جمعه 14 اردیبهشت 1403
خانهخبراجتماعی و شهریبازنگری در سیاست و حکومت؟!

بازنگری در سیاست و حکومت؟!

تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور را عوض کنیم. تغییر سخت است اما محال نیست. راهی جز اداره کشور توسط چند حزب بزرگ نیست تا امور بجای خود بازگردد. با مشکلاتی که ما در خورده فرهنگها و همچنین عادات ناپسند ایرانیان داریم و حل آنها نیازمند فعالیتی مستمر و دراز مدت فرهنگی است تا هم مردم اصلاح شوند و هم قوای هیات حاکمه برای توسعه کشور بسیج شوند، اعتماد به نهادهای مدنی و مردم نهاد راه مطمئن تری است تا بتوان جامعه و کشور را سامان داد. این نیازها فقط در پرتو بازنگری نه تنها در سیستم مدیریتی کشور بلکه نحوه سیاست و حکومت در کشور است تا بیش از این از دین و اخلاق مردم هزینه نکنیم. انشاالله!

آرمان- فاطمه رضایی: در اعتراضات اخیر،حواشی نسبت به خود حادثه قدرت بیشتری پیدا کرد. به حدی که اعتراضات به کنار رفت وبحث‌های پیرامون آن رونق گرفت. بحث در مورد سخنان برخی ائمه جمعه و واکنش به صحبت‌هایریاست‌جمهوری مصداق این گفته است. در این میان موضوعی مطرح شد مبنی بر ایجاد مکان‌هاییبرای بیان اعتراضات مردم که امنیت مردم معترض هم حفظ شود. قدم موثر دیگر بحث درمورد فعالیت همه‌جانبه احزاب در جامعه بود که این خود قدم بزرگی محسوب می‌شود.فعالیت احزاب امروزه به لکه‌ای در شناسنامه افراد بدل شده و درواقع افراد برای جلبنظر ملت بر این گفته پایدار بودند که تحت حمایت هیچ ‌حزبی نیستند و فعال هیچ ‌تشکلیبه‌حساب نمی‌آیند. ولی مطالبات اخیر این نکته را یادآوری کرد که باید برای یک‌بارهم که شده تکروی را کنار بگذارند و به بیان مطالبات بحق خود در قالب احزاب موجوددرجامعه بپردازند. دادن پست اجرایی به ائمه جمعه تحت عنوان هیات امنای دانشگاهآزاد نیز از جمله مواردی بود که در گفت‌وگوی «آرمان» با نصرت ‌‌ا… تاجیک استاندارهرمزگان و دیپلمات سابق به آن اشاره شد که در ادامه خواهید خواند.

اخیراطرحی در شورای شهر مبنی بر ایجاد مکان‌هایی برای مطالبات مردم به تصویب رسیده است.به نظر شما این تصمیم به اجرای اصل ۲۷قانون اساسی منجر خواهد شد؟

قوانینمسئول بیان اصول و کلیات یک موضوع است و باید توجه داشت که هرکدام از این قانون‌هابند و تبصره خاص خودش را دارد. لذا اگر این طرح به تصویب رسیده و اجرای آن هم بهشکل اصولی پیش رود، مشکلی ندارد. اما اگر این تصویب صرفا به شکل کاریکاتوری بیانشود تنها هزینه‌بر خواهد بود. باید دید اراده مسئولان برای عملگرایی و اجرای اینطرح به چه صورت است. مشکل اینجاست که نباید فکر کنیم که مطالبات مردمی صرفا برایمعیشت و روزمره خود بوده، بلکه باید اذعان داشت که این اعتراض فراتر از معیشت صرفمردم است و به فساد در حوزه‌های مختلف در دستگاه‌ها اشاره داشت. به نظرم طبق گفتهشما اگر قرار باشد مکان‌هایی برای اعتراضات مردمی ساخته شود، اگر در راستای راحتیمردم در بیان مطالبات شود بسیار فکر خوبی است. اما اگر این ایجاد مکان محدودیتی درفرم موضوع ایجاد کند و با اضافه کردن تبصره‌های مختلف فضا را بسته‌تر کند فاقدنتیجه درست خواهد شد. در کل ایده جالبی است و ساخت این مکان‌ها در کشوری مثل ایرانواقعا تاثیرگذار خواهد بود، چراکه اعتراض در این مکان‌ها باعث جلوگیری از خشمغیرقابل کنترل مردم در کف خیابان‌ها می‌شود که به نفع هیچ‌کس نیست.

آیاورود به این مکان‌ها شرایط خاصی خواهد داشت؟

تنهاشرط موجود در این مکان‌ها باید حفظ امنیت مردم توسط نیروی انتظامی باشد. هرگونهشرط و محدودسازی دیگر اوضاع را به صورت معنوی منتفی می‌کند و بی‌فایده خواهد بود.این همان‌ کاریکاتوری بودن مسائل است که قبل از این توضیح دادم.

درجلسات اخیر هیات دولت سخنانی مطرح شد مبنی بر حضور هیات دولت در سفرهای استانی،همین‌طور سخنانی مطرح شد که شخص رئیس‌جمهور در سفر استانی باشد. به نظر شما آیااین دیدار تاثیری بر روند آرام گرفتن اوضاع دارد؟

قبلاز هرچیزی باید توجه داشته باشیم که صدای اعتراض مردم باید شنیده شود و اگر تصمیماساسی در این‌باره گرفته نشود امکان جلوگیری از مشکلات در آینده سخت‌تر خواهد بود.از آنجایی که اعتراض مردم صرفا درباره روزمره زندگی نبوده و اینکه دولت بهنمایندگی از مردم شکل می‌گیرد، پس چه رئیس دولت و چه کابینه و چه حلقه اول دولتباید به وظایف خود عمل کرده و پیگیر اعتراضات مردم باشند. علاوه بر این به‌طورکلیجامعه باید از طریق مشارکت عمومی اداره شود. اگر دولت قرار است که به سفر استانیبرود، باید اشاره داشت که کار درستی انتخاب کرده است. ولی گوش کردن نباید به همینختم شود، بلکه باید در راستای عمل به مطالبات برحق گام بردارد. دولت باید اختیاراتو امکانات کافی داشته باشد تا بتواند در عمل به وظایفش مفید واقع شود. سفر استانیعمل پسندیده‌ای برایدولت است، همان‌طور که بنده در سال ۶۴ دردوران استانداری خود به بخش‌ها و روستاهای زیادی در اطراف سفر کردم، ولی اختیاراتیهم در راستای اجرای مطالبات داشتم. مشکل جامعه کنونی، فساد است. اینکه دولت بهمسائلی گوش کند کاری را حل نخواهد کرد. امروز ما فارغ‌التحصیلانی داریم که به‌دنبالکار هستند. باید زمینه اشتغال آنها در داخل و خارج از کشور فراهم شود. به این صورتکه سیاست خارجی ما به‌گونه‌ای عمل کند که نیرو و توان فارغ‌التحصیلان در سایرکشورها عرضه شود. اما وقتی در داخل هم بخش خصوصی تقویت نمی‌شود چگونه باید به عرضهدر خارج ‌از کشورها فکر کرد؟ جامعه را به سمتی کشانده‌ایم که همه به‌دنبال گرفتنمنافع شخصی خود و کسب درآمد از نهادهایی مثل کمیته امداد هستند. به نظرم دلیل اینمساله روش آموزش و تربیت بد ما بوده است. مورد دیگر این است که رئیس‌جمهور باید بهاستانداران اختیارات و امکانات بیشتری بدهد. وضعیت استانداران از زمانی که من دراین پست بودم تا امروز تغییر چشمگیری کرد و نقش و تاثیر آنها کم رنگتر شده است. باید جامعه را به سمتیببریم که مشارکت عمومی، بخش عظیمی از سیستم اداره کشور را دربر بگیرد. نه فقطدولت، که سایر قوا و نهادهای اجرایی باید از اعتراضات درس‌های مهمی بگیرند. دولتهم نباید صرفا سخت‌افزاری پیش رود، بلکه باید نرم افزاری هم حرکت رو به جلو داشتهباشد. به همین منظور نباید سفرهای استانی نمایشی برگزار شود. کما آنکه دولت‌هاینهم و دهم هم سفرهای استانی بیشماری داشتند ولی این سفرها حاصلی جز بیشتر کردنتوقعات مردم نداشت که نتیجه آن در دولت یازدهم و دوازدهم به صورت فوران غیرقابلکنترل بروز یافت.

دربارهارتباط بیشتر رئیس‌جمهور با مردم چه نظری دارید؟

بایداشاره داشت که دوران مونولوگی و حتی دیالوگ بین دوطرف گذشته و الان باید سیستموارد مکالمه‌های چند سویه شود. متاسفانه تیم رسانه‌ای دولت در این‌باره ضعیف عملکرده و آن‌طور که باید موثر نبوده است. باید توجه کرد که به‌طورکلی رسانه در کشورما نهاد قدرتمندی نیست و نمی‌تواند درباره موضوعات و مسائل مهم ریسک بالایی داشتهباشد و نقشش را به عنوان نهاد انتقال‌دهنده به‌خوبی ایفا کند. به اعتقاد بنده مشکلبسیار جدی‌تر از چیزی است که فکر می‌کنیم و این نیازمند یک جراحی است، اما کسیجرات انجام این جراحی را ندارد و بخشی که به‌عهده رسانه بوده نافرجام مانده است.نتیجه تمام صحبت‌های رئیس‌جمهور درباره شنیدن اعتراضات مردمی، مسئولان را به ایننتیجه رساند که معصوم اشتباه نمی‌کند و غیر معصوم اینجا فراموش شد و اصل اعتراضاتبه حاشیه رفت. زندانیان و جانباختگان این حادثه گویا همگی بی‌مورد بوده، این نبایدپایان ماجرا باشد. دولت باید به‌دنبال تغییر باشد، دولت باید روند جدیدی درپیشبگیرد و سایر نهادها هم اگر قرار باشد شبیه به قبل عمل کنند، مطالبات مردمی فراموشخواهد شد.

بسیاریاز شفاف‌سازی صحبت می‌کنند و این موضوع حتی در سخنان ریاست‌جمهوری نیز شنیده شد.به نظر شما شفاف‌سازی تا کجا باید صورت بگیرد؟

بندهدر سال ۹۲ مقاله‌ای نوشتم با عنوان «ساختمان شیشه‌ایپاستور» و به نظرم می‌تواند مبنای خوبی برای این سوال باشد. یکی از موفقیت‌هایامام خمینی مساله اعتماد به مردم بود و باید به تقلید از امام به مردم اعتمادکنیم. مشکل ما نحوه فرهنگسازی در جامعه است و باید آموزش را در جامعه نهادینهکنیم. باید اهداف این شفاف‌سازی مشخص باشد و اگر به‌طور معین بیان نشود به اینمفهوم است که قصدمان سیاسی است و روشنگری تنها لایه پوششی آن است. نشان دادن ردیفبودجه به مردم از اقدامات درست دولت بود که همین باعث می‌شود که مردم به ما اعتمادکنند و از طرف دیگر نهاد دریافت‌کننده بودجه را مجبور می‌کند که درباره بودجه دریافتیو میزان مصرف آن و گزارش‌دهی مسئولانه‌تر رفتار کند و این سامان‌دهی به اوضاع راقوت می‌بخشد. زمان آن فرارسیده که تصمیمات چندنفری کنار برود و مردم همه باهم دراداره جامعه مشارکت کنند. هم در سیاست داخلی و هم خارجی باید در برابر پرسش‌هایمردم پاسخ قانع‌کننده‌ای داشته باشیم و مطالبه در قالب احزاب به این شیوه قوت می‌بخشد.تصمیم محفلی و اجرا در مدیوم گسترده جامعه در شأن ایران اسلامی و اهداف انقلابی مانیست. اگر به‌دنبال قانونگرایی و حذف قانونزدایی هستیم، باید شفاف‌سازی را گسترشدهیم و حتی برای کاندیداهای ریاست‌جمهوری نیز گزینه‌های مناسبی ارائه دهیم که ایندر قالب احزاب موثرتر است.

اشارهبه احزاب کردید. آیا بهتر نیست مطالبات هم در قالب احزاب بیان شود؟

تصمیمدرست و عاقلانه‌ای است که احزاب فعالیت گسترده‌ای از خود ارائه دهند. اینکه مردمدر سفرهای استانی مدام به‌دنبال یک مسئول بدوند و یا مطالبات را تک‌تک بیان کنندفایده چندانی نخواهد داشت. اگر قصد این است که در راستای حل مشکلات و ایجاد مشارکتعمومی در جامعه قدم‌های موثری برداریم باید توجه داشت که زمان میدان دادن به احزابفرارسیده است. مردم باید احزاب نزدیک به خود را پیدا کنند و آنها را به نمایندگیازخود به مجامع بفرستند و احزاب هم باید طبق رویه خود که به اعضا و هوادارنشاننزدیک است به بیان مشکلات بپردازند و جامعه از این طریق با مطالبات مردمی بیشترآشنا خواهد شد و روند بررسی مطالبات و عمل به آنها را سرعت خواهد بخشید. افرادباید شناسنامه‌دار شوند و فضای سیاسی باید از این شناسنامه‌دار شدن خوشحال باشد واز آن استقبال کند. وجود چند حزب قوی در کشور الزامی است و این حق برای احزاب به‌وجودمی‌آید که با اعتباری که کسب کرده‌اند مطالبات را عرضه کنند و حتی به نقد منصفانهو معقولانه بپردازند. این انتقاد اگر در قالب احزاب بیان شود منسجم‌تر خواهد بوداما با بیان فردی، تند و چندپاره و بی‌اشتراک می‌شود و در نهایت باعث نقدغیرمنصفانه خواهد شد کما آنکه در اعتراضات اخیر هم این مساله وجود داشت. اگر دراین مورد بحث و پیگیری صورت نگیرد، در آینده اعتراضات به طرز وحشتناکی غیرقابلجلوگیری خواهد بود.

سوالیمطرح است که احتمالا شما باید پاسخ مناسبی برای آن داشته باشید؛ به دلیل آنکه شمادر دولت پست اجرایی داشته‌اید و سختی‌های آن را درک کرده‌اید. به نظر شما انتصابافرادی که پست‌های تشریفاتی داشته‌اند به پست اجرایی مناسب است؟ برای مثال انتصابهیات امنای دانشگاه آزاد.

بخشعظیمی از اعتراضات اخیر، توسط دانشجویان شکل گرفت و احتمالا نتیجه‌گیری رئیسدانشگاه آزاد برای حل معضلات دانشگاهی، اضافه کردن ائمه جمعه به لیست بوده است.برخی از این ائمه جمعه در پاسخ به تظاهرات اخیر معترضان را با واژه‌های نامناسبخطاب کردند که البته بعدا گفته خود را اصلاح کرده و منظور خود را واضح‌تر بیانکردند. نباید نادیده گرفت که تمام ائمه جمعه بیانگر این حرف نبودند و نمی‌توان همهرا در یک جرگه گذاشت. به‌طور کلی باید گفت که جامعه جداجدا و به شکل جزیره‌ایاداره می‌شود. ممکن است امام جمعه به عنوان هیات امنا بتواند مسال فرهنگی را ترمیمکند ولی لزوما قادر به انجام این کار نیست. باید به این مساله توجه داشت که صرفاتئوری سازی کاری از پیش نخواهد برد و عملگرایی مصرانه لازم است. همان‌طور که اشارهکردید بنده به عنوان کسی که سابقا پست اجرایی داشته‌ام، باید اعتراف کنم کار مشکلیدر مقابل مسئولان اجرایی است. البته من در دوره جنگ استاندار بودم و در آن دورهمسئولیت اجرایی مشکلات خاص خودش را داشت. اما در این دوره مشکلات سخت‌تر است،چراکه ما از درون ایرادات و مشکلاتی داریم. در زمان جنگ سیستم سالم بود و پاکدست،اما مشکلات خارجی مجال نمی‌داد. امروز کمتر می‌شنویم که شخصی به عنوان الگو درسیستم اجرایی معرفی شود که بدون ایراد یا با کمترین ایراد است. ریسک کردن در دولتبه طرز قابل ملاحظه‌ای کاهش یافته و مسئولیت‌ها صفر و یک شده و این به هیچ‌عنوانبه نفع ادامه جامعه نخواهد بود. اخیرا شنیدم یک ارگان سیاسی بعنوان نماینده دولت در منطقه به یکدستگاه اجرائی و خدماتیبدهکار است. این عمق فاجعه اداری است که مسئول اختیار کافی ندارد و بابت انجاموظایفش بدهکار خواهد شد. دولت ایران، نه فقط در دو دوره اخیر، بلکه در طول زمان،ضعیف شده و همین موضوع بسیار خطرناک است. چراکه اگر این دومینو به راه بیفتد، دیگرکسی نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد و کار به جاهای باریک کشیده خواهد شد.

منبع: روزنامه آرمان امروز مورخ 1/11/1396با عنوان گفت‌وگوي ملي ضدفساد در سياست با اصلاحات جزئی و اضافه نمودن خلاصه.

منبع : خبرآنلاین

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید