گری لوئیس، هماهنگکننده سابق سازمان ملل متحد در ایران| اگرچه گاهی از او به عنوان یک «محافظهکار» یاد میشود اما خود به چنین گفتهای اعتقاد ندارد و سعی میکند با صراحت به همه سؤالات پاسخ دهد؛ البته اگر مترجم و کارمندان دفترش مجال طرح سؤالی غیر از چند مورد را بدهند. اما او خود هیچ ملاحظهای در پاسخدادن به پرسشها ندارد.
به گزارش رتبه آنلاین،گری لوئیس، هماهنگکننده سابق سازمان ملل متحد در ایران میگوید: «برخی از کارهایی که در حوزه سیاسی انجام دادهام به شکلی کاملا آرام و سنجیده و در تعامل با مقامات رسمی ایرانی صورت گرفتهاند. اینکه این کارها در رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی بازتاب نیافته به این معنی نیست که کاری انجام نشده است.» بیستوپنجم دیماه بود که لوئیس از محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران خداحافظی کرد و از ایران رفت. او خود را ایراندوستی میداند که هرگز خاطرات حضورش را در ایران فراموش نمیکند.
آقای لوئیس، شما پنج سال بود که در ایران حضور داشتید و در تمام این مدت، اهالی رسانه شما را به عنوان فردی محافظهکار میشناسند که در حوزههای خاصی فعالیت میکرد؛ چرا درباره شما چنین میگفتند؟
تصور نکنید من هرگز در مسائل سیاسی وارد نشدهام. برخی از کارهایی که در حوزه سیاسی انجام دادهام به شکلی کاملا آرام و سنجیده و در تعامل با مقامات رسمی ایرانی صورت گرفته است. اینکه این کارها در رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی بازتاب نیافته به این معنی نیست که کاری انجام نشده است. این مسئله معلول مصلحتاندیشی سنجیدهای است که وزارت امور خارجه ایران در اکثر موارد رعایت میکند.
نکته دوم اینکه من همواره در سخنرانیهایم به دو مسئله حقوق بشر و برابری جنسیتی اشاره کردهام که مسائل مناقشهبرانگیزی هم هستند. اگر تکتک سخنرانیهای من در پنج سال گذشته را بررسی کنید، میبینید که به یک یا چند مسئله در این حوزهها پرداختهام. نکته سوم اینکه اگر به خاطر داشته باشید، کمی بیش از یک سال پیش در برنامه ٢٠ و ٣٠ تلویزیون از من انتقاد شد و محافل محافظهکار به علت ورود من به مسئله حقوق بشر، خواستار اخراج من از ایران شدند.
بنابراین، روزهای من در ایران بدون ماجرا و خستهکننده نبودهاند. اما هدف اصلی من از حضور در اینجا هماهنگکردن و هدایت ١٨ نهاد وابسته به سازمان ملل متحد در جهت ارائه پشتیبانیهای لازم به لحاظ مفاهیم توسعه و رویکردهای بشردوستانه بوده است.
ایران همیشه از گزارش حقوقبشری سازمان ملل متحد انتقاد جدی داشته و معتقد است که این گزارشها با سوءگیری آماده میشود. آیا شما در انعکاس واقعیتها در ایران گزارشی را به سازمان ملل متحد ارائه کردهاید، اگر چنین است آیا گزارشها تأثیری بر خروجی نهایی گزارش سازمان ملل متحد در حوزه مورد نظر داشته است یا خیر؟
بگذارید صریح بگویم: دیدگاههای من در مورد تمامی ابعاد شرایط کنونی در ایران برای همکاران من مشخص هستند. حال ممکن است آنها در گزارشهایی که مینویسند دیدگاههای من را هم لحاظ کنند یا نکنند، اما دیدگاههای من روشن هستند. اما در نهایت، این، سازمان متبوع من است که مشخص میکند چه چیز در گزارشها گنجانده شود. من سعی کردهام شرایط حاکم بر ایران را به شکل دقیق و صادقانه بازتاب دهم.
نوع ارتباط سازمان ملل متحد با وزارت امور خارجه ایران چگونه است و آیا سازمان ملل متحد در حوزه فعالیتهای خود در ایران با محدودیتهایی روبهرو بوده است یا خیر؟
رابطه من با وزارت امور خارجه بسیار خوب است. من این را به عنوان کسی میگویم که تجربه کار در کشورهای بسیاری را داشته است. رابطه میان سازمان ملل متحد و وزارت امور خارجه یک کشور غالبا ممکن است بغرنج شود. شاید برای شما و همکارانتان تعجبآور باشد که بدانید تمامی تعاملات من با وزارت خارجه ایران در این پنج سال بسیار مثبت، سازنده و راهکارمحور بودهاند. این مسئله نشاندهنده سطح بالای کیفیت کار در وزارت امور خارجه ایران از آقای ظریف گرفته تا پایینترین مقامات است. صادقانه میگویم، شما باید به این فرد افتخار کنید.
یکی از مهمترین مسائل سیاسی روز در ایران، مسئله برجام است و سرنوشت آن با توجه به سیاستهای کنونی آقای ترامپ است. به نظر شما آیا در صورت خروج آمریکا از این توافق امکان تداوم اجرای آن وجود دارد؟ ایران و جامعه جهانی چه رویکردی را باید در این زمینه اتخاذ کنند؟
بگذارید جوابی به شما بدهم که احتمالا شما را قانع نخواهد کرد. به باور من، این توافق، سندی است که سالها بعد به دانشجویان به عنوان نمونهای از یک بدیل دیپلماتیک مؤثر در مقابل احتمال وقوع جنگ تدریس خواهد شد. از همین رو معماران این توافق باید از سوی تکتک اعضای جامعه جهانی مورد تشویق و حمایت قرار گیرند. منظورم آقای ظریف و آقای کری و البته افرادی مانند آقای عراقچی است که کار بسیار بزرگی انجام داد و من برای ایشان احترام بسیار زیادی قائل هستم. این مرد، اگر بهترین آدمی نباشد که در عمرم دیدهام، یکی از بهترینهاست. این توافق باورنکردنی که با وجود آن همه مانع و مخالفت در داخل ایران، آمریکا و سایر کشورها به دست آمده باید مورد تمجید قرار گیرد. همچنین از آنجا که آژانس بینالمللی انرژی اتمی پایبندی ایران به تعهدات خود در چارچوب این توافق را تأیید کرده است، اجرای این توافق باید ادامه یابد. دبیر کل سازمان ملل متحد و سایر ارگانهای این نهاد بینالمللی هم پشتیبانی کامل خود از این توافق را اعلام کردهاند. اگر حمل بر خودستایی نباشد، خود من هم از این توافق حمایت کردهام. این حمایتها به این معنی هستند که این توافق باید حفظ شود. به باور من خروج هر یک از طرفهای امضاکننده توافق از آن یک فاجعه خواهد بود. زیرا در این صورت تداوم و بقای توافق دشوار خواهد شد. در این زمینه در تهران و سایر کشورها مانند کشورهای اروپایی، چین، روسیه، ژاپن و… نگرانی جدی وجود دارد. بنابراین به نظر من تلاش عمده محافل دیپلماتیک در سطح بینالمللی باید بر حفظ توافق و تضمین تداوم صلح در این بخش از جهان متمرکز باشد.
آیا ممکن است اروپا بتواند بدون همراهی آمریکا به اجرای برجام ادامه دهد؟
با توجه به آشنایی با سفرای اروپایی و آنچه وزرای خارجه این کشورها میگویند، به نظر من تردیدی وجود ندارد که این کشورها قاطعانه از توافق هستهای حمایت میکنند و به دنبال حفظ آن هستند.
اجازه بدهید سؤالاتم را با حوزه مورد علاقه شما یعنی حوزه گردشگری آغاز کنم. ایران دارای ظرفیتهای بالقوه فراوانی در حوزه گردشگری است. به نظر شما چه تمهیداتی برای پیوستن ایران به حوزه گردشگری جهانی باید به اجرا گذاشته شوند؟
در حوزه گردشگری حرفهای زیادی وجود دارد. کارهایی هست که باید در خود ایران انجام شود و کارهایی هم هست که باید در خارج از مرزهای ایران و در راستای تغییر ذهنیت سایرین نسبت به ایران انجام شوند. بگذارید در تأیید حرفهای شما بگویم که ایران از بسیاری جنبهها یک جواهر کشفنشده است. البته به نظر من در اینجا تناقضی وجود دارد، چون ایران کشوری با بیش از پنج هزار سال تاریخ است و آثار این گذشته تاریخی عظیم را همچنان در جایجای این سرزمین بزرگ و در شهرها و آثار تاریخی میتوان مشاهده کرد. این سابقه تاریخی را حتی در نگرش و طرز نگاه مردم هم میتوان یافت؛ چون کل این سابقه تاریخ از نیاکان شما به شما رسیده است. در مدت حضورم در ایران متوجه شدم که مردم ایران مردمی بسیار بافرهنگ هستند و مفهومی از گذشته تاریخی خود در ذهن دارند. آنها با تاریخ خود مهربان هستند و مثلاً بسیاری از اماکن تاریخی خود را حفظ کردهاند. ایران به لحاظ مناظر طبیعی نیز تنوع بسیار بالایی دارد که برای نمونه میتوان به وجود کوهها، جنگلها، سواحل، مناطق ییلاقی خیرهکننده و نیز وجود اقلیمهای متنوع در این کشور اشاره کرد به نظر من نوع نگاه جامعه جهانی به ایران هم باید تغییر کند تا گردشگران بیشتری به این کشور سفر کنند. ایران هم باید هتلها و امکانات زیرساختی خود را ارتقا بخشد تا از این طریق بتواند بر میزان جذابیت خود برای گردشگران فرهنگی در مقابل گردشگران طبیعی بیفزاید.
پس چرا ایران هنوز نتوانسته در این حوزه به درآمد پایدار دست پیدا کند؟
به نظر من پاسخ این سؤال خیلی ساده است. دو دلیل برای این مسئله وجود دارد. اولا وجهه ایران در عرصه بینالمللی هنوز به شکلی است که گردشگران برای آمدن به این کشور مردد میشوند. البته شمار گردشگران رو به افزایش بوده است؛ بنابراین میتوان گفت این وجهه منفی بهتدریج در حال ازمیانرفتن است. ما هم باید هر کاری میتوانیم برای تغییر این وجهه انجام دهیم. ثانیا علاوه بر ضعف امکانات زیرساختی، محدودیتهایی هم در زمینه جابهجایی افراد در سطح کشور وجود دارد که بهعنوان یک عامل بازدارنده عمل میکنند.
شما چند سالی است که در ایران اقامت دارید و یکی از حوزههای فعالیت شما در ایران حوزه محیط زیست بوده است. پرسش من این است که سازمان ملل متحد چه برنامههایی در سطح کلان در ایران در دست اجرا دارد. حلقه مفقوده حوزه محیط زیست در ایران کدام است؟
جدیترین مسئله زیستمحیطی در ایران درحالحاضر مسئله آب است. البته همه مسائل مهم هستند؛ اما بدون وجود آب جوامع انسانی از هم میپاشند. ما نمونه این اتفاق را در تاریخ خود ایران و درباره شهر سوخته دیدهایم. مسائل چندی در حوزه آب در ایران وجود دارند که مهمترین آنها برداشت بیش از حد از سفرههای آب زیرزمینی است. حدود ٥٠٠ سفره آب زیرزمینی درحالحاضر در ایران وجود دارد که حدود نیمی از آنها در وضعیت بحرانی قرار دارند و حدود ٥٠ عدد از این سفرههای آب زیرزمینی کاملا خالی هستند. پس ایران در حوزه آب با چالش بزرگی روبهرو است و مسئولان شما باید راههایی برای تغییر الگوی مصرف آب در بخشهای کشاورزی، تجاری و خانگی پیدا کنند تا امکان صرفهجویی هرچه بیشتر در مصرف آب فراهم شود؛ زیرا بدون وجود آب جوامع انسانی از هم میپاشند. درباره اقداماتی که سازمان ملل متحد در این حوزه انجام میدهد، میتوانم به تمرکز بر احیای باتلاقها و طرحهای مشابه اشاره کنم؛ اما چیزی که درحالحاضر میتوان گفت، این است که بحرانهای کنونی نتیجه ترکیبی از سیاستهای چند دهه گذشته و آغاز تغییرات اقلیمی هستند.
میزان افزایش دما در ایران و خاورمیانه دو برابر میانگین جهانی است. این خبر خوشی برای ایران نیست و ازاینرو ما باید تلاش کنیم از تأثیرات نامطلوب این مسئله بکاهیم و خود را با شرایط جدید وفق دهیم.
اما درباره اینکه چه اقداماتی میتوان انجام داد، به نظر من گام اول پذیرش این نکته است که مسئولان ایران برخلاف رهبران بسیاری از کشورهای منطقه تهدید زیستمحیطی را درک میکنند. آنها از این تهدید با عنوان یک تهدید امنیتی سخن میگویند. من هم باور دارم که مسئله آب یک مسئله امنیتی است. مسئله دیگر اینکه من احساس میکنم در مقایسه با پنج سال پیش که من کارم را آغاز کردم، مردم درک بهتری از شدت خطر ناشی از چالشهای پیشرو در حوزه محیط زیست دارند؛ اما اقدامات بسیار بیشتری باید صورت گیرد. اگر بخواهم اولویتها را نام ببرم، دولت باید امنیت را بهعنوان امنیت انسانی در نظر بگیرد و نه امنیت متکی به قوای قهریه. این امنیت بیشتر از طریق حفظ راههای امرار معاش افراد تأمین میشود.
دولت همچنین باید استفاده از فناوریهای نوینی را در دستور کار خود قرار دهد که تأثیر ناشی از این چالشهای زیستمحیطی را به حداقل ممکن کاهش میدهند. ایران درحالحاضر دهمین تولیدکننده بزرگ گازهای گلخانهای در جهان است که بخش عمدهای از این مسئله ناشی از اتکای زیرساختهای قدیمی به سوختهای فسیلی است. البته باید اذعان کرد که تحریمهای بینالمللی نیز به مانعی بر سر راه دولت در راه تحقق این منظور تبدیل شدهاند. مهمتر از هر موضوع دیگر، ارائه آموزشهای لازم به کودکان و حتی بزرگسالانی مانند خود من است. ما باید درک کنیم که این مسئله بزرگترین تهدید در برابر آینده ایران است. ما باید به سمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و بادی حرکت کنیم. به نظر من این مسئله اولویت ایران در حوزه امنیت ملی است.
پیشنهادهای شما در این حوزه به ایران و بایدها و نبایدهایی که باید به آنها توجه شود، کدام است؟
خب! من میتوانم مجموعهای از اقدامات را در حوزههای بیابانزدایی، حفاظت از جنگلها و مراتع، حفاظت از خاک، صرفهجویی در مصرف انرژی، کاهش میزان آلایندههای ارگانیک، کیفیت هوا و توفانهای گردوغبار برای شما فهرست کنم؛ اما پاسخ کوتاهی برای سؤال شما وجود ندارد؛ هرچند پاسخهای این سؤال در سخنرانیهای قبلی من در پنج سال اخیر وجود دارند. پاسخها روشن هستند و ما هم آنها را میدانیم؛ اما مسئله اصلی، وجود اراده سیاسی لازم برای عملکردن به این پیشنهادها است.
با توجه به علاقه شما به ایران و سفرهایی که به مناطق مختلف این کشور داشتهاید، آیا ممکن است پس از رفتن شما از ایران شاهد انتشار خاطرات و مطالبی از شما درباره این کشور باشیم؟
من از این سؤال شما غافلگیر شدم. اگر شما با من آشنا باشید و به آنچه گفتم، توجه کرده باشید، قطعا متوجه میشوید که این حضور پنجساله در ایران بر عمق شخصیت من افزوده است. ایران بیش از هر کشور دیگری که در آنجا زندگی کردهام، بر من تأثیر گذاشته است. این کشور، مردمش، تاریخش، تصاویرش، مناظر و صداهایش، بوهایش، همه و همه تأثیری فراموشنشدنی بر من و زندگی من داشتهاند. شما در آینده از طرق غیرمنتظرهای از نظرات من درباره ایران مطلع خواهید شد. شما از نظرات من درباره سردار شجاع ایرانی، آریو برزن که با قوای اسکندر جنگید، مطلع خواهید شد. شما از نظرات من درباره حافظ، از دلتنگی من برای ماسههای سرخ کویر مطلع خواهید شنید. من نوروز را به خاطر خواهم سپرد. چهره آدمهایی را که دیدهام، به خاطر خواهم سپرد. من دریاچه ارومیه و هامون را به خاطر خواهم سپرد. اینطور نخواهد بود که وقتی سوار هواپیما شدم، همه چیز را فراموش کنم.
منبع : اقتصاد آنلاین