جمعه 2 آذر 1403
خانهخبراقتصادیتفاوت چشم‌گیر بین حرف و عمل سیاست‌گذاران؛ دلیل خروج نقدینگی از بازار/...

تفاوت چشم‌گیر بین حرف و عمل سیاست‌گذاران؛ دلیل خروج نقدینگی از بازار/ سیاست اقتصادی دولت در بودجه ۱۴۰۰ می تواند بورس را متحول کند

تفاوت چشم‌گیر بین حرف و عمل سیاست‌گذاران؛ دلیل خروج نقدینگی از بازار/ سیاست اقتصادی دولت در بودجه ۱۴۰۰ می تواند بورس را متحول کند

«تفاوت‌های چشمگیری بین صحبت‌های سیاست‌گذاران با عملکرد آن‌ها وجود دارد و به عقیده بنده مهم‌ترین دلیل خروج نقدینگی از بازار به همین علت است.» این بخشی از گفتگوی بازار با نیما آگاهی، تحلیلگر بازارهای مالی است.

به گزارش رتبه آنلاین از بازار، همان‌طور که بازار سرمایه هفته جدید را منفی و قرمز پوش آغاز کرد، ادامه این روند پیش‌بینی می‌شد. روز گذشته ۱۸ آبان ماه، شاخص کل با افت بیش از ۱۶ هزار واحد، به عدد یک‌میلیون و ۲۴۰ هزار رسید و امروز، ۱۹ آبان ماه نیز این مسیر ادامه یافت و شاخص کل با ریزش ۲ درصدی در ساعات پایانی معاملات محدوده ۱ میلیون و ۲۱۵ هزار و ۱۵۱ واحد را تجربه کرد. تجربه‌ای که ناشی از ریزش ۲۵ هزار و ۳۷۲ واحد بود.

برای بررسی بهتر وضعیت بازار سهام، کاهش بیش از ۱۰۰ درصدی قیمت برخی از سهم‌ها و بررسی گروه‌های مناسب بورسی با نیما آگاهی، تحلیلگر بازارهای مالی، ارز دیجیتال، بازارهای جهانی و بازار سرمایه به گفت‌وگو پرداختیم.

وضعیت بازار بورس را چطور می‌بینید؟
بازار بورس در ماه‌های اخیر بیشترین ریزش را نسبت به بازارهای موازی داشته است اما متأسفانه عواملی که موجب این ریزش شده‌اند همچنان در بازار پابرجا هستند. یعنی عدم اعتماد و تعلیق در بازار همچنان ادامه دارد.

تفاوت‌های چشمگیری بین صحبت‌های سیاست‌گذار با عملکرد آن‌ها وجود دارد و به عقیده بنده مهم‌ترین دلیل خروج نقدینگی از بازار به همین علت است و به‌تبع تا زمانی که این موضوع حل نشود نمی‌توانیم به شرایط بازار امیدوار باشیم.

البته نشانه‌هایی را از اواسط مهرماه به بعد مشاهده کرده‌ایم. به‌عنوان‌مثال: سرانه‌ی خریداران به‌مراتب از سرانه‌ی فروشندگان بالاتر قرارگرفته است و این موجب امیدواری است. اما نباید انتظار داشت سیل نقدینگی که به بازار ورود کرد مجدد تکرار شود و با این شرایط در موج صعودی بازار هم یک‌روند نرمال و منطقی را خواهیم داشت.

برخی سهم‌ها با کاهش بیش از ۱۰۰ درصدی مواجه شده است، پیشنهاد شما برای سرمایه‌گذاران میانگین‌گیری یا صبر است؟
پیشنهاد من تحلیل دقیق است. به نظر من شاید به لحاظ تعدادی ۷۰ تا ۸۰ درصد بازار ارزش خرید ندارند و ازنظر وزنی و ارزشی همچنان ۵۰ درصد از بازار ارزش خرید ندارند و مهم هم نیست که چه مقدار ارزش آن سهم کاهش پیداکرده است. به‌ هرحال یکی از فاکتورهایی که می تواند قیمت روز باشد و ما باید فاکتورهای دیگر را نیز مد نظر قرار دهیم. البته برای یک پرتفوی شخصی تعداد سهم‌های ارزنده هم به اندازه کافی در بازار وجود دارد.

باید به این نکته دقت کرد که بین ارزندگی سهام و درک ارزندگی سهام توسط بازار تفاوت وجود دارد. بازار امروز خیلی تحلیل پذیر نیست. تحلیل پذیر به معنای آن که سهام داران از ابزار تحلیل برای ورود به بازار استفاده نمی کنند و بیشتر به حرکت توده ای توجه دارند که بازار بیشتر به سمت صعود است یا به سمت نزول و بر اساس آن حرکت می کنند. به همین دلیل به میانگین‌گیری و صبر توصیه نمی کنم. چرا که بسیاری از سهام داران این روزها حس می کنند سهام‌های بنیادی دارند و وقتی صحبت می کنیم متوجه می شویم که هیچ کدام از سهم‌های آن‌ها بنیادی نیست و سهام ارزنده ای هم نیستند.

به نظر بنده اصلاح پرتفو بهترین اقدام است. چرا که وقتی همه بازار ریزشی است بهترین فرصت برای خروج از سهم‌هایی است که شرایط خوبی ندارند و درمقابل می توانند به یک سهم ارزنده جدید تبدیل شوند.

در حال حاضر کدام گروه بورسی را برای خرید مناسب می دانید؟
​​​​​​ازآنجاکه هنوز شرایط انتخابات آمریکا مشخص نشده، البته منظور پیروزی در انتخابات نیست بلکه نوع نگاه بایدن به ایران و قرارداد برجام، که آیا می خواهد به همان برجام قبلی بازگردد یا پیش شرط هایی داد نمی توان تحلیلی ارائه داد زیرا هنوز مشخص نیست که بحث گشایش ها چقدر واقعی و معنادار است. تا آن زمان لیدرهای بازار دو بخش دارند. یک بخش سهام‌های دلاری و یک بخش سهام‌های ریالی. عمده بخش ریالی بانک ها و خودرویی ها هستند و سمت دلاری هم کانی ها، فلزات و پتروشیمی ها و تا حدودی پالایشی ها را نیز می توان نام برد.

اما نکته ای که این روزها وجود دارد این است که شاید نگاه به سهام‌های دلاری مثبت نباشد از آن طرف ممکن است سهام‌هایی که می توانند از توافق نفع ببرند مثل بانکی ها و خودرویی ها مثبت شوند. البته هنوز بازار سردرگم است.

سهامداران در این فرصت می توانند از برخی صنایع کوچک تر هم استفاده کنند. سهم‌هایی که در این مدت اصلاح های سنگینی را پشت سر گذاشته اند و شاید این صنایع بتوانند از این دوره انتقال قدرت در آمریکا منفعت ببرند. مانند صنایع غذایی، دارویی و حتی سیمانی ها و انبوه سازی ها ممکن است در دو سه ماهه آینده وضعیت خوبی داشته باشند.

آیا احتمال افزایش نرخ بهره بانکی وجود دارد؟ روزانه بیش از ۲ هزار میلیارد نقدینگی به بازار پمپاژ می شود و با کاهش نرخ ارز بازارهای غیر مولد راکد می شود. آیا احتمال تزریق این حجم نقدینگی به بازار سرمایه و سپرده های بانکی وجود دارد؟
تازمانی که اعتماد به بازار سرمایه برنگردد بعید است که شاهد ورود نقدینگی بالایی باشیم. در مورد بانک هم می توان گفتن که شرایط لازم برای ورود نقدینگی ندارد. چرا که وارد یک رکود بازاری عمیق شده ایم و شاید جبر بتواند این میزان نقدینگی را وارد بازار کند. زیرا با این حجم تورم و وضعیت اقتصادی افزایش ۴ تا ۵ درصدی در نرخ بهره بانکی نیز نمی تواند برای وارد شدن پول به بانک ها تحریک کننده باشد.

انتخاب بایدن و انتخابات ۱۴۰۰ چه تاثیری روی بازار سرمایه خواهد داشت؟ آیا باز هم با انتخابات ریاست جمهوری کشور، بازار سرمایه سقوط می کند؟
به اعتقاد بنده جامعه سرمایه داری به انتخابات آمریکا وزن بیشتری می دهد که دو دلیل دارد. یکی اینکه در انتخابات آمریکا توازنی بین بایدن و ترامپ وجود داشت و کسی نمی توانست پیش‌بینی دقیقی از پیروز انتخابات داشته باشد ولی در انتخابات ایران این موضوع وجود ندارد و معمولا مشخص است که رییس جمهور آینده از کدام جناح است. نکته بعدی این است که بازار از دو ماه جلوتر به پیشواز مرحله اول آمد و تاثیر پذیرفت. به همین دلیل بعید می دانم در شرایط فعلی، انتخابات کشور خودمان بتواند خیلی تاثیر گذار باشد.

چیزی که باید بر آن تمرکز کرد بحث بودجه است. بودجه ای که در یکی دوماه آینده باید آماده و تحویل مجلس شود. به نظر من این موضوع از انتخابات اهمیت بیشتری دارد. باید ببینیم بودجه ۱۴۰۰ به چه شکلی بسته می شود و برای کسری ها چه منابعی را در نظر می گیرند و دولت بعدی باید با چه رویکردی خودش را تنظیم کند. در نتیجه این موضوع وزن بیشتری از انتخاب یک فرد به‌عنوان رییس جمهور در کشور دارد.

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید