اسفندیار گرشاسبی حسابدار رسمی یادداشت یکی از همکاران حرفهای در روزنامه «دنیای اقتصاد» شماره ۴۲۵۶مورخ ۰۹/ ۱۱/ ۱۳۹۶ با عنوان «آیا حسابرسان هم به انحصارات دولتی میپیوندند؟» اینجانب را برآن داشت تا هم پاسخ کوتاهی به ایشان داده و هم مواردی را که موجب تعبیر نادرست ایشان از ادغام موسسات حسابرسی در اذهان میشود برشمرده و مسیر فراروی جامعه حسابداران رسمی و حسابداران شاغل در حرفه را روشنتر کنیم.
به گزارش رتبه آنلاین، نویسنده یادداشت یکی از مشکلات اساسی جامعه حسابداران رسمی ایران را تفکر دولتی حاکم بر آن برشمردهاند، در صورتیکه در ادامه در تناقضی آشکار تاثیرپذیری آنها از بخشنامهها و کنترلهای اداری حاکم بر جامعه حسابداران رسمی و اعمال نفوذ نهادهای نظارتی و وزارت امور اقتصادی و دارایی بر آن را عنوان کرده است. این موضوع کاملا آشکار میسازد که مسوولان فعلی جامعه حسابداران رسمی تلاش مضاعفی را از طریق کارگروههای تخصصی جامعه و نظرخواهی از اعضای خود به عمل آوردهاند تا پیشنهاد اصلاح اساسنامه جامعه را ارائه کرده و امید میرود اشکالات نظارتی و دولتی یا شبه دولتی از درون آن حذف و یک نهاد نظارتی برای نظارت بر عملکرد جامعه حرفهای ایجاد شود. از سوی دیگر نویسنده محترم آن یادداشت، در بخش دیگر گفتهاند از مدیران جامعه خواسته شده است که ادغام موسسات حسابرسی را دنبال کنند.
این موضوع از آن جهت میتواند صحیح باشد که بحث ادغام موسسات حسابرسی از سوی کل ارکان جامعه حسابداران رسمی خوشایند تلقی شود و مورد تشویق قرار گرفته باشد. نگارنده خود درگیر ادغام پنج موسسه حسابرسی در کشور بوده و به دلیل ارتباط با مدیران جامعه و مسوولان نظارتی، برخود واجب میدانم که این همدلی را نزد مسوولان جامعه انکار و اذعان کنم که یک صدایی و هم صدایی در این امر وجود ندارد و بعضی از مسوولان تصمیمگیر در جامعه حسابداران رسمی با ادغام موافق یا بهتر بگویم همراه نیستند. لاجرم آنها میگویند مسوولیت این امر به عهده موسساتی است که علاقهمند به ادغام هستند و پیام مسوولان در جامعه این است که «خودتان بروید و ارزیابی کنید اگر به صلاح است انجام دهید.»
نمونه بارز این بخش، «مدل ادغامی» است که اینجانب به همراه یکی از دوستان در بدو امر ادغام به جامعه حسابداران رسمی ارسال کرده و جامعه پس از چند ماه با آن مدل موافقت نکرد. اصولا اینکه نویسنده آن یادداشت اظهار کردهاند: «مدیران جامعه حسابداران تحت نظر و سیاست مدیران دولتی بالاتر قرار دارند»، این اشکال با فرض درست بودن مربوط به تفکر آنها نیست بلکه مربوط به ساختار اساسنامهای و تشکیلاتی جامعه حسابداران رسمی است که باید اصلاح شود و این موضوع در دستور کار دولت محترم و نمایندگان جامعه نیز قرار دارد.موضوع دیگری که در آن یادداشت دیدم استفاده از عبارت «ادغام موسسات با ایجاد ساختمانهای بزرگ و گران و استخدام انبوهی از حسابداران رسمی بینوا» و از همه مهمتر ذکر عبارت «انجام حسابرسی بخش عمدهای از موسسات بزرگ و انحصارات دولتی براساس روابط خاص و رانتهای موجود» بوده است. بسیار جای تعجب و شگفتی است که نویسنده محترم آن یادداشت چنین عباراتی را برای جامعه حرفه ای، نگارش کردهاند.
حسابداران رسمی همواره مورد احترام و تکریم هستند و آنها به خاطر جایگاه ارزشمندشان هیچ گاه «بینوا» نیستند و با اختیار خود به یک مجموعه حرفهای آمده یا از آن رفتهاند. اینکه موسسات حسابرسی بزرگ از رانتهای موجود برای اخذ قراردادهای حسابرسی بخش عمدهای از موسسات بزرگ استفاده کرده و انحصارات دولتی را تحت کنترل خود درآوردهاند کاملا دور از واقعیت است و اعضای جامعه حسابداران رسمی همواره در تلاشند تا در چارچوب آیین رفتار حرفهای اقدام به پذیرش خدمات اطمینان بخش کنند. نویسنده محترم آن یادداشت در انتها نگرانی خود را از گره خوردن پیوند موسسات بزرگ حسابرسی با اقتصاد دولتی اظهار کرده و آن را نامیمون دانسته و بخش خصوصی را قربانی این پیوند تلقی کرده است. آیا واقعا چنین است؟
موسسات حسابرسی بخش خصوصی که از نظر کمّی بزرگ بوده و بخش عمدهای از آنها حاصل ادغام موسسات حسابرسی در چند سال اخیر هستند. چند هدف را دنبال کردهاند که یکی از آنها و مهمترین آنها این است: «بزرگ شدند تا آنها را کوچک نشمارند.»هدف از ادغام، حفظ اعتبار شرکای موسسات حسابرسی، بالا بردن درجه استقلال حرفه ای، عدم وابستگی به تعدادی اشخاص خاص طرف قرارداد حسابرسی، رسیدن به غنای علمی و حرفه ای، حفظ حقوق کارکنان و در انتها دوام و قوام موسسه در شکل جدید است. مطمئنا استقرار مجموعهای از مقررات، آییننامهها، دستورالعملهای اجرایی، شیوههای نامههای تشویقی میتواند سازمان جدید ناشی از ادغام را به سرانجام مقصود برساند. مضافا موسسات حسابرسی را از پذیرش کارهای غیرمعقول، هدف دار و جهت دار دور کند. موسسات حسابرسی بزرگ میتوانند توسعههای کمی و کیفی را در دستور کار خود قرار داده و خدمات و فعالیتهای خود را بهبود بخشیده و تنوع داده و با ارائه سایر خدمات مرتبط با توانمندیهای بالاتر، مدیریت مناسبتری در موسسه خود بنا نهند.مطمئن باشید دستاوردهای ادغام بسیار گسترده است و ذکر همه آن در این مجال نمیگنجد. راهی را که باید طی کنیم، این راه همان درستکاری و نشان دادن شفافیت مالی و مبارزه با فساد و بداخلاقی هاست که مدتهاست گریبان کشور را گرفته است. نباید ما به نسل بعد بدهکار شویم.
منبع : دنیای اقتصاد