گفت و گو با مجیدرضا حریری نایب رییس اتاق بازرگانی ایران و چین
مجیدرضا حریری در گفت وگو با خبرآنلاین در پاسخ به این پرسش که در حال حاضر روی تولید کالای ایرانی بسیار تاکید میشود و این در حالی است که بازار کشور پر از کالاهای چینی بیکیفیت و دستهچندم است. آیا با این تفکر میتوان حمایت از کالای ایرانی داشت؟ اظهار داشت: در رابطه با گزاره اول شما که بازار ما پر از کالای چینی است، فکر نمیکنم این تصور درست باشد.
وی افزود: در اقتصادی به بزرگی و به اندازه اقتصاد ایران، حدود 22 میلیارد دلار کالای خارجی وارد میشود که حدود 10 میلیارد دلار کالای ساخته شده از گمرک بیرون میآید و حدود 12 میلیارد دلار نیز قاچاق است.
نایب رییس اتاق بازرگانی ایران و چین تصریح کرد: من معتقدم این 22 میلیارد دلار کالای ساخته شده برای بازاری مثل ایران زیاد نیست، زیرا اگر اندازه بازار ایران و مقدار معاملاتی که در بازار خردهفروشی صورت میگیرد را با این حجم از کالای وارداتی مقایسه کنید، میتوانیم بگویم گزاره شما درست و صحیح نیست.
حریری عنوان کرد: نکته دوم این است که زمانی که از کیفیت کالا صحبت میشود، منظور حداقل کیفیتها است، چون کیفیت یک موضوع نسبی است؛ قیمت کالا و خواست مصرفکننده، مسالهای است که در نهایت به کیفیت کالا منتهی میشود.
وی با بیان اینکه یک حداقلهایی وجود دارد که به آن استاندارد میگوییم، متذکر شد: بر این اساس، رقابت در استانداردهای بالا دیده میشود و هر کسی با کیفیت بیشتری کالا تولید کند، بازار را تصاحب میکند.
آیا کالاهای بیکیفیت با قاچاق وارد میشود؟
تقریبا عمده کالاهای مصرفی ما که از مبادی رسمی وارد کشور میشود، مشمول استانداردهای اجباری هستند؛ یعنی همه گواهی استاندارد دارد. پس اگر در بازار با کالایی مواجه هستید که حداقل کیفیت و استاندارد لازم را ندارد، به این معناست که آن کالا از مبادی رسمی وارد نشده است. در حوزه کالای قاچاق ضعفهای زیادی داریم و یکی از آنها نیز همین موضوع است.
شما معتقدید همه کالاهای بیکیفیتی که وارد کشور میشود، قاچاق است؟
لااقل میتوانم بگویم بخش عمدهای از این کالاها قاچاق است و اگر بخش دیگریاش نیز قاچاق نیست، به فساد درون سازمانها برمیگردد که اجازه میدهند این کالاها وارد شوند، اما مقررات و قوانین یکچنین اجازهای را نمیدهد که کالای فاقد استاندارد وارد کشور شود. یعنی از گمرک هر کالایی بخواهد وارد شود، باید گواهی استاندارد دریافت کند.
اما در رابطه با این موضوع که چرا کالاهای چینیای که وارد کشور ما میشود، مثل کالاهایی نیست که به اروپا میرود، باید بگویم آیا کشوری که درآمد متوسط سرانهاش مثل اروپا نیست، میتوانیم با کشورهای دیگر مقایسه کنیم؟ بازاری مثل اتحادیه اروپا با درآمد سرانه چندین برابری ایران نشان میدهد که بازار مصرف لوکستری است، به این معنا که مردم این کشورها قدرت خرید بیشتری دارند.
یک تفاهمنامهای با چین در سال 90 و در زمان دولت آقای احمدینژاد بسته شد که در واردات کالاهای چینی به ایران استانداردهای اجباری توسط کشور مبدا اجرا شود تا کالاهای غیرکیفی وارد ایران نشود
آن تفاهمنامه مرحوم شد، زیرا چارچوب آن برمبنای مسایل پایه نبود.ما برای مثال هیچگاه نمیتوانیم بگوییم که کالای خود را با استانداردهای ایران تطبیق دهید و بعد در عراق بفروشید. منفعت در این است که هر کالایی را در دنیا بفروشید. کشورهایی که مقصد صادراتی ما هستند، از حقوق مصرفکننده خود حمایت میکنند و برای آن استاندارد و مقررات مینویسند. مبدا قاعدتا استانداردهای خود را دارد و مقصد نیز استانداردهای خود را دارد. در واقع براساس قواعدی که وجود دارد، اینها کار راحتی نیست.
این به معنای رفع فساد نیست، یعنی در اینجا نیز میتوان گواهی جعلی گرفت. راهحل نهایی، رعایت حقوق مصرفکننده است و برای حقوق مصرفکننده را باید نهادهای مردمی مصرفکنندگان تشکیل شود که ما این نهادها و تشکلها را نداریم. دولتها یک سیستمی را تشکیل میدهند که به طور معمول موجود ناقصالخلقهای است.
قاچاق یا خلاف در سیستم واردات؟
در حوزه مصرفکننده و خردهفروشی در کشور ما اشکالات زیادی وجود دارد و یکی از آنها نیز همین است که میشود کالای قاچاق را در مغازهها فروخت، در مقابل 10 میلیارد دلار کالای ساختهشدهای که به صورت رسمی وارد کشور میشود و بخشی نیز اصلا قاچاقپذیر مثل خودرو نیست، 12 میلیارد دلار قاچاق وارد میشود.اگر ما میگوییم کالای چینی بیکیفیت میآید، باید بدانیم که یا قاچاق آمده یا یک خلاف در سیستم واردات صورت گرفته است.
اما در رابطه با این موضوع که چرا کالاهای چینیای که وارد کشور ما میشود، مثل کالاهایی نیست که به اروپا میرود، باید بگویم آیا کشوری که درآمد متوسط سرانهاش مثل اروپا نیست، میتوانیم با کشورهای دیگر مقایسه کنیم؟ بازاری مثل اتحادیه اروپا با درآمد سرانه چندین برابری ایران نشان میدهد که بازار مصرف لوکستری است، به این معنا که مردم این کشورها قدرت خرید بیشتری دارند.در کشور ما که قدرت خرید پایین است، قاعدتا کالاهایی که وارد میشود، از کیفیت کمتری نسبت به آن کشورها برخوردار است.
با توجه به قدرت پایین مردم، بسیاری از تولیدکنندگان به دنبال این هستند که شاخص قیمت را به عنوان یک ملاک در تولید خود قرار دهند. آیا با قیمت پایین میتوانیم شعار حمایت از کالای داخلی داشته باشیم؟
بحث تولید، اشتغال، ارز، بانک، بورس، خدمات و… معلول یک علت بزرگتری در اقتصاد کلان ما هستند که به دلیل اینکه بیمار است، بیماری را در بخشهای مختلف میبینیم.
مشکل اصلی اقتصاد ما این است که شفاف و رقابتی و آزاد نیست. این سه، مشخصه اصلی هر اقتصادی است که سالم رشد میکند. هر چقدر میزان خلوص این شاخصها بالاتر میرود، آن اقتصاد توسعهیافتهتر است. ما در این سه ضریب به شدت ضعیف هستیم.
در یک اقتصاد رانتیر، غیرشفاف و غیرآزاد هزار و یک عیب دیده میشود. در حوزه اقتصاد کلان مطالبه همه ما از سیاستگذار، شفافیت، رقابتپذیری و آزادسازی است.