جایگزین اول محصولات امارات و عربستان در قطر، ترکها شدهاند
رییس اتاق مشترک ایران و قطر معتقد است: «رشد صادرات ایران به قطر زمانی خوشحالکننده است که توسط بخش خصوصی انجام شود.»
مریم فکری| حدود 10 ماه از ایجاد تنش شدید میان کشورهای عربی با قطر میگذرد. در این مدت به نظر میرسید که ایران از فرصت بینظیر بازار قطر استفاده کند، اما آمارها نشان میدهد که کشوری همچون ترکیه از ایران جلو افتاده است. دلیل این موضوع از نگاه رییس اتاق مشترک ایران و قطر، نبود زیرساختهای لازم در ایران برای صادرات و تجارت است. به گفته عدنان موسیپور، «ترکها به دلیل اینکه زیرساخت خوبی داشتند، در بحث دیپلماسی اقتصادی و استفاده از فرصتهایی که در منطقه به وجود میآید، خیلی سریعتر از ایران عمل میکنند.» وی متذکر میشود: «به حدی کالای ترکها برای قطریها میصرفد که حتی ترکها از بنادر ما صادرات به قطر را انجام میدهند. این نشان میدهد که ترکها قیمت تمامشدهشان خیلی پایینتر از ایران است؛ با وجود اینکه صادرات را از مسیر ایران انجام میدهند.» آنچه در ادامه میخوانید، مشروح گفتوگو با عدنان موسیپور، رییس اتاق مشترک ایران و قطر در کافهخبر خبرگزاری خبرآنلاین است.
* در خردادماه سال گذشته روابط قطر با یک سری از کشورهای عربی دچار تنش شد. پس از این اتفاق، بحث این بود که قاعدتا با این اتفاق، فرصتهایی در حوزه اقتصاد برای ایران ایجاد خواهد شد. به نظر شما در این بازه 10 ماهه توانستیم از این فرصتها استفاده کنیم؟
اگر ما بخواهیم 5، 6 شریک اول تجاریمان را در بخش صادرات نگاه کنیم، میبینیم دو کشور امارات و عراق در میان این کشورها وجود دارند. این نشان میدهد وجود کشورهای عربی و بازار 500 میلیونی آنها، دقیقا یک فرصت بزرگ برای ما است. ما اگر در گذشته از این فرصتها بنا به دلایلی استفاده نکردیم، اما این فرصت همچنان باقی است.
در گذشته رابطه ایران با قطر بسیار محدود بود و صادرات به این کشور در حدود 60، 70 میلیون دلار بود؛ در حالی که با کشوری مثل امارات حدود 5 میلیارد دلار صادرات داریم. اما بعد از اتفاقی که پیش آمد، هم قطریها تمایل پیدا کردند که با ایران همکاری کنند و هم ایران این تمایل را نشان داد که با همسایه خود یک صفحه جدید اقتصادی باز کند. منتها باید به این نکته توجه کنیم که در 9 ماه گذشته صادرات ایران به قطر نزدیک به 160 درصد اضافه شده است؛ یعنی صادرات از 60 میلیون دلار به 270، 280 میلیون دلار رسیده است.
ما اگر به صورت درصدی به این اعداد نگاه کنیم، آمار خیلی عالی است، اما اگر حجم تجارت خارجی را نگاه کنیم، میبینیم آمار ضعیف است و میتواند خیلی بیشتر از اینها باشد.
* شما بررسیای داشتید که کشوری مثل ترکیه میزان افزایش صادراتی که به قطر داشت، چقدر تغییر کرده است؟
ببینید، ترکها به دلیل اینکه زیرساخت خوبی داشتند، در بحث دیپلماسی اقتصادی و استفاده از فرصتهایی که در منطقه به وجود میآید، خیلی سریعتر از ایران عمل میکنند.
* چه زیرساختهایی؟
حملونقل، مسایل بانکی و حمایت دولت از صادرکنندگان. همین الان ترکها گاهی 12 درصد و گاهی 14 درصد جایزه صادراتی میگیرند. به حدی کالای ترکها برای قطریها میصرفد که حتی ترکها از بنادر ما صادرات به قطر را انجام میدهند. همین 3 ماه پیش تفاهمنامهای بین وزیر اقتصاد ترکیه، وزیر تجارت ایران و وزیر اقتصاد قطر برای ترانزیت از ترکیه از راه ایران به قطر امضا شد. این نشان میدهد که ترکها قیمت تمامشدهشان خیلی پایینتر از ایران است؛ با وجود اینکه صادرات را از مسیر ایران انجام میدهند.
من عدد و رقم دقیق در این بخش ندارم، منتها میدانم که جایگزین اول محصولات امارات و عربستان در قطر، ترکها شدهاند و بعد کشورهای اروپایی. در کنار آنها، بعد ما هستیم که روند تجاری کشور نشان میدهد که رو به رشد هستیم، اما این روند کند است.
* همانطور که گفتید، ایران زیرساختهای لازم برای تجارت را ندارد، در حالی ایران به قطر نسبت به ترکیه خیلی نزدیکتر است. این ضعف زیرساختها را بیشتر در کجا میبینید؟
عوامل مختلفی روی صادرات اثر میگذارد. در بحث قطر به طور قطع باید اعتراف کنیم و این واقعیت را قبول کنیم که سبد محصولاتی را که قطریها نیاز دارند، ما نمیتوانیم تامین کنیم.
* به چه دلیل؟
آمارها این موضوع را نشان میدهد. در حال حاضر ارزش هر تن کالای صادراتی ما حدود 360 دلار است؛ اما ارزش هر تن کالای صادراتی ما به قطر حدود 130 تا 135 دلار است. این نشان میدهد که ما کالاهای خام و با ارزش افزوده بسیار پایین داریم صادر میکنیم، چون صنعت و تولید ما زیاد قوی نیست. بخشی از صادرات تولید داخلی و بخشی بازاریابی است. از سوی دیگر، مسایل بانکی نیز موثر بود، منتها در قطر یک شبکه صرافی خوبی وجود دارد، یعنی در نهایت با یک هزینه بالاتر مبادلات مالی قابل انجام است؛ اگرچه چندی پیش تفاهمنامهای نیز بانک صادرات داشت که ریال قطری را به ریال ایرانی تبدیل کند. این هم میتواند هزینههای مبادلات مالی را کم کند.
* رابطهای که میان ایران و قطر برقرار شده، در رابطه ایران و امارات و کشورهایی که مبادلات اقتصادی ما با آنها با بالا است، اثر نگذاشته است؟
آمارها میگوید که واردات ایران از امارات حدود 19 درصد کم شده است، صادرات ایران به امارات نیز تا حدودی کاهش یافته است. این نشان میدهد که تجار ایرانی مسیر دیگری را پیدا کردهاند. بخشی از کالاهایی که به امارات میرفت، به قطر میرود.
* پس تغییر رویکرد تجار در این موضوع اثر داشته است؟
امارات از نظر اقتصادی جزو 5 شریک اول ما است و 5 میلیارد دلار صادرات به این کشور داریم. در معادلات اقتصادی نه امارات میتواند ما را نادیده بگیرد و نه به صلاح ایران است که امارات را نادیده بگیرد. بعضی وقتها عدهای میگویند که قطر را جایگزین امارات کنیم، اما من معتقدم هنر جایگزین کردن کشوری با کشور دیگر نیست، هنر این است که یک فرصتی مثل کشور قبلی فراهم کنیم. چه ایرادی دارد که ما امارات را داشته باشیم و میزان مبادلات تجاری خود با سایر کشورها را نیز افزایش دهیم.
در کل من اعتقاد دارم که شکل صادرات دارد تغییر میکند. قبلا به راحتی یک کالا را صادر میکردید و پولش را میگرفتید، اما الان مدل آنها بهگونهای که است که شما را دعوت میکنند که به کشورشان بروید و آن کالا را با تولید مشترک آن کشور انجام دهید و اتفاقا کمک مالی خوبی هم میکنند. یعنی تا 70، 80 درصد از هزینه پروژه را برعهده میگیرند که کالای مورد نیاز در کشورشان تولید شود. در این مدل، خودبهخود تجاری که تنها متکی به صادرات هستند، به مرور زمان از بازار خارج میشوند، چون باید الگوی جدید را قبول کنند. نهتنها قطر، بلکه کویت و عراق نیز این مدل را اجرا میکند. اما این مدل در قطر به دلیل اینکه قدرت مالی و سرمایهگذاری خوبی دارد، بسیار تاثیرگذار خواهد بود. البته جای نگرانی نیست.
قطریها شاید این مدل را در ایران هم انجام دهند؛ چون به خصوص در بحث مواد معدنی آنها در ایران سرمایهگذاری میکنند و کالا را برای کشور خود میبرند. اینکه من میگویم جای نگرانی نیست، از این ناحیه است که بالاخره یک طرف ایران شریک آنها است.
* اگر ایران به این مدل توجهی نکند، منجر به تضعیف آن نمیشود؟
ایران خوب است که این مدل را اجرایی کند، اما ما هنوز جوابگوی سرمایهگذاران داخلی نیستیم و قدرت جذب سرمایهگذاری داخلی را نداریم. در عین حال، فضای کسبوکار بهگونهای نیست که حتی یک سرمایهگذار ایرانی با اطمینان کامل سرمایهگذاری مطمئن انجام دهد، بنابراین جذب سرمایهگذاری خارجی سخت است؛ آن هم با سیستم بانکیای که داریم.
البته اگر ما هوشمندانه عمل کنیم، جای ترس و نگرانی وجود ندارد.
* زمانی که بحث قطر مطرح شد، برخی از کارشناسان از مدل مشابه آن در روسیه صحبت کردند که از فرصتی که در این کشور برای ما ایجاد شد، استفاده نکردیم.
دلیل آن کاملا مشخص است. سوالی که مطرح است، اینکه آیا روسها به کالای ما نیاز داشتند؟ بله. اما آیا ما میتوانیم کالا را به آنها برسانیم؟ خیر. زیرساختهای ما در ارتباط با حملونقل هوایی و دریایی با روسیه بسیار ضعیف عمل کرده است و حتی تجاری که تمایل دارند، نمیتوانند این کار را انجام دهند. روسیه یک بازار بسیار بزرگ و فرصتی بزرگتر از قطر است، منتها قطر به دلیل اینکه همسایه ما است، خیلی از مشکلات با روسیه را با قطر نداریم. از نظر فرهنگی نیز با ما فاصله زیادی ندارند. قطریها به هیچعنوان ایران ستیز نیستند و از همه مهمتر، تصویر بسیار مناسبی از ایرانیها در ذهنشان است.
* یک وجه مشترکی که بین ایران و قطر وجود داشته، پارسجنوبی است. فکر میکنید با توجه به روابط دو کشور بهبود پیدا کرده، بهرهبرداری و استفاده از پارسجنوبی نیز تغییر میکند؟
من فکر میکنم در این مدت یک مقدار معادله به نفع ایران اصلاح شده است و جای زیاد نگرانی نیست، اگرچه ما خیلی دیر عمل کردیم. قطریها یک بانکی دارند که سرمایه این بانک از گاز میآید. قطریها یک ریال قطری را در خود قطر سرمایهگذاری نمیکنند و خارج از کشور خود میروند و پول گاز را برای نسل بعدیشان سرمایهگذاری میکنند. این نکتهای است که پاس کردن نعمتها و مزیتها بین نسلها را نشان میدهد.
نگاه ما به قطر تنها نباید این باشد که کالا به آنها بفروشیم، ما باید از مزیتهای قطری در کشورمان برای سرمایهگذاری استفاده کنیم.
* تا پیش از این رابطه بین بخش خصوصی ایران و قطر خیلی زیاد نبود، این رابطه چگونه تغییر کرده است؟
رشد صادرات ایران به قطر به طور قطع زمانی خوشحالکننده است که توسط بخش خصوصی انجام شود. بر این اساس، من فکر میکنم ما باید دنبال تقویت بخش خصوصی در قطر باشیم. تشکیل اتاق مشترک ایران و قطر نیز یک گام بسیار مهم برای هماهنگ کردن بخش خصوصی و تدوین برنامه جامع صادراتی و جذب سرمایهگذاری با قطر است.