گفت و گو با عباس هشی، تحلیلگر مسائل اقتصادی| سالهاست بحث تک نرخی شدن ارز در بین فعالان اقتصادی مطرح بوده، اما با گذشت سالها همچنان این امر با مقاومتهای فراوانی همراه است و از انجام گرفتن این مهم جلوگیری میشود.
چند نرخی بودن ارز را میتوان یکی از عوامل ایجاد فساد مالی در جامعه دانست، بنابراین دولت میتواند با تک نرخی کردن ارز از هر نوع رانت و ویژه خواری در اقتصاد ایران جلوگیری کند. بر این اساس به اعتقاد اکثر کارشناسان و فعالان اقتصادی اگر ارز با نرخ منطقی تک نرخی شود، میتواند بسیار به اقتصاد کشور کمک کرده و مانند سدی، جلو قاچاق را بگیرد و از تولیدکننده واقعی حمایت کند. همچنین فعالان و کارشناسان اقتصادی تک نرخی کردن قیمت ارز را یکی از ضروریترین نیازها برای بهبود وضعیت صادرات و تولید عنوان کردهاند. یکی از دلایل تمرکز و فشار بر دولت برای تک نرخی شدن ارز ایجاد ثبات در فعالیتهای اقتصادی و از بین بردن تبعیضهایی است که موجب لطمه زدن به صادرات است.
عباس هشی، تحلیلگر مسائل اقتصادی در مورد دلیل عدم تک نرخی شدن ارز میگوید: «متاسفانه در سالهایی که با تحریم روبهرو شدیم شرایط مناسبی هم که قبل از آن فراهم شده بود از دست رفت و این به دلیل ضعف مدیریت بانک مرکزی و حاکمیت دولت بر امور بود که تحریمها نیز به آن اضافه شد.»
چند سال است که وعده تک نرخی شدن ارز را میشنویم. به نظر شما سرانجام تک نرخی شدن ارز چه میشود؟
ما دارای اقتصاد تک محصولی نفتی هستیم که پول حاصل از فروش نفت در اختیار دولت قرار میگیرد و تصمیمگیرنده اصلی در اقتصاد کشور دولت است. همچنین در بخش دیگر اقتصاد صادرات غیر نفتی را داریم که عمده این صادرات نیز ناشی از فراوردههای نفتی مانند روغن ها، محصولات پتروشیمی و… است. متاسفانه در دو سال اخیر به دلیل تحریمها و مشکلاتی که با آن مواجه هستیم همواره این درآمد نفت ما رو به کاهش بوده است. بنابراین دولت نمیتواند عرضه ارز را زیاد کند و عرضه زیاد از جانب بخش خصوصی هم وجود ندارد. دولت در اقتصاد صد در صد دولتی تنها کاری که میکند این است که خود دلار را وارد سیستم اقتصادی کشور کند و فقط در چند که سال اخیر است که ارز را مدیریت میکند. حال باید منتظر ماند و دید که آیا وعدههای رئیس کل بانک مرکزی به حقیقت میپیوندد یا همچنان برای تک نرخی شدن ارز باید منتظر وعده جدیدی از سوی بانک مرکزی باشیم.
فکر میکنید در چه صورتی شاهد تک نرخی شدن ارز خواهیم بود؟
زمانی ما به ارز تک نرخی میرسیم که عرضه و تقاضای ارز در شرایط عادی بازار باشد. اکنون در بخش تقاضا تا حدودی شرایط عادی بر بازار حاکم است، ولی چون عرضه محدود است و از سوی بانک مرکزی مدیریت میشود این قسمت از مبانی شرایط آزاد برخوردار نیست. بنابراین تا زمانی که اقتصاد ما تک محصولی و مبتنی بر درآمدهای نفتی است و مادامی که احکام قانونی و احکام حکومتی مربوط به سال 57 مبنی بر کاهش اقتصاد دولتی و حرکت به سمت حاکمیت بازار بر قیمت گذاری اجرا نشده است، ما نمیتوانیم از تک نرخی شدن ارز صحبت به میان بیاوریم. تا کنون تک نرخی شدن ارز چندین بار اعلام شده، ولی متاسفانه موفقیتی مشاهده نشده است. سالهای 68،72 و74 نیز دولت تصمیم به تک نرخی کردن ارز داشت که موفقیتی دیده نشد. سال80 تقریبا شروعی برای موفقیت در این زمینه بود. دولت با کمک گرفتن از صرافها حدود 10، 15درصد عرضه ارز را بر عهده آنها قرار داد و توانست بازار ارز را کنترل کند. متاسفانه از سالهایی که با تحریم روبهرو شدیم شرایط مناسبی را هم که قبل از آن فراهم شده بود از دست دادیم و این به دلیل ضعف مدیریت بانک مرکزی و حاکمیتی دولت بر امور بود که تحریمها نیز به آن اضافه شد. اما بعد از دولت دهم دیپلماسی مناسب خارجی باعث شد دلار بالای چهارهزار تومان به دوهزار و 700 تومان کاهش پیدا کند. بانک مرکزی نیز اعلام کرد این کف قیمت است ولی باز هم به دلیل اینکه عرضه تحت مدیریت دولت است با افزایش قیمت ارز روبهرو هستیم. همچنین خواسته رئیسجمهور نیز همواره این بوده است که ارزش پول ملی حفظ شود و این وظیفه بانک مرکزی است ولی متاسفانه تا حدودی به دلیل ضعف مدیریتی و تا حدودی هم تحریمها باعث شده این اتفاق تا کنون نیفتد. باید این موضوع را به یاد داشت که آقای رئیسجمهور سال 92 در مجمع بانک مرکزی اعلام کردند «با وجود تذکر به مدیران و وزرا برای ترک بنگاهداری آنان همچنان به کار خود ادامه میدهند و نمیتوانند بنگاهداری و تصدیگری را رها کنند. به بانک مرکزی نیز میگوییم قیمت دلار را ارزان کنیم یعنی ارزش پول ملی را افزایش دهیم ولی بانک مرکزی نیز حاضر نیست قیمتی را که افزایش یافته دوباره کاهش دهد.» به اعتقاد من کار بانک مرکزی دلارفروشی است در حالی که بانک مرکزی مسئول حفظ و ارتقای ارزش پول ملی است. بنابراین ما شاهد نگرانی رئیسجمهور هم در این زمینه هستیم.
آیا تمهیدات بودجهای برای این مساله میتوان در نظر گرفت؟
در این زمینه نمیتوان تمهیدات بودجهای در نظر گرفت. فرض کنیم درآمد ارزی هم داشته باشیم، ولی تداوم اقتصاد دولتی و خصولتی مانع از ایجاد مبانی اولیه اقتصاد و عرضه آزاد میشود. بنابراین تک نرخی شدن تحقق پیدا نمیکند و نمیتوان امید بهبود آن را داشت.