محمدقلی یوسفی، اقتصاددان – عکس: شفقنا
به گفته یوسفی، سیستم توزیع دولتی یا کوپن نتیجه وضعیت اورژانس در کشورهاست نه روش مطلوب یا وضعیت سیاسی و اقتصادی عادی. کشور باید مسیر توسعه را طی کند و سازوکار بازار، تنظیمگر اقتصاد باشد، مداخله دولت وضعیت اقتصاد را بدتر از قبل خواهد کرد.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در حین بررسی بودجه سال 1398 مصوبهای را تصویب کردند که در صورت تأیید آن از سوی شورای نگهبان، کالاهای اساسی در سال آینده با ارز دولتی و با استفاده از کالابرگ الکترونیکی در میان مردم توزیع خواهد شد. همچنین نمایندگان مجلس با اختصاص ۱۴ میلیارد دلار برای تأمین کالاهای اساسی و دارویی با نرخ ارز دولتی موافقت کردند. براساس این مصوبه، دولت موظف است با این مبلغ، کالاهای اساسی ازجمله دارو، تجهیزات پزشکی و نهادههای کشاورزی و دامی مانند کنجاله سویا، جو و … را با ارز دولتی وارد و یا از تولیدکنندگان داخلی خریداری کند.
محمدقلی یوسفی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در این زمینه به پایگاه خبری اتاق ایران میگوید: در دوران جنگ و قحطی، برای جلوگیری از آسیبپذیرتر شدن اقشار ضعیف جامعه، تدابیری اندیشیده میشود که سیستم توزیع دولتی یا کوپن یکی از آنها است. این تصمیم نتیجه وضعیت اورژانس در کشورهاست نه روش مطلوب یا سیاست اقتصادی عادی.
یوسفی میگوید: در دوران جنگ هشتساله ایران و عراق با توجیه شرایط جنگ، دولت مسئولیت خیلی از کارها را به عهده گرفت. من معتقدم که این روش در دوران جنگ خوب بود و جلوی رشد تورم را گرفت. صرفنظر از ماهیت جنگ، سیستم توزیع کالابرگ در آن دوره تصمیم درست و بهجایی بود و این سیاست کارساز شد. من برخلاف ایرادهای سیاسی که برخی به این تصمیم دارند، ازنظر اقتصادی معتقدم سیستم کوپنی دوران جنگ تصمیم درست و بهجایی بود.
او ادامه میدهد: اما در شرایط عادی که کشور باید مسیر توسعه را طی کند و سازوکار بازار، تنظیمگر اقتصاد باشد، مداخله دولت وضعیت اقتصاد را بدتر از قبل خواهد کرد. این تصمیم در هیچ جای دنیا، بهغیراز کشورهای سوسیالیستی که در آنجا هم با شکست روبرو شده است، وجود ندارد.
یوسفی با این پرسش که چرا باید به عقب برگردیم؟ ادامه میدهد: ما نباید سیاست شکستخورده دنیا را تکرار کنیم. در ایران گروه یا عدهای از هر سیاستی نفع میبرند یا در جهت نفع خود دنبال سیاست نامعقول میگردند؛ اما کسی از سیاست نامعقول دفاع نمیکند. ما در شرایط جنگ نیستم، علیرغم اینکه عدهای اعلام میکنند جنگ اقتصادی اما به نظر من این اصطلاح مندرآوردی است. حتی اگر ما الان در شرایط جنگ اقتصادی باشیم بازهم این ملتها نیستند که باهم میجنگند بلکه دولتمردان در دنیای سیاست با هم درگیر شدهاند.
به گفته یوسفی، اقتصاد از طریق نظام بازار و با عرضه و تقاضا میتواند وضعیت را به شرایط عادی بازگرداند.
او تاکید میکند: دولتها باید به نظم، قانون و امنیت فکر کنند نه مداخله اقتصادی؛ قانون، ارتش زمان صلح است. مردم مشغول دادوستد و فعالیت اقتصادی هستند و همین روال عادی مشکلی به وجود نمیآورد؛ در صورت بروز مشکل هم به مراجعه قانونی مراجعه میکنند. اما با مداخله دولت همه این روالهای عادی و منطق اصلی تنظیم بازار به هم میریزد.
او تصریح میکند: مشکل این است که چون دولت مقتدر است و قدرت اقتصاد و سیاسی متمرکزی دارد احساس میکند همه باید مطیع باشند و همواره راهی برای مداخله در اقتصاد مییابد. غرور دولتها کشنده است و آنها با غرور میخواهند برای همه مردم و سلیقهها برنامهریزی کنند و در همه امور مداخله کنند. دولت مقتدر حتی مردم را در تأمین مواد غذایی به خود وابسته میکند.
به گفته یوسفی، دنیا به دو اصل پی برده است؛ اول تفکیک قوا و بعد تفکیک قدرت اقتصادی از سیاسی تا در این شرایط آزادی فردی و حقوق مالکیت فردی تضمین شود.
یوسفی با تاکید بر اهمیت اقتصاد خصوصی میگوید: دولتها نه در اقتصاد مداخله کنند و نه کنترل و تنظیمگری کنند. در صورت عدم توجه به این نکته، سازوکار بازار با ابزار کوپن دستخوش امیال بروکراتها خواهد شد تا با ابزار جدید به رانت و فساد دست بزنند. سیستم کوپنیزم حتی در آن دوره هم منجر به اشکالاتی شد ولی در این دوره نتیجه بدتری خواهد شد.
برخی معتقدند که دولت برای توزیع عدالت از سیستم کالابرگ الکترونیکی استفاده میکند اما یوسفی این نکته را رد میکند: اولاً عدالت به نوع رفتار فردی برمیگردد و توزیع شدنی نیست. در صورت دموکراسی، جامعه به سمت عدالت هم پیش خواهد رفت. از طرف دیگر اینکه از ثروتمندان بگیرند و به فقرا بدهند بازهم عین بیعدالتی است. مفهوم عدالت مفهومی بسیار پیچیده و مهمی است که سیاستمداران بهغلط از آن استفاده میکنند.
به گفته یوسفی اوضاع عادلانه در اصلاح رفتار فرد است؛ تمام ادیان و مذاهب از اصلاح رفتار فردی برای ترویج عدالت میگویند و عدالت در نتیجه کار جستوجو نمیشود. باید دولت بهجای در پیش گرفتن سیاست سوخته و شکستخورده، از مداخله در اقتصاد دست بردارد. به نظر من سیستم توزیع کالابرگ سیاست سوختهای است که در دنیا طرفدار ندارد.