صمد حسنزاده، رئیس اتاق تبریز معتقد است اقتصاد ایران در سال جاری امکان توسعه چندانی ندارد و با شرایطی که فعلاً در تولید، صادرات و زیرساختهای کشور دیده میشود، اگر میانگین رشد اقتصادی ایران در سال 97 اگر به حوالی 3 درصد برسد میتوان گفت موفقیت بسیار بزرگی برای کشور فراهم شده است.
با توجه به اینکه رشد اقتصادی برای دومین سال پیاپی در سال 96 بالای 4 درصد ثبت شد، چه چشماندازی برای این شاخص در سال 97 متصور هستید و به نظر شما میزان رشد اقتصادی سال آینده چند درصد خواهد بود؟
اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در سالهای دهه 90 از یک دوره وفور درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت و گاز برخوردار شد اما متأسفانه در این دوران هیچگونه مدیریتی برای ذخیره کردن درآمد کشور به عملاً نیامد؛ درحالیکه از سالهای 91 به بعد دو پدیده سخت تحریمهای تجاری و مالی غرب علیه کشور و کاهش شدید درآمدهای نفتی، کشور را با مشکلات بزرگی روبرو کرد.
دراینبین با روی کار آمدن دولت روحانی در سال 92، اقدامات خوبی در حوزه دیپلماسی کشور و پیگیری موضوع توافق هستهای با کشورهای موسوم به 1+5 به عمل آمد اما بااینوجود متأسفانه به دلیل نبود مدیریت واحد و انسجام در تصمیمگیریها و سیاستهای خارجی در سالهای اخیر، رشد اقتصادی مدنظر در پی این گشایش اساسی اتفاق نیفتاد.
آمارها از رشد 4درصدی اقتصاد در سال 96 خبر میدهند که توسط سازمانهای رسمی استخراج شده و درست است اما اثرات آن در زندگی مردم آشکار نشد و جامعه در تأمین نیازهای ابتدایی معیشت با سختی مواجه بود. در نهایت اما دولت روحانی تلاشهای بزرگی برای بهبود اوضاع انجام میدهد و امیدواریم در سال 97 همه زیرساختهایی که برنامهریزی شده، نتایج خوبی برای اقتصاد کشور فراهم کند هرچند با این وضعیت به نظر میرسد در سال 97 اقتصاد ایران توسعه زیادی نداشته باشد. با شرایطی که فعلاً در تولید، صادرات و زیرساختهای کشور دیده میشود، میانگین رشد اقتصاد در سال جاری اگر به 3 درصد برسد میتوان گفت موفقیت بسیار بزرگی برای کشور فراهم خواهد شد.
در این صورت، اگر رشد اقتصادی مثبت در سال 97 تداوم یابد و به 3 درصد برسد، میتوان چنین برداشت کرد که رکود از اقتصاد ایران رخت بربسته است؟
مشکلات اقتصاد ایران و رکود اقتصادی، وارث جریانهایی است که چندین سال در کشور نهادینه شده است. سیاستهای خارجی، نبود سیاستهای درست و استراتژیک برای صنعت، نبود سرمایهگذاریهای خارجی، نداشتن تکنولوژی جدید و مطابق با استانداردهای جهانی، ازجمله مسائلی است که به این سادگی و بهزودی نمیتواند به اقتصاد ایران کمک کند، بهگونهای که بتوان گفت رکود از اقتصاد ایران رخت بربسته است. افزایش نرخ بیکاری مخصوصاً بیکاری جوانان دانشگاهی در کنار معضل فرار مغزها و مدیران از کشور، موضوع کوچکی نیست. در کنار اینها پدیده مخرب قاچاق در کشور هنوز بهصورت اساسی ساماندهی نشده، موضوع بهرههای بانکی و تغییر سیاستهای این بازار برای حذف سپردههای 20 درصد بهگونهای نیست که بتواند به رفع رکود اقتصادی کمک کند؛ اما مدیریت تخصصی و استفاده از تجارب کشورهای پیشرفته میتواند کمک بزرگی برای ارتقای جایگاه اقتصادی کشور باشد.
وضعیت بنگاههای اقتصادی در حوزه تخصصی شما یا استان شما به سمت بهبود پیش میرود؟
استان آذربایجان شرقی بهعنوان یک قطب بزرگ اقتصادی کشور همواره تحتالشعاع کلیه سیاستهای اقتصادی کشور بود و البته در بعضی مسائل کملطفیهایی که از مرکز، مخصوصاً از سوی نمایندگان مجلس نسبت به این استان میشود شرایط اقتصادی آن را مشکلتر میکند.
سختگیریهای قوانین مالیاتی و قانون کار، عدم دسترسی واحدهای تولیدی به نقدینگی موردنیاز و بالا بودن نرخ بهرههای بانکی، قدرت فعالیت و رقابت را از واحدهای تولیدی سلب کرده است. در مقابل دولت تسهیلاتی را در راستای توسعه و تقویت صنایع کوچک و متوسط و روستایی مصوب کرده است اما غیر از توزیع نقدینگی، هیچگونه تأثیری در اقتصاد کشور نخواهد داشت و این موضوع باید بهصورت ریشهای اصلاح شود.
در کشورهای پیشرفته، امکانات را با تقویت برندها و صنایع بزرگ و توسعه برنامههای صادراتی و حمایت از تولید داخلی و صنایع کوچک ارتقا میدهند. در ایران نیز تقویت بنیه تولیدی روستاها کار خوبی است اما مهم این است که با کدام برنامهریزی و با چه استراتژی انجام میشود.
چه چشماندازی از وضعیت حوزه تخصصی خود یا وضعیت اقتصادی استان خود در سال 97 دارید؟
حوزه تخصصی ما به صنایع معدنی و صنایع کاشی و سرامیک مربوط میشود که فعلا وضعیت مساعدی را تجربه نمیکند. در صنعت کاشی ایران سرمایهگذاری بسیار بزرگی انجام شده و تقریباً 120 واحد تولیدی با ظرفیت سالیانه در حدود هزار میلیون مترمربع تأسیس شدهاند. این صنعت از نظر اشتغالزایی و ایجاد ارزشافزوده و تولید ثروت برای کشور از محل صادرات و تأمین نیازهای داخلی میتواند بسیار مؤثر باشد . ضمن اینکه هیچگونه ارزبری برای تأمین مواد اولیه این صنعت وجود ندارد و 99 درصد موارد اولیه واحدهای تولید کاشی از داخل تأمین میشود. بااینوجود، وضعیت رکود مسکن و همچنین افت سطح روابط اقتصادی با دیگر کشورها باعث شده بسیاری از کارخانهها به تعطیلی کشانده شوند یا با ظرفیت ناقص فعالیت کنند.
آمارهای جهانی نشان میدهد که میانگین سرانه صرف کاشی و سرامیک در جهان سالانه 2.5 تا 3 متر است؛ یعنی اگر ساختوساز در کشور مناسب باشد سالانه به حدود 200 میلیون مترمربع کاشی و سرامیک فقط برای مصرف داخلی نیاز داریم و مابقی تولیدات میتواند با ایجاد شرایط به بازارهای جهانی صادر شود که درآمد برای کشور مزیت مهمی محسوب میشود و میتواند قسمتی از جایگاه صادرات نفتی را بگیرد.
البته در شرایط فعلی، به دلیل بالا بودن هزینه تولید، بالا بودن نرخ بهره بانکی، نبود مشوقهای صادراتی و نبود امکان حضور در نمایشگاههای بینالمللی، این قدرت از واحدهای تولیدی سلب شده و کارخانهها یا تعطیل هستند یا با 30 تا 50 درصد ظرفیت کار میکنند. این در حالی است که کیفیت محصولات کاشی و سرامیک ایران در حدی است که میتواند در بهترین بازارها نیز با انواع مشابه خارجی رقابت کنند و در بازارهای افغانستان، عراق و آسیای میانه در برابر محصولات کشورهایی مانند ایتالیا و اسپانیا رقابت کنند.