربستان و یا اضافه برآورد انصارالله به مرحلهبی بازگشت خود برسد و بدون آنکه قدرتهای خارجی وارد این مساله شوند آلام مردم یمنبه پایان برسد و امنیت و ثبات در این کشور برقرار شود. لذا سناریوهای زیر قابل تصور است و امید است خوانندگان عزیز ومخصوصا” کارشناسان محترم در کنار ارزیابی این نکات، سناریوهای جدید رابرشمارند:

1-      اثرات ناشی از فروپاشی روحیهنیروهای وابسته به صالح در اثر شوک وارد شده از قتل او و عقب نشینی از برخی مناطقتحت تصرفشان و واگذاری مناطق کوهستانی غرب و شمال یمن به نیروهای انصارالله که دراین شرایط میتواند باعث تغییر در میدان نبرد شود. این فروپاشی پیش از مرگ او اتفاق افتاده بود و علت فراراو و کشته شدنش به این صورت نتیجه همین فروپاشی است. وابستگان به صالح و طرفداران ویتوان مقابله با انصار الله را ندارند و بسیار بعید است که آنان در شرایطی باشند کهبتوانند جبهه مقاومت جدیدی بر ضد انصار الله تشکیل دهند و یا اصولا اعتقادی به تشکیلاین جبهه داشته باشند. وقوع اینسناریو به عوامل زیادی بستگی دارد، از جمله نحوه اقدام و تحرکات انصارالله دارد کهبا دیدی حکومتی به تحولات یمن بنگرد. البته ممکن است با فشار خارجی و یا عملکردناصحیح انصارالله بر خلاف این پیش بینی نیز اتفاق افتد و حامیان علی عبدالله صالحو مخصوصواگ عناصر اصلی با یکدیگر متحد شوند و یک جبهه مقاومت علیه انصارالله تشکیلدهند.

2-      افزایش اعتماد به نفسانصارالله در اثر تنبیه علی عبدالله صالح به عنوان یک پیمان شکن. نحوه استفاده ازاین امر مهم است:

الف) استفاده از این اعتماد به نفس در ایجاد آشفتگی بیشتر درطرفداران علی عبدالله صالح. این روش ممکن است خلاف اصل فرعی و اصلی کردن روندمبارزه بوده و باعث افزایش درگیریها و خشونتهای داخلی و تضعیف جبهه مبارز با منصورهادی و عربستان شود. اما انصار الله قطعا”در برابر آن دسته از طرفداران علی عبد الله صالح که احتمالا بخواهند به توطئه و تخریبدر برابر انصار الله ادامه دهند و درنتیجه به تضعیف جبهه مقاومت در برابر عربستان کمککنند واکنش نشان خواهند داد و موضوع اصلی فرعی روند مبارزه برای آنها مطرح نیست.

ب) این افزایش اعتماد به نفس چندان موجب تغییر صحنه مبارزه نشود.زیرا اگرچه انصارالله توانایی نظامی مناسبی دارند ولی برای ورود به دشت های بازشرق یمن آمادگی نداشته باشد. زیرا این منطقه به سادگی مورد هدف حملات نیروهایائتلاف قرار خواهد گرفت. البته از شواهد و قرائن بر می اید به دلیل آنکه آنجا برایشان منطقه استراتژیک نیست ،لذا انصار الله فعلا علاقه و تمایلی به رفتن به سوی شرق یمن (صحرای حضرموت) ندارد.این منطقه صحرائی، بسیار وسیع و کم جمعیت است و هم اکنون در کنترل طرفداران هادی استو نیروهای وابسته به القاعده و داعش نیز در آنجا حضور دارند و رفتن به آن سو باعثگشایش جبهه جدیدی برای انصارالله خواهد شد.

ج) اعتماد به نفسانصارالله باعث جذب تدریجی و بخشی بزرگاز قبایل حامی صالح و نه همه آنها ومخصوصا” مهمترین و یا قدرتمندترین آنها شده و اقداماتی از سوی جبهه مقاومتیمنی در مناطق کوهستانی غرب و شمال یمن صورت گیرد که نیروهای ائتلاف نیز فاقدتوانایی ورود به آنها هستند. در اینصورت بخشی از آنهاهم که جذب نشده باشند موضعی در مخالفت یا موافقت نخواهند گرفت.

3-      تشکیل اتحادیه جدیدی ازانصارالله و حزب کنگره از طریق عناصر تاثیر گذار این حزب به منظور تقویت قدرت جبههمقاومت علیه ائتلاف.

4-     عربستان با کشته شدن علی عبدالله صالح، شلیک موشک به ریاض وتجربیات و نتایج حاصل از جنگ در سه سال گذشته، به قدرت انصارالله اذعان داشته و بابه رسمیت شناختن آن و با توچه به اوضاع داخلی خود و نیاز به آرامش برای انجاماصلاحات و انتقال قدرت به محمد بن سلمان برای پایان بحران یمن مذاکرات را آغازکند. این سناریو با توجه به بافت قدرت و نحوه سیاست و حکومت در عربستان خوشبینانهاست. این سناریو تنها گزینه معقول برایخروج عربستان از باتلاق یمن است و عربستان سرانجام مجبور خواهد شد به این گزینه تندهد.

5-     كشته شدن علی عبدالله صالح مایه خشم عربستان به ویژه محمد بن سلمانشود که در سیاست خارجی اش، مجموعه ای از شکست ها را متحمل شده است. در اینصورتباید منتظر افزایش حجم حملات بیشتر عربستان به یمن باشیم. اما افزایش حجم حملات نتیجه دلخواه عربستان را در پی نخواهدداشت.

6-      گسترش حملات هوایی بر مواضعانصارالله، تقویت مواضع منصور هادی و کسب حمایت بیشتر بین المللی برای اعمال فشار بیشتربر انصارالله برای کشاندن آنها به پای میز مذاکره. این سناریو هم بدلیل آنکهائتلاف ضد یمنی تا به حال هر آنچه که توانسته انجام داده است و با توجه به تجربیاتگذشته احتمال مذاکره انصارالله با عربستان بدون اخذ تضمین برای قبول حقوق سیاسیاین جنبش در حکومت یمن در این شرایط بسیار کم است.

7-      عربستان علاوه بر افزایشفشارهای نظامی بر انصارالله برای مذاکره و یا استفاده از نقش میانجیها، بهدنبال  رهبری فرزند علی صالح و ارتباط گیریبا قبیله حاشد در راستای ادامه ایجاد درگیری داخلی باشد. این سناریو نیز بدلیل عدممقبولیت فرزند صالح نسبت به پدر مقتولش چندان زمینه ائی برای اجرا ندارد.

8-      افزایش فشارهای بین المللی برعربستان برای پایان جنگ یمن بدلیل اوضاع وخیم انسانی و شیوع قحطی و وبا، افزایشحملات عربستان با مشکل عدم مشروعیت بین المللی مواجه شود. در اینصورت انصاراللهباید اوضاع و توازن داخلی را به گونه ائی سامان دهد که بتواند از این وضعیتاستفاده کند.

9-      شکست ائتلاف و جدائی اماراتو عربستان به دلیل طولانی شدن جنگ و پیامدهای آن برای اوضاع داخلی کشورها، بیحاصلی جنگ، از دست دادن فردی تأثیرگذار مانند علی عبدالله صالح که امید آنها برپیروزی بر انصارالله بود و فشار افکار عمومی. در این صورت محمد بن سلمان باید همههزینه‌های بحران را خود بر دوش بکشد.

منبع: روزنامه ایران پنجشنبه مورخ 23.9.96

منبع : خبرآنلاین

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید