پنج‌شنبه 1 آذر 1403
خانهصنعتساخت‌وسازمقصر تولید خانه‌های نوساز فرسوده و غیرایمن کیست؟

مقصر تولید خانه‌های نوساز فرسوده و غیرایمن کیست؟

برخی کارشناسان معتقدند «بزرگ‌ترین عامل تولید ساختمان‌های جدید و بی کیفیت و غیراستاندارد و ایمن در کشور، دخالت عوامل غیرمتخصص در فرآیند ساخت است.»

ایران، کشوری زلزله‌خیزاست. برخی از کشورهای زلزله‌خیز مساله وقوع این بحران را جدی گرفته و راهکارهایی اساسیبرای مقابله با آن به کار گرفته‌اند، اما در کشور ما به ویژه در شهر تهران حتی رویگسل زلزله، ساختمان‌های بی‌کیفیت ساخته شده است. وقوع زلزله‌ 5.2 ریشتری در کلانشهرتهران این زنگ خطر را به صدا در آورده است. این در شرایطی است که براساس گزارش‌ها،حدود ۹۰ درصد ساختمان‌های استان تهران از سوی افراد فاقد صلاحیت ساخته شده است. باتوجه به چنین شرایطی، این سوال مطرح است که چرا تاکنون برای کیفی‌سازی ساخت‌وسازهااقدامی نشده است؟ این موضوع موضوع مناظره خبرآنلاین قرار گرفت که با حضور حسن قربان‌خانی،رییس سازمان نظام مهندسی تهران و پروفسور محمود گلابچی، چهره ماندگار معماری کشورقرار گفت. آنچه در ادامه می‌خوانید، مشروح این مناظره است.

 

* چرا امروز بهنقطه‌ای رسیدیم که ساختمان‌های ایمن در کشور کمتر وجود دارد و وقتی ساخت‌وسازها درکشور بررسی می‌شود، با ساختمان‌های نوسازی روبه‌رو می‌شویم که فرسوده شده‌اند؟

گلابچی: ساختمان‌های ما به دلایل متعدد از مقاومت، استحکام وپایداری لازم برخوردار نیستند. یکی از دلایل این است که الگوها در اجرای ساختمان‌هابه نحوی است که بار مالی خیلی زیادی دارد. از سوی دیگر، زلزله، انرژی‌ای است که درکره زمین به صورت شتاب‌های افقی و قائم آزاد می‌شود. هر چه این شتاب به جرم‌هایبیشتری وارد شود، نیروهای شدیدتری نیز تولید می‌کند.

شما اگر زلزله‌هاییرا که در ایران اتفاق می‌افتد، نگاه کنید، از بوئین‌زهرا و قزوین تا طبس و منجیل وبم می‌بینید هر 10 سال یک‌بار یک زلزله بالای 7 ریشتر و هر دو سال یک بار یک زلزلهبالای 6 ریشتر را تجربه کرده‌ایم. اما برخلاف خطر بسیار زلزله، ساختمان‌های ما جرمزیاد، وزن ثابت و یا بار مالی زیادی دارند. به همین جهت اصولا ساختمان‌هایی باچنین کیفیتی در زلزله آسیب‌پذیر هستند؛ به خصوص در مناطق روستایی که دیواره‌ها و سقف‌هایضخیم چند ده سانتی‌متری دارند که در زلزله‌های متوسط نیز فرو می‌ریزند.

یکی از دلایلی کهساختمان‌های ما صدمه می‌بینند و آسیب‌پذیر هستند، این است که الگوی ساخت‌وساز بهسمت سبک‌سازی حرکت نکرد و همچنان با جرم و وزن زیاد ساختمان‌ها مواجه هستیم.بسیاری از مردم به ژاپن اشاره می‌کنند که در زلزله‌های این کشور میزان خسارت‌هاخیلی کم است. دلیل آن این است که در ژاپن ساختمان‌ها سبک و با کیفیتی ساخته شدندکه باعث از دست رفتن جان انسان‌ها نمی‌شوند و تنها گاها چند نفر به صورت سطحی زخمیمی‌شوند.

نکته دیگر ایناست که ما در ساخت‌وسازهای جدید نیازمند دقت و مراقبت بیشتری هستیم. تجربه‌های اخیرنشان داد که ساختمان‌هایی که اخیرا ساخته شده، هم نیازمند تجدیدنظرهایی در به‌کارگیریفناوری‌های نوین و الگوهای متفاوت در ساخت‌وسازها است و هم نیازمند دقت و مراقبتبیشتر. مردم و نیز معماران و مهندسان باید زلزله را به عنوان یک پدیده طبیعی کههمیشه احتمال وقوع آن وجود دارد، بپذیرند و برای آن آماده باشند. به این نحو که درطراحی ساختمان با حداقل وزن‌های ثابت و با به‌کار گرفتن اصولی که ساختمان را دربرابر زلزله مقاوم می‌کند، کار شود. معماران باید بیاموزند که یک طراحی متقارن،همگن و متناسب با زلزله می‌تواند در پایداری ساختمان و مقاومت آن در برابر زلزلهکمک کند.

عامل سومی هم کهوجود دارد، ضرورت نظارت و کنترل دقیق‌تر بر کیفیت ساخت‌وساز است. یعنی از سازمان‌هاییکه در بحث صدور پروانه مسوولیت دارند تا مجموعه‌هایی که در نظارت و کنترل برساختمان مسوولیت و نقش دارند، باید در این زمینه به نحو جدی‌تر و دقیق‌تری بخواهندکه هم طراحی‌ها و هم اجرای ساختمان‌ها متناسب با ویژگی‌های کشور به خصوص به لحاظزلزله و البته به لحاظ کیفیت ساختمان باشد. اما به دلیل این‌که امروز بحث زلزلهبیشتر مورد توجه است، این مساله حتما باید از دستگاه‌های نظارت و کنترل بر اجرایساختمان خواسته شود. البته ما متاسفانه در کیفیت اجرای ساختمان نیازمند بازنگری وتجدیدنظرهای بسیاری هستیم. این پذیرفته نیست که ما عمر مفید ساختمان‌ها را در کشوردر حدود 30 سال فرض کنیم. آماری که چندی پیش شهرداری ارائه کرده، این بود که هر 29سال یک‌بار ساختمان‌ها تجدید پروانه می‌شوند. یعنی ما از یک سرمایه ملی که 29 سالقبل صرف کردیم، امروز بهره‌مندی‌مان تمام می‌شود. در حالی که با توجه به این‌که 8درصد درآمد ناخالص ملی کشور در ساختمان هزینه می‌شود، اگر در این 30 سال مثل آنچهکه در بسیاری از کشورهای دنیا وجود دارد و حدود 120 سال از ساختمان‌ها استفادهکنیم، از این سرمایه ملی 4 برابر استفاده می‌شود. در حال حاضر که با عمر مفید 30سال ساختمان‌ها ساخته می‌شود، یعنی از آن 8 درصد، فقط 2 درصد را به نحو مطلوباستفاده می‌کنیم و 6 درصد درآمد ناخالص ملی را به خاطر عمر کم ساختمان‌ها که ناشیاز کیفیت نامطلوب است، از دست می‌دهیم.

یکی از این بخش‌هامربوط به مقاومت در برابر زلزله است که به طور قطع می‌توانیم راهکارهایی را انتخابکنیم که بتوانیم هم کیفیت اجرای ساختمان و مبانی طراحی ساختمان را ارتقا دهیم و هماین‌که ساختمان‌ها به نحوی تولید شوند که در زلزله صدمات انسانی و اقتصادی در پینداشته باشند.

 

* از نظر شما، چهعاملی باعث شده که تولید ساختمان‌ها در کشور تا این اندازه بی‌کیفیت باشد؟

قربان‌خانی: مهم‌ترین مساله‌ای که امروز وجود دارد، این است که ماکماکان ساختمان‌ها را سنتی می‌سازیم؛ حتی در شهرهای بزرگ. دلیل آن هم این است که ازافراد تحصیلکرده در این حوزه استفاده نمی‌کنیم و صرفا باز هم روش‌های اجرایی سنتیدر ساخت‌وسازها دنبال می‌شود، بنابراین نباید خیلی توقع داشته باشیم که سبک‌سازیاتفاق بیفتد و تکنولوژی‌های جدید وارد ساخت‌وسازها شود. این زمانی اتفاق می‌افتدکه ساخت‌وسازهای ما دچار تحولاتی شود. تحولات نیز اتفاق نمی‌افتد؛ مگر این‌کهافراد متخصص وارد حوزه ساخت‌وساز شوند.

به نظر من سنتی‌سازیبلای جان ساختمان‌های ما در شهرهای بزرگ است. این گرفتاری اساسی ما است. کماکانمثل گذشته یک نفر می‌تواند از شهرداری پروانه ساختمانی بگیرد و فردای آن روز همشروع به تخریب و ساخت‌وساز کند. وقتی کسانی که تخصص لازم را ندارند، در این حوزهتقریبا تمام کارها را انجام می‌دهند، نمی‌شود توقع داشت که اتفاق خاصی بیفتد. زمانیما می‌توانیم سبک‌سازی و از تکنولوژی‌های جدید استفاده کنیم و مصالح نوینی را درحوزه ساخت‌وساز به‌کار ببریم که افراد متخصص متناسب با آن کار نیز برای عملیاتاجرایی داشته باشد.

ما در حوزه دانشمهندسی در کشور خودکفا هستیم. بعید است که علم مهندسی به خصوص در حوزه ساخت‌وسازدر دنیا باشد که متخصصان ما در ایران نداشته باشند. بسیاری از افراد متخصص با دانشفنی مهندسی در حد نهایی را داریم. آنچه که گرفتاری امروز ما است، در بخش اجرایامور است. ما در این حوزه دچار نقص هستیم و دلیل آن هم این است که کماکان از روش‌هاو افراد سنتی در حوزه ساخت‌وساز بهره می‌گیریم. برای این‌که حوزه ساخت‌وساز اصلاحشود، باید نگاه‌مان به این مقوله تغییر کند.

در گذشته‌‌ها دریک روستا یک نفر آمپول‌زن داشتیم که طبابت می‌کرد. امروز این پذیرفتنی است که بهاین افراد برای بیماری رجوع شود؟ الان کوچک‌ترین بیماری، تخصص خود را پیدا کردهاست. در حوزه ساخت‌وساز نیز اگر ژاپنی‌ها و یا کشورهای دیگر پیشتاز هستند، به ایندلیل است که از قالب سنتی خود خارج شده‌اند و از تکنولوژی جدید استفاده می‌کنند. برایهمین در کشور ما هر تکنولوژی جدیدی هم آمده، اما به دلیل این‌که افراد متخصص بهسراغ آن نیامده‌اند، در نهایت کار عقیم مانده است.

آنچه که من بهطور اجمالی می‌توانم بگویم، این است که نگاه ما به ساخت‌وساز متاسفانه سنتی است وتا نگرش خود را در حوزه ساخت‌وساز تغییر ندهیم، به نظر می‌رسد هیچ اتفاقی نمی‌افتد.من بارها گفته‌ام به جای این‌که گناه را به گردن یکدیگر بیاندازیم، باید بگوییمبرای دیروز صلوات می‌فرستیم و از امروز در حوزه ساخت‌وساز روش‌ها را اصلاح می‌کنیمو منطبق با آنچه که در دنیا اتفاق می‌افتد، عمل می‌کنیم. در عین حال، همه سعی کنیمخود را با شرایط جدید، به‌روزرسانی کنیم؛ چه در حوزه مهندسین و چه در حوزه اجرا وچه در حوزه عوامل صدور پروانه.

* شما ایراد اصلیرا به سنتی‌سازی ساختمان‌ها وارد کردید، ولی در زلزله‌ای که در سرپل ذهاب افتاد،یک‌سری عکس منتشر شد که ساختمان‌هایی که مربوط به 40، 50 سال قبل بود، سالم ماندهبودند، اما ساختمانی که دو سال ساخته شده بود، تخریب شده بود. پس تنها سنتی‌سازیرا نمی‌توانیم نشانه بگیریم.

گلابچی: متاسفانه در حال حاضر یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ما حتی درساختمان‌های جدید، دخالت عوامل غیرمتخصص در فرآیند ساخت است. هر کسی می‌تواند دراین حوزه ورود کند. ما فرآیند و شرایطی را فراهم نکردیم که افرادی که دارای تخصص ومهارت لازم هستند، کاری را برعهده گیرند. در حال حاضر در فرآیند ساخت هیچ گواهی‌نامهمهارتی را نمی‌بینیم. کسی ممکن بوده در قنادی کار می‌کرده، اما یک‌سال بعد در یکساختمان کارهای مختلفی انجام می‌دهد؛ بدون این‌که آموزش دیده باشد یا مهارتی داشتهباشد.

از سوی دیگر،استاندارد بودن مصالح نیز جزئی از ضعف‌های امروز ماست. یعنی این‌که ساختمان‌هایامروزی به سرعت کیفیت خود را از دست می‌دهند. برای مثال، در زلزله اردکان در منطقهقائنات خراسان شاهد بودیم زلزله اتفاق افتاده بود و ساختمان‌هایی که همین نهادهاییکه در سال‌های اخیر ساخته بودند، صدمه دیده است. بعدا که صدمات را بررسی کردیم،شناژ بتنی با یک میلگرد گذاشته‌اند. کسی که کار کرده باشد، می‌داند که یک شناژبنتی حداقل 4 میلگرد در تعدادی خاموت نیاز دارد. ساختمان مصالح بنایی با اصطلاحاکلاف و شناژ بتنی ساخته شده بود، اما با یک میلگرد درون این بتن که این ساختمان درزلزله‌ای با شدت متوسط تخریب شده بود. بنابراین هم این‌که عوامل غیرمتخصص می‌تواننددر هر بخشی از کار ساختمان ورود پیدا کنند و هم این‌که مصالح غیراستاندارد درساختمان‌ها به‌کار گرفته می‌شود و هم این‌که نظارت و کنترل حتی در این بخش بایدصورت گیرد و الزاماتی بر این کار ایجاد شود.

نکته دیگر ایناست که متاسفانه امروز ضرورت به‌کارگیری فناوری نوین هم در دانشگاه‌ها باید به نحودقیق‌تری شناخته و انجام شود و هم در مجامع حرفه‌ای و تخصصی باید این امر شکلبگیرد و هم نهادهایی که اجازه ساخت صادر می‌کنند. سنتی بودن به این معنا نیست کههر آنچه در گذشته ساختیم، نامناسب بوده است. فرآیندی که مبتنی بر یک تفکر دقیقمبنی بر استفاده از فناوری‌های نوین، به‌کارگیری عوامل آموزش‌دیده و مصالحاستاندارد و تولید صنعتی وجود ندارد که امروز ساختمان‌های جدید دچار صدمه می‌شوند.

 

* اگر بخواهیمافول ساخت‌وسازها را در سال‌های اخیر بررسی کنیم، فکر می‌کنید کدام نهاد بیشترمقصر است؟

قربخانی: ساختمان‌سازی مثل تولید هر محصول دیگری، یک فرآیندی درتولید دارد. در ساختمان‌سازی، طراحی، اجرا، نظارت و مصالح استاندارد وجود دارد.اگر هر جای این حلقه فرآیند تولید دچار مشکل باشد، به طور طبیعی نمی‌توانیم توقعداشته باشیم محصول ما استاندارد باشد. من نمی‌خواهم مسوولیت مهندسان را خیلی کمبدانم. اتفاقا ما مجبور هستیم و باید پاسخ هم بدهیم. وقتی ما یک ساختمانی را تاییدو به آن پایان کار می‌دهیم، تا روزی که این ساختمان پابرجاست، مسوولیت ما نیزپابرجاست. به محض این‌که به نقشه‌ها مراجعه می‌کنند، می‌بینند یک آقا یا خانممهندس زیر این نقشه‌ها را امضا و تایید کرده است و مسوولیت قانونی دارد و سراغ اومی‌روند؛ کمااین‌که سراغ ما و همکاران ما می‌آیند.

اما در فرآیندتولید، به این‌که چه کسی ساختمان را می‌سازد، توجهی نمی‌کند. امروز ما از روش‌هایسنتی گذشته و افرادی که آموزش‌های لازم را ندیده‌اند، استفاده می‌کنیم. مصالحساختمانی کنترل نمی‌شود و در حیاتی‌ترین مصالح و موادی که در ساختمان‌ها استفادهمی‌کنیم، متاسفانه کنترل لازم صورت نمی‌گیرد.

در حوزه ساخت‌وسازیکی دیگر از ایراداتی که ما داریم، تعدد متولیان کار است. پروانه را شهرداری صادرمی‌کند، مصالح ساختمانی را باید سازمان ملی استاندارد بررسی کند، نظارت عالیه باوزارت راه و شهرداری است و بخش نظارت با مهندسان سازمان نظام مهندسی است و خیلی ازعوامل دیگر در این کار درگیر هستند. اصلا یکی از مشکلات ما تعدد تصمیم‌گیرندگان وعدم هماهنگی در این حوزه‌ها است. ولی اگر از من بپرسند که واقعا نشانه اصلی راباید به کدام سمت گرفت، به نظر من شهرداری‌ها در ابتدا مطرح می‌شوند.

متاسفانه در سال‌هایاخیر شهرداری‌ها خودگردان شده‌اند. خودگردان به این مفهوم که مجبورند درآمدهایی راکسب کنند و امورات شهر را بگذرانید. اتفاقی که می‌افتد، این است که چطور می‌شوددرآمد ایجاد کرد که امورات شهر بگذرد؟ یکی از سهل‌الوصول‌ترین درآمدها برایشهرداری، فروش تراکم و تخلفات ساختمانی است. شما اگر به بودجه شهرداری همین استانتهران و شهرهای اطراف نگاه کنید، می‌بینید درصد زیادی از بودجه شهرداری‌ها متکی بهفروش تراکم و تخلفات ساختمانی است. در بعضی از شهرها گفته شده 80 درصد ساخت‌وسازهابدون پروانه ساختمانی انجام می‌شود. وقتی یک‌چنین اتفاقی می‌افتد، اساسا افراددارای صلاحیت و مهندسان ناظر و استاندارد کجای کار قرار می‌گیرند؟ وقتی یک نفراجازه پیدا می‌کند خارج از همه قوانین و مقررات ساخت‌وساز را بدون پروانه انجامدهد، هیچ کنترلی وجود ندارد و به طور طبیعی نمی‌توانیم توقع داشته باشیم که اینساختمان مورد تایید باشد. شهرداری‌ها کنترل‌های لازم را در حوزه ساخت‌وساز انجامندادند. به طور طبیعی هر مجموعه دیگری می‌تواند در این قضایان مسوولیتی برعهدهداشته باشد. این در حالی است که ما همیشه دنبال این هستیم که دم دستی‌ترین افرادرا نشانه بگیریم و همین‌طور این سلسله ادامه دارد و هیچ‌وقت کسی متوجه نمی‌شودمقصر کیست و باید پاسخ‌گو باشد.

ما باید آسیب‌شناسیکنیم؛ بدون این‌که گناه را به گردن یکدیگر بیاندازیم. ما باید سعی کنیم روش‌ها رااصلاح کنیم تا نتیجه بهتری بگیریم. اگر ما بخواهیم صرفا گناه را به گردن یکدیگربیاندازیم، مشکلی که حل نمی‌شود، بلکه بر مشکلات نیز افزوده می‌شود و در نهایتاوضاع نابه‌سامانی را می‌بینیم که امروز شاهد هستیم. اگر ساختمان‌ها مقاومت لازمدر برابر زلزله داشت، خیلی نباید نگران این می‌بودیم که زلزله می‌آید. حتی درزلزله‌ای که در تهران آمد، ما دیدیم که شمال‌شهرنشین‌ها هم به ساختمان‌های خوداعتماد نکردند. این نشان می‌دهد که یک جای کار می‌لنگد و برای این‌که اعتماد را بهجامعه برگردانیم، باید روش‌های ساخت‌وساز را اصلاح کنیم و از همه کسانی که در کاردخیل هستند، بخواهیم که خود را با شرایط جدید تطبیق دهند و به‌روزرسانی کنند.

* نگاه شما دراین خصوص چیست؟

گلابچی: من معتقدم در فرآیند ساخت‌وساز و آسیب‌هایی که امروز وجوددارد، همه دستگاه‌ها و نهادها به نحوی مسوولیت دارند. از دانشگاه‌ها گرفته که بایدفرآیندهای آموزشی را متناسب با شرایط جدید تنظیم کنند تا نهادهای نظارتی. امروزفناوری‌های جدیدی در جهان وجود دارد که در دانشگاه‌های ما تدریس نمی‌شود. بنابرایندانشگاه‌ها هم باید این وظیفه و مسوولیت را برعهده گیرند. علاوه بر دانشگاه‌ها کهتربیت نیروی متخصص را انجام می‌دهند، دستگاه‌های نظارت و کنترل و نیز مجامع مهندسیمسوول هستند. یعنی ما باید بپذیریم که وقتی که دانش‌آموخته‌ای داریم که این دانش‌آموختهبا توان علمی متناسب با نیازهای کشور به جامعه حرفه‌ای آمده، همیشه احتمال بروزخطا وجود دارد. ما باید با مکانیزم‌های دقیق بتوانیم فرآیندهای طراحی و ساخت راکنترل کنیم. گرچه اخلاق مهندسی و تعهد انسان‌ها به مسوولیت‌هایی که می‌پذیرند،همیشه باید وجود داشته باشند. اما حتما باید مکانیزم‌ها و کیفیت‌هایی برای نظارت وکنترل وجود داشته باشد که حتی یک مورد اجازه ندهیم افراد از آن وظیفه‌ای که برعهدهگرفتند، تخطی کنند.

من اعتقاد دارماز مجامع دانشگاه، تا نظام‌های مهندسی، شهرداری‌ها، وزارت راه و شهرسازی و همه دست‌اندرکارانحوزه ساخت‌وساز باید برنامه‌ریزی کنند و تلاش کنند که به نتیجه برسیم.

 

* گفته شد افرادیکه در حوزه ساخت‌وساز به کار گرفته می‌شوند، اغلب افراد غیرمتخصص هستند. ما دربرخی ساختمان‌ها شاهد هستیم که یک فرد بی‌سواد در طراحی و نقشه‌کشی ساختمان دخیل است.در حال حاضر این سوال مطرح است که مهندس ناظر آیا این مسایل را نمی‌بیند؟ چرا ازکنار ماجرا می‌گذرد؟

قربان‌خانی: مهندس ناظر همه این مسایل را می‌بیند. ما در حال حاضر دربخش آموزش مهندسان مشکل داریم. در سال 1374 سازمان نظام مهندسی به سبک کنونی آغازبه فعالیت کرد. تا سال 1390 حدود 11 هزار مهندس دارای پروانه اشتغال داشتیم. ازسال 1360 تا الان این عدد به 60 هزار نفر رسیده است. این آمار تنها مربوط به استانتهران است. 2 هزار و 300 نفر در آموزش جدید قبول شدند.

 

* ما به اینتعداد مهندس ناظر نیاز داریم؟

اولا ما به اینتعداد مهندس ناظر نیاز نداریم. دوما، در حوزه آموزش اتفاقی که افتاده این بوده کهصرفا به کمیت توجه شده است و نه کیفیت. به این شکل، شاهد بودیم که دانشگاه‌هایمختلف با سرعت نور در پذیرش دانشجو در رشته مهندسی از یکدیگر سبقت گرفتند. ما الاماشاءالله مهندس تربیت کردیم و وارد بازار کار شده‌اند که عده زیادی از آنها کارندارند. در دنیا نظام آموزشی منطبق با نیاز جامعه برنامه‌ریزی می‌کنند. این درحالی است که در کشور ما صرفا تصمیماتی که گرفته می‌شود، آنی، لحظه‌ای و برای حلموضوعات کوتاه‌مدت است. در یک مقطعی علاقمندی به رشته مهندسی زیادی بود و کار همشاید در جامعه برایشان زیاد بود و یک وجاهت اجتماعی داشتند. ما به جای این‌که اینعلاقمندی را هدایت کنیم، یک‌دفعه پذیرش‌ها را چندین برابر کردیم.

متاسفانه در چندسال گذشته در حوزه آموزشی افرادی از دانشگاه‌ها فارغ‌التحصیل شدند که شاید کیفیتلازم را نداشتند. مهندس ناظر وظیفه دارد که عملیات اجرایی را با نقشه‌ها مطابقتدهد و اگر مطابقت وجود داشت، کار را تایید کند؛ وگرنه به شهرداری گزارش کند. یعنیتنها کاری که مهندس ناظر می‌تواند انجام دهد، این است که ساختمان را ببیند و اگرعدم انطباق عملیات اجرایی با نقشه‌ها وجود داشت، به شهرداری گزارش کند تا از ادامهکار جلوگیری شود. این در حالی است که ما امروز می‌توانیم به شما هزاران گزارشارائه دهیم که که مهندسان ناظر درخواست توقف را کردند، اما شهرداری‌ها ترتیب اثرنکردند. چرا؟ چون عاملی که ساختمان را می‌سازد، فرد فاقد صلاحیت است و از یک جاییگواهی لازم را نگرفته که ما بعدا بتوانیم این گواهی‌نامه را لغو کنیم. در حوزهساخت‌وساز، کارفرمایی که به دستورات ناظر توجه نمی‌کند و شهرداری که به گزارش ناظرتوجه نمی‌کند و در نهایت ساختمانی که به این روش تولید می‌شود، کجای این کارهستند؟

همان‌طور کهگفتم، فرآیند ساخت‌وساز یک حلقه به‌هم پیوسته است. اگر این حلقه به خوبی عمل کند،می‌توانیم توقع داشته باشیم که کار به‌درستی انجام شود. در بخش ساخت‌وساز نظارت بهتنهایی کفایت نمی‌کند. من فکر می‌کنم برای این‌که در حوزه ساخت‌وساز بتوانیم قدمیرو به جلو داشته باشیم، نیاز به یک عزم ملی داریم. همه کسانی که در این حوزهفعالیت دارند، باید تلاش کنند که شرایط خود را به‌روزسانی کنند.

* … و کلامآخر؟

گلابچی: در مورد توسعه کمی آموزش عالی صحبت شد. اصولا شما می‌دانیدکه اضافه شدن کسانی که در تحصیلات عالیه وارد یک جامعه می‌شوند، نشان از کیفیت وسطح تحصیلات و ارزیابی‌های یک جامعه است. بنابراین این‌که در آموزش عالی توسعه کمیصورت گرفت، یک امر مضموم نیست. اما ما زمانی دچار اشکال شدیم که این توسعه کمی، باتوسعه کیفی همراه نبود.

موضوعی که درمورد شهرداری‌ها مطرح شد و این‌که ما امروز شاهد هستیم مسوولان شهرداری به شدت رویتامین منابع در هزینه‌های شهرداری تاکید می‌کنند، در این خصوص باید حتما به دنبالالگوهایی بود که به تامین پایدار برسیم. همان طور که مسوولان کنونی شهرداری مطرحمی‌کنند، دیگر نیاز به دادن ضوابط و صرف‌نظر کردن از بعضی از الزاماتی که در طرحتفصیلی و در طرح جامع داریم، نباشد. این‌ها مسایلی است که بخشی از آن عزم ملی می‌خواهد.

منبع : خبرآنلاین

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید