احتسام_غفورزاده
دانش اندك چيز بسيار خطرناكيست، از چشمه پريا يا سيراب شويد يا لب نزنيد (الكساندر پوپ)
اگر بخواهيم يك تعريف اجمالي از نوكيسگي ارائه دهيم ميتوان نوكيسگي را ابراز وجود به وسيله اندك اندوخته به دست آمده بيان كرد. به عبارتي يك فرد ثروتمند ممكن است چندين برابر يك فرد نوكيسه دارايي و سرمايه داشته باشد اما برخوردي عادي و موقر و زندگي بيحاشيه و مرفه خواهد داشت اما فرد نوكيسه دارايي خود را هويت خود ميداند و براي ابراز وجود هرچه دارد را جلوي ديدگان ديگران قرار ميدهد تا تاييد و تحسين ديگران را برانگيزد و يا با حسادت ديگران احساس رضايتمندي كند، اين نوع از نوكيسگي كم و بيش شناخته شده است اما نوع ديگري از نوكيسگي، نوكيسگي علميست؛ از آن نوع كه فردي با دو سه خط كتاب خواندن خود را عالم دهر و شهره شهر ميداند و ديگران را جماعتي بيخرد و در جهل فرو افتاده، كه اين نوع از نوكيسگي اگر ضررهاي بيشتري از نوكيسگي مالي نداشته باشد ضرر كمتر نيز ندارد، زماني كه نوكيسگان علمي بر مسند قدرت تكيه زنند نهايت ماجرا تبديلِ علم و دانش به كالايي بيبهاست، كه اين نوع از علم نه در جهت افزايش فرزانگي بلكه در جهت فخر فروشي است، به طور مثال تشويق به مطالعههاي چند دقيقهاي و يا خرده اطلاعات عمومي بيثمر و مبنا قرار دادن مطالعه به عوض درك هدف مطالعه، اگر مطالعه خود به عنوان هدف قرار بگيرد، يك روند ابزورد و پوچ به مانند افسانه سيزيف است كه سيزيف سنگي را تا بالاي كوه ميبرد و دست آخر سنگ به پايين ميغلطيد و اين روند تا ابد ادامه داشت، مطالعه خود وسيلهايست براي هدفي به نام فرزانگي و فرزانگي چيزي نيست به جز داشتن زندگي اخلاقي، با آرامش رواني و معناداري، كه براي هر فرد دست يابي به آن متفاوت است و هر كس با سبك زندگي خود ميخواهد به آن دست پيدا كند گرچه مطالعه و كسب علم به رسيدن به اين حالت كمك ميكند اما اولا مطالعه صرفا روخواني كتاب نيست و كسب تجربه هاي مختلف هم به نوعي علم اندوزيست و ثانيا هركسي قرار نيست با يك روش به آن هدف دست پيدا كند، به جاي افزايش كتابخوانيهاي نمايشي و طرحهاي نمايشي كتاب كه در نهايت هيچ سرمايه اجتماعي و اخلاقي براي جامعه به همراه ندارد تبليغات بايد بر روي القاي جستجو در باب معناي زندگي و تحول برود و فرهنگ ابتدا از هنر شروع و در نهايت به علم ختم مي شود و اگر بخواهيم برعكس شيپور را بنوازيم تا ابد خواهيم ناليد كه چرا سرانه مطالعه ايران فلان است و بهمان، غافل از اين كه تا نياز به مطالعه در جامعه احساس نشود مطالعههاي بيهدف و تلقين محور بودن خود مطالعه به عوض هدف مطالعه جز نقش بر آب زدن چيزي بيش نيست