اطلاعات کتاب :
این اثر ارزشمند به قلم دکتر غلامرضا خاکی توسط انتشارات همرخ و در فروردین ماه 1403 به چاپ رسید. در ادامه ی این خبر در تلاشیم تا با دیدگاه نویسنده ی این اثر در مورد روشنفکری بیشتر آشنا شویم.
- درباره کتاب «روشنفکری حرفهای؛ پایانی بر روشنفکری کافهای و چریکی»
- نوشته دکتر غلامرضا خاکی، انتشارات همرخ
- نوگل روحانی
- فروردین ۱۴۰۳
اشاره :
عنوان کتاب، نخستین چیزی است که توجه را برمیانگیزد. آدمی را به ایستادن، ورق زدن و چه بسا خریدن و خواندن فرامیخواند. «روشنفکری حرفهای» هم از آن جمله کتابهاست که عنوان جالب توجهی دارد و از همان اول نگاهمان را میدزدد که بایستیم و تأمل کنیم؛ تا ببینیم دو واژه «روشنفکر» و «حرفهای» در کنار هم چه معنایی دارند. اینجاست که عنوان فرعی به کمک میآید و در توالی واژگان پایان، روشنفکری، کافه و چریک، تصویری از ذهنیت نویسنده پیش چشممان ترسیم میشود.
پیام کتاب :
نویسنده در این کتاب با پرسش مهمی درگیر میشود. اینکه: آیا عصر روشنفکری به پایان رسیده و یا هنوز روشنفکرانْ میدانی برای ایده و عمل دارند؟ کتاب با طرح پرسشها و شرح مسئله نویسنده آغاز میشود. او در نگاهی تاریخی، سیر تولد و تکوین واژه روشنفکری را از خاستگاه اروپاییاش تا ورود به ایران و ریشه دواندنش در تاریخ معاصر کشورمان پی گرفت.
منظره های تاریخ :
میدانیم که دو قرن نوزده و بیست میلادی اوج طرح ایده روشنفکری در ایران و جهان بوده است. به فراخور اقتضائات مکانی و زمانی در هر جامعهای؛ با توجه به پیشینه و زمینههایش روشنفکرانی با گرایشها و دغدغههای مختلف سر برآوردهاند. گاه روشنفکری به میان مردم آمده و لباس نقد قدرت پوشیده و گاه در میان نخبگان رفته و رنگ ملامت خلق ونهیب زدن بر مردم را به خود گرفته. روشنفکری گاه سودای آزادی و رهایی از بندهای ماده و طبیعت داشته و گاه در اندیشه توزیع ثروت به نام عدالت و برابری بوده. روشنفکر گاه اصحاب قدرت را هدف قرار داده و گاه در مقابل غول ثروت و سرمایه ایستاده. گاه خلقالله را به باد نقد گرفته و گاه حزبالله را. اما هر چه بوده روشنفکر همواره درد کاستن از رنجها و رهیدن از پلشتیها را داشته و امید به خلق جهانی بهتر.
شکافی تا آرمان گرایی :
اما هر چه از آرمانگرایی قرن نوزده و بیست فاصله میگیریم و پا به هزاره سوم میگذاریم جلای روشنفکری از رمق میافتد و شکوه و نفوذش بر جامعه رنگ میبازد. آیا در دنیایی با این همه پیچیدگی هنوز جایی برای جولان روشنفکران باقی مانده است؟ این سوالی است که نویسنده در این کتاب با آن مواجه میشود. او پس از ترسیم خط سیر تاریخی مفهوم روشنفکری و ارائه نظرات شارحان آن در ایران و جهان، تعریف خود را از روشنفکری در جهان جدید ارائه میکند. خاکی از مفهومی به نام «روشنفکری حرفهای» پرده برمیدارد.
ساختار کتاب :
نویسنده در مقدمه مدعی است که کتاب را رسالهگونه نگاشته است. وی برای اثبات ادعای خود مسیری را از آغاز تا انجام کتاب پیش گرفت. کتاب پس از مقدمهای از نویسنده و یادداشتی از مقصود فراستخواه، اندیشمند و جامعهشناس صاحبنام، وارد بخش اول با چند نوشتار میشود. نوشتار نخست به طرح مسئله اختصاص دارد و محور اصلی آن ضرورت مطالعات ایرانشناسی و کسب درک تاریخی از سیر تحولات اجتماعی، فکری و فرهنگی ایران خصوصاً ایران معاصر است.
نویسنده بر این باور است که از جمله مهمترین بحرانهای فکری ما در دوران معاصر، «ایرانناشناسی» و یا دستکم نداشتن درک صحیحی از موقعیت تاریخی و ژئوپلیتیک و فکری از جایگاه کشورمان در جهان و افتادن در دام بومیگرایی افراطی و یا جهانگرایی تفریطی است. به طوری که تاریخ روشنفکری ما مشحون از افکار غربگرایی (غرب لیبرال)، شرقگرایی (شرق کموسوسیالیست) و یا در دیگر سو، ستیز با غرب و شرق و کوبیدن بر طبل هویتِ بومیِ گسسته از جهان است. در نوشتار دوم، نگارنده سراغ تبارشناسی روشنفکری رفت و این مفهوم را از زمان روشنگری تا به امروز پی گرفت.
دریچه های تفکر :
وی همچنین در این کتاب، گریزی به دیدگاههای برخی از اندیشمندان درباره تعریف مفهوم، نقش و کارکرد روشنفکران، از ژان پل سارتر (فیلسوف فرانسوی) و ادوارد سعید (متفکر فلسطینی)؛ تا جلال آل احمد، علی شریعتی، عبدالکریم سروش و مصطفی ملکیان زد. در این فصل انواع تعاریف و دستهبندیهای روشنفکران ارائه شدهاند از جمله دوگانههایی همچون روشنفکر دینی/عرفی، ایدئولوژیک/مدنی، آماتور/حرفهای، سنتی/ارگانیک، سیاستگرا/ارزشگرا، خاص/عام، گفتگویی/تکگو، و …. مطرح شدهاند. در نهایت نیز نویسنده دیدگاه و تعریف خودش را از روشنفکری ارائه میکند.
نوشتار سوم :
نوشتار سوم «بر سر دوراهی دیگرشوندگی یا خودگرایی» است که نویسنده بار دیگر به تاریخ معاصر ایران بازمیگردد و مسیر تحول روشنفکری و نسلهای روشنفکران را بر مبنای معیارهای مختلف بررسی میکند. ابتدا سراغ معیارهای فکری-محتوایی میرود و بر آن اساس، روشنفکران ایرانی را به چهار دسته ملی، سوسیالیست، لیبرال، و دینی تقسیم میکند. سپس با معیار مقطع تاریخی، روشنفکران را به پیشامشروطه، مشروطه تا پایان دوره پهلوی اول، پهلوی دوم تا انقلاب اسلامی، و روشنفکران پس از انقلاب تقسیم میکند. در ادامه، روشنفکران را بر اساس پارادایمها دستهبندی میکند و در نهایت بر اساس نوع گفتمان آنها را در چند دسته مشابهخواه، قانونگرا، بازگشتی، عرفیساز، و سازمانی و حرفهای قرار میدهد.
بخش دوم :
بخش دوم کتاب، تماماً به شرح و بسط مفهوم «روشنفکر حرفهای» اختصاص دارد. نویسنده در سه فصل (نوشتار) به تعریف مفهومی، ویژگیها و نقش و کارکرد روشنفکران حرفهای میپردازد. همچنین، دست آخر راهکارهایی را برای توسعه این مفهوم در نظام اداری- اجرایی و مدیریتی- حکمرانی کشور پیشنهاد میکند.
در نهایت، کتاب با دو پیوست که مقالاتی در پشتیبانی نظری موضوع هستند پایان میپذیرد. یکی در باب عقلانیت انتقادی و دیگری درباره اخلاقیات روشنفکری و نهایتاً پرسشهایی برای تأمل بیشتر (افقهایی برای توسعه مفهوم روشنفکری حرفهای).
سخن آخر :
این نوشته را با قسمتی از متن کتاب به پایان میبریم:
«در این روزگار حریم خصوصی و آزادی انسان به خطر افتاده است مردمان در دهکده جهانی، در خانههایی با دیوارهای شفاف در تیررس نگاه همدیگر هستند. انسان در این زمانه به نقطهای از یک شبکه تبدیل شده که خانهاش، همهجا هست. مدیران فرآیند جهانیسازی به کمک تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و هنرهای نوین، اجبار را در زرورق اختیار آدمی بستهبندی میکنند، ذهن انسان معاصر بازیگر سناریوی شده است که اتاقهای فکر هالیوود و فیفا … آن را مینویسند.
مدیران ایرانی در هنگامه چنین گردبادی که میتوفد، همچنان در حسرت ساختارها، نظمها، ضابطهها و استانداردگرایی عصر مدرن هستند و در گرداب چالشها و پرسشهای درهمکوبندهای گرفتار شدهاند. از جمله: تمامیت هویت ایران با ویژگیهای ساختاری و فرهنگی که دارد در چه نسبتی با انقلاب صنعتی چهارم قرار میگیرد؟ از زهدان انقلاب صنعتی پنجم، انسان (سوژه) ایرانی با چه ویژگیهایی بیرون خواهد آمد؟ این انسانی که در فضای رازآلود و خاکستری سایبری در مقتضیات فرهنگی ایران متولد میشود و در شبکهسالاری میبالد چه خصوصیاتی خواهد یافت؟ چگونه این انسان نسبت خود را با دیگری در مقیاس جهانی درمییابد؟ به سخن دیگر در تقدیر تاریخی نوین بشریت، بر سر سرمایههای ملی و سازمانی ایران بهویژه سرمایههای انسانی و اجتماعی چه خواهد آمد؟… » (صص ۴۹- ۵۰)
روشنفکری حرفهای یعنی چه ؟
این نوع روشنفکر، نه بر برج عاج نشسته و زندگی و جامعه را نقد میکند و نه چنان درگیر روزمرگی و هول و هراس دویدنهای بیپایان در مسیر خانه و محل کار است که دیگر مجالی برای اندیشیدن به چیزی جز گذران عمر نداشته باشد. روشنفکر حرفهای نه اسیر کلیگویی و شعربافی است و نه چنان اسیر روابط پیچ در پیچ شغلی و کاری که زبانش نامفهوم و دیرفهم باشد. روشنفکر حرفهای به تعبیر نویسنده، یکی از همین چرخدندهها در نظام کار به شدت درهم و تخصصی است. قرار نیست روشنفکری او جدا از حوزه تخصصی و کاریاش باشد.
در جنگل آگاهی :
روشنفکری که آگاه است، با برانداختن نظام کار و سرمایه و شعارهای ساختارشکنانه نمیتواند کاری از پیش ببرد. با این حال او کسی نیست که خود را به تمامی به ارباب قدرت و ثروت واگذارد و تسلیم شود. روشنفکر مهرهای است آگاه و فکور، که همچنان دغدغه عدالت و آزادی دارد. اما خوب میداند چگونه در سازمان اجتماعی با مهرههای دیگر که هر یک در سلسله مراتب قدرت و تخصص قرار دارند کار کند و آرمانخواهیاش را با عمل و تخصص تلفیق و ترکیب کند. چیزی که حاصلش نه انزوا گزیدن از سازوکارهای اداره جامعه و کافهنشینی و نفرینگویی به زمین و زمان؛ و نه انقلابیگری و براندازی نظام سیاسی و اقتصادی؛ بلکه شناختن سازو کارهای اقدام اجتماعی در چارچوب شغلی و سازمانی خود است.
در دریای کار :
این به آن معنا نیست که روشنفکر حرفهای قرار است در فضای محدود شغلی خود محصور باشد و به عبارتی «آگاهانهتر کار کند». روشنفکر حرفهای اتفاقاً کسی است که سوالات جدی در حوزه کاری و تخصصی خود میپرسد. او وجود قائل به نظم و سازوکارهای اداری و سازمانی است. اما قادر است اهداف و چشمانداز سازمان را به پرسش بکشد؛ روابط و تعاملات افراد و اجزای سازمان را نقد کند؛ گیرندههایش حساس به عدالت و انصاف باشد؛ و هر جا ستمی بر فرد یا گروه یا قشری وارد میشود نسبت به آن دغدغهمند باشد.
نگاهی به تفاوت ها :
روشنفکر حرفهای کسی است که فرق میان مدیریت و سلطهجویی را میفهمد. او میداند تا کجا باید مطیع و فرمانبر اوامر مافوقش باشد و چگونه و از چه راههایی مانع از تضییع حقوق خود و دیگران شود. اوست که به ظرفیتها و قابلیتهای فردی و جمعی و سازمانی آگاه است. روشنفکر میداند در مسیر رشد و توسعه به همرایی و همگرایی بازیگرانی هم در حیطه طراحی و تصمیم، و هم در سطح پیشبری و اجرا نیازمند است. لذا نیروی حاصل از روشنبینی خود را نه صرف جنگیدن با زمین و زمان بلکه صرف رام کردن قدرت و همراه کردن نیروهای میدانی ایده و اجرا میکند.
همچنین بخوانید : ۱۰ کتاب پرفروش تمام دوران: کشف قدرت داستان سرایی!
جایگاه روشنفکری در دنیا!