رابطهای بین نقدینگی و افزایش قیمت دلار وجود ندارد
پس از کاهش نرخ سود سپرده های بانکی، شاهد هجوم نقدینگی به بازار ارز و سکه طلا و مسکن و جهش خیره کننده این بازارها بودیم. به رغم آنکه برخی فعالان اقتصادی، بازار سرمایه را گزینه مناسب تری برای ورود پول ارزیابی می کردند، بازار سرمایه در جذب پول چندان موفق نبود و از رشد بازار ارز و سکه و مسکن، عقب ماند. در خصوص دلایل ناکامی بازار سرمایه به عنوان دماسنج اقتصادی در جذب نقدینگی گفتوگویی با احسان سلطانی کارشناس اقتصادی و فعال بازار سرمایه انجام شده و آنچه میخوانید چکیده این گفتگو است.
چرا بازار سرمایه در جذب نقدینگی چندان موفق نبوده است؟
نقدینگی در کشور ما نقدینگی سالم و همانند کشورهای صنعتی نیست و کل حجم پول معاملاتی کمتر از 13 درصد نقدینگی است. در حال حاضر حدود 60 تا 70 درصد نقدینگی بهصورت سپردهها در دست بانکهای خصوصی و شبهدولتی است و این بانکها بخش عظیمی از نقدینگیها را به اقتصاد کشور بازنمیگردانند و سلطان نقدینگی در کشور این قبیل بانکها و مسائل پشت پرده آنها هستند.
از طرفی 80 درصد نقدینگی بورس به دست بنگاههای شبهدولتی و بانکها در گردش است و بورس ما ازآنجاییکه دولتی است و بورس سالمی نیست نمیتوان روی شفافیت مالی آن حساب کرد. از سوی دیگر، دولت بنگاههای دولتی را به اسم شبهدولتی از نظارت مجلس خارج کرده است تا یکسری رانتها بهراحتی بتواند در آن وارد شود. بنابراین اتفاقی که در بورسهای مهم دنیا میافتد در اینجا رخ نمیدهد.
دولت جهت تقویت بازار سرمایه اقدام حمایتی انجام نداده است؟
پس از بانکها و خودروییها تمرکز دولت اکنون بر روی پتروشیمیها، فولادیها و معدنیها است و هرروز شاهد سودهای کلان در این بخشها هستیم. بنابراین ما بورس مستقلی نداریم و صنایع بورسی در حال حاضر بازیچه سیاستهای دولتی و شبهدولتی است و دستهای پشت پردهدر این زمینه تأمینکننده سیاستهای بورسی هستند.
در سایر بورس های دنیا نیز وضعیت به همین صورت است؟
در کشوری مانند آمریکا که 40 درصد از سهام بورس دنیا را در اختیار دارد قانون Anti Trust وجود دارد که شفافیت را در بورس الزامی میکند درحالیکه در ایران این قوانین وجود ندارد و یک سیاست سلیقهای بر جنبههای مختلف بورس حکمفرماست.
شرایط اقتصادی را چطور پیش بینی می کنید؟
یک قاعده و اصل کلی در روزهای آتی وجود خواهد داشت و آن رشد شاخصهای بورسی در روزهای آینده است. زمانی که ارزش پول ملی پایین میآید نقدینگی به سمت دلار، مسکن و بعد بورس روانه میشود و بورس این جهش را در راستای افزایش قیمت دلار و کاهش ارزش پول خواهد داشت.
به نظر شما رابطه ای بین حجم نقدینگی و افزایش قیمت دلار وجود دارد؟
رابطهای بین نقدینگی و افزایش قیمت دلار وجود ندارد. نقدینگی ایران از سال 40 تا 56 37 برابر شد، ولی دلار پایین آمد، از طرفی از سال 80 تا 90 نیز نقدینگی بیش از 10 برابر شد ولی در این بازه زمانی قیمت دلار بیش از 8 تا 10 درصد تغییر نکرد. رابطه دلار تا حدی با تورم در ارتباط است. درعینحال آن چیزی که مهم است. قدرت ارزی دولتها و سیاستهای آنهاست.
پیش بینی شما از روند نرخ ارز چیست؟
در حال حاضر اگر دولت تمایل به حفظ قیمت دلار داشته باشد برایش امری دستیافتنی است ولی ازآنجاییکه پتروشیمیها و رانتیها باید منافع کلان خود را ببرند و در پشت پرده نیز عده دیگری منافع خودشان را داشته باشند قیمت دلار تحت تأثیر قرار میگیرد.
سیاست ارزی دولت جهت تک نرخی کردن ارز و تسعیر ارز شرکت های بزرگ بورسی همچون فولاد مبارکه اصفهان به نفع مردم بود؟
سود فولاد مبارکه در سال گذشته را 73 هزار میلیارد تومان بود. همه ما میدانیم که این سود از جیب تکتک مردم ایران خارج شد درحالیکه به اقتصاد برنگشت. در سال جاری 50 درصد روی قیمت فولاد رفت و از طرف دیگر با دلار 8000 تومانی این رقم به دو برابر خود میرسد. 20 درصد سهام این بنگاه مستقیم متعلق به دولت است و بقیه به جیب شرکتهای تودرتو میرود.
سال گذشته فولاد مبارکه در کنار 5 پتروشیمی، پنج میلیارد دلار سود خالص داشتند و سود خالص فولاد مبارکه از سود خالص چند شرکت خارجی فولادسازی در آلمان و ژاپن هم بیشتر بود. این در حالی است که سود عملیاتی فولاد در دنیا 4 تا 8 درصد بود و سود عملیاتی فولاد مبارکه 43 درصد بود که نشاندهنده این مطلب است که به ازای هر 100 تومان سرمایه داراییها این شرکت 45 درصد سود داد و این مبالغ سود نبود بلکه رانت بود. در ایران برای خیلی موارد یک قاعده اقتصادی نمیتوان در نظر گرفت زیرا بحث اقتصاد بازار در اینجا حاکمیت ندارد،و سیستم بانکی، بورس، و سهام شرکتهای بزرگ بورسی مانند 80 درصد سهام فولاد هماکنون به دست شبهدولتی ها اداره میشود.
نرخ واقعی ارز به نظر شما چقدر است؟
اکنون نرخ دلار باید روی 5000 هزار تومان باشد و بیشتر بودن این عدد نشانه خوبی در اقتصاد ایران نیست و این امر نشانه این موضوع است که عدهای درصدد سودجویی درآشفته بازار ارزی هستند.
دلیل ضعف خصوصی سازی در کشور ما چیست؟
ما اکنون بخش خصوصی نداریم، درحالیکه اتاق بازرگانی 16 هزار عضو دارد ولی تا حدود زیادی فعالیت اعضای این اتاق فرمالیته است.
ارز در بازار ثانویه در چه نرخی تثبیت می شود و اثر آن بر صنایع بورسی چیست؟
سلطانی: اگر نرخ دلار برای عرضه در بازار ثانویه روی 8 هزار تومان بایستد میتوان تا 70 درصد نیز رشد قیمتی را برای بازار سرمایه متصور بود ولی این رقم قابلتفکیک نیست و حتی میتوان برای معدنیها، پتروشیمیها و فولادیها بالای 100 درصد رشد را پیشبینی کرد.
چه شرکت هایی از شرایط موجود بیشترین منفعت را خواهند برد؟
اکنون گل سرسبد صنایع بورسی، پتروشیمیها و معدنیها و فولادیها هستند و این صنایع بیشترین بهره را از رشد بورس در روزهای آینده خواهند برد.