در سال ۱۳۸۲ و هنگام زمینلرزه سهمگین بم، مدیر منطقهای یکی از شرکت بزرگ اروپایی و صاحبنام در عرصه خانههای پیشساخته اعلام آمادگی کرد که در راستای کمکهای بشردوستانه، یک اردوگاه با استفاده از صنعت پیشساخته در جوار شهر بم برپا کند تا زلزلهزدگان در آنجا مسکن گزینند.
به گزارش رتبه آنلاین، قاسم ميرزايي، نماينده فعلي مجلس، رايزن وقت بازرگاني ايران در امارات بود. نگارنده نيز مدير يک شرکت وابسته به شستا در دوبي بودم. متأسفانه تلاشهاي ما براي کسب مجوز حرکت کشتيهاي تجهيزات پيشساخته و انتقال آن به منطقه زلزلهزده بيثمر ماند.
انگار در ايران عزمی جدي براي ممانعت از دريافت کمکهاي بينالمللي وجود دارد؛ کمکهايي که مردم زلزلهزده سخت به آن نياز دارند. جالب است که بعد از اين همه سال هنوز در صنعت ساختمان جاي تکنولوژي پيشساخته خالي است. دستکم مشابه ساختمانهاي پيشساخته شرکتهاي آمريکايي و اروپايي که در شهر کابل افغانستان ديدهام، در تهران ديده نميشود.
شايد برخي گمان کنند صنعت پيشساخته چيزي شبيه کانکسهايي است که موقتا براي تجهيز کارگاهها به کار ميرود؛ درحاليکه ساختمانهاي مدرن پيشساخته بسيار مجهز، سبک، محکم و ايمن بوده و به طور معمول تا هشت درجه ريشتر در مقابل زلزله مقاوم هستند. در اين روش ساختمانسازي همه قطعات در کارخانه انجام ميشود و در زمين مدنظر نصب ميشود.
سرعت، ارزاني، ايمني و رفاه اين روش ساختمانسازي در کشور زلزلهخيز ما يک ضرورت است. چندي پيش ساختمان سفارت ژاپن در خيابان مقدساردبيلي تهران تخريب و دوباره ساخته شد. پس از تخريب گمان ميکنم با فاصله چند هفته بعد که از آنجا عبور ميکردم، ساختمان سفارت برپا شده بود! واقعا براي ما ايرانيان باورکردني نيست، کاري را که ما در چند سال و با مصالح سنگين و پرحجم و هزينه گزاف ميسازيم، انسانهاي ديگري در جوار ما با کيفيت بسيار بالاتر و در زماني بسيار کوتاهتر بسازند؛ ساختمانهايي با استانداردهاي بالا و ازجمله مقاوم در برابر زمينلرزه.
درحالحاضر بسياري از شهرهاي ما تبديل به کارگاه بزرگ ساختمانسازي شده است. امروز اين کارگاههاي ساختماني پرسروصدا «آسايش» را از شهروندان سلب کرده و فردا بر اثر يک زلزله -مشابه زمينلرزه کرمانشاه – « جان» شهروندان را ميبلعد. آيا وقت آن نرسيده که از «دانش و تکنولوژي مدرن» در شهرسازي و صنعت ساختمان استفاده شود؟!
جاي بسي تعجب است که وزير امور خارجه در توييت خود ابراز داشته «ما در اين زلزله به کمک خارجي نيازي نداريم»…
…درحاليکه همه کشورها چه غني، چه فقير در هنگام بحران از کمکهاي بينالمللي استفاده ميکنند. خاصه ضعف ما در مديريت بحران نياز به کمکهاي فوري و مؤثر خارجي را ضروري ميکند.
همچنين در مديريت پيش از بحران نيز نيازمند دانش و تکنولوژي و آموزشهاي حرفهاي بينالمللي هستيم. نحوه اطلاعرساني از رويداد سهمگين زمينلرزه در استان کرمانشاه گوياي آن است که ما آمادگي مواجهه با بحران را نداريم.
انتشار اخبار متناقض و ديرهنگام از اين فاجعه بزرگ و شيوه کند و غيرحرفهاي کمکرساني دستگاههاي مسئول خود درد ديگري است که بايد براي درمان آن چارهانديشي شود.
به گمان نگارنده يکي از چارهانديشيها «گسترش نهادهاي مدني فراگير و توانمند» در کشور است.
بايد اجازه داد تا سازمانهاي بزرگ مردمنهاد در ايران رونق بگيرد تا در هنگام بحران کمکهاي مردمي را سازماندهي کند؛ سازمانهاي مردمنهادي که مورد اعتماد مردم باشند، ازجمله نيازهاي اساسي زلزلهزدگان براي هميشه است.
منبع : خبرآنلاین