یادداشتهایی درباره فیلم های «بمب؛ یک عاشقانه» پیمان معادی و «دارکوب» بهروز شعیبی
«بمب،یک عاشقانه»/ پیمان معادی
«بمب…» بیشتر فیلم حال و هوا و فضاست.شاید همین تاکید بیش از حد روی جزئیات و فضای اواخر دهه شصت باعث شده فیلمنامه وقصه مغفول بماند. مایه عاشقانه فیلم، بهانه خوبی است تا در آن مقطع زمانی جذاب، یکقصه حسبرانگیز عاشقانه روایت شود ولی بیتوجهی معادی به پرداخت هسته اصلی قصه، این موقعیت خوب را بربادداده است. درمجموع، حال و هوای آن سالها خوب درآمده و بهخصوص برای نسل مانوستالژیک است. پاگرفتن عشقی در پناهگاه و تضاد حس عاشقانه یک نوجوان با خشونت جنگو مابهازا سازی این رابطه نوجوانانه با یک رابطه زناشویی درحال اضمحلال در دل اینوضعیت ناپایدار، ایده خوبی است که البته قوام نمییابد و ناپخته میماند. صحنههاییچون ورود دزد و سکانس پایانی اصابت موشک کاملا تحمیلیاند و انتهای فیلم را تضعیفمیکنند.
فیلم چند لحظهخوب دارد، کارگردانی، موسیقی و فیلمبرداری قابل توجهی دارد، بازی حبیب رضایی و سیامکصفری به چشم میآید و فضای نوستالژیک مدرسه و دوسه شوخی طنازانه هم فیلم را شیرینکرده است.
«بمب…» درمجموع تا پیش از پانزده دقیقه پایانی، فیلم قابل قبولی است ولی طبعا فیلم اول معادیفیلم بهتری بود.
۲.۵ستاره از ۵
«دارکوب»/ بهروزشعیبی
دیگر کمترداستانی را میتوان یافت که تاکنون گفته نشده باشد. اما داستانهایی با تم تکراریتنها به شرطی ارزش ساخته شدن و شنیده و دیده شدن دارند که از زاویه تازهای روایتشوند یا نکته تازهای داشته باشند.
ساخت ملودرامهاییبا محوریت یک کودک با وضعیت مبهم والدین، چیز تازهای نیست. اما کمترین توقع آناست که در فیلم تازهای که با این محور ساخته شده، چیزی بیش از آنچه حدس میزنیمو میتوانیم پیشبینی کنیم، نصیبمان شود.
«دارکوب»ملودرامی است که بازیها و کارگردانی قابل قبولی دارد، اما جدا از نکتهای کهگفتم، از فیلمنامه نامنسجم و حفرههای متعدد لطمه میخورد، فلاش بکهایی هم داردکه زائد است. شاید تدوین مجدد بتواند به سود فیلم تمام شود. بهروز شعیبی با فیلمهایپیشینش توقعی به وجود آورده که با «دارکوب» برآورده نمیشود
۲ستاره از ۵
منبع: کانال تلگرامی کیوان کثیریان
منبع : خبرآنلاین