علاقه پایین خرید بیمه، به دلیل عدم درک نقش و ضرورت بیمه است
مقاله حاضر که حاصل پژوهشی است علمی که توسط ماریا ایونسیسکا[1]، ایوا-کریستینا پترسو[2]، دیانا ایونسیسکا[3] و میهالا کونستاتینسکو[4] اجرا و به رشته تحریر درآمده، در سال 2012، در مجله Procedia: Social and Behavioral Sciencesبه چاپ رسیده است. این مقاله به بررسی آموزش و نقش عمده آن در اثرگذاری بر تصمیمگیری بر خرید بیمه در بازار بیمه رومانی میپردازد. بر اساس این پژوهش، در بازار بیمه این کشور، نوعی اختلاف بین تقاضای بالقوه بالا و تقاضای واقعی پایین وجود دارد. این اختلاف را میتوان از منظر چندین دلیل مهم اقتصادی تشریح کرد که یکی از این دلایل، آموزش بیمه است. در کنار دیگر پژوهشهای مرتبط با رفتار مشتریان خدمات بیمه و عوامل مؤثر بر آنها، این مقاله، به مطالعه روشی که خدمات بیمه توسط مشتریان بالقوه درک میشود و نقش آموزش در این مقوله میپردازد.
- مقدمه
رفتار مصرفکنندگان خدمات بیمهای تا حدزیادی تحتتأثیر عوامل مختلفی است که میتوان در چند مؤلفه طبقهبندی کرد: عوامل موقعیتی (عواملی که در تمامی مراحل روند تصمیمگیری وجود دارد: پیش از اکتساب[5] بیمهنامه، طی اکتساب و پس از خرید)، عوامل مربوط به فعالیت بازاریابی شرکتهای بیمه (در این میان میتوان از اثر سیاستهای ترویجی شرکتهای بیمه، ویژگیهای محصولات بیمه و توزیع خدمات بیمه، عوامل مربوط به حقبیمههای پرداختی و تسهیلات پرداختی ارائهشده توسط شرکتهای بیمه، عوامل مربوط به اثر کارمندان شرکتهای بیمه نام برد)، عوامل محیط خارجی (عوامل طبیعی، جمعیتی، قانون و فنآورانه)، عناصر مربوط به ویژگیهای خاص اجتماعی مصرفکنندگان (در این مقوله، فرهنگ، قشر اجتماعی، گروه مرجع و خانواده عوامل مهمی هستند) و عواملی که نشاندهنده ویژگیهای فردی مصرفکنندگان بالقوه بیمه است مانند سن، مرحله فعلی در چرخه زندگی، جنسیت، استخدام، وضعیت اقتصادی و در نهایت، تحصیلات فرد.
در این مقاله، به اثر ویژگیهای فردی مصرفکنندگان بالقوه بیمه مورد بررسی قرار میگیرد.
استخدام، یکی از عوامل مهم و مؤثر بر پوشش بیمه است اما آموزش به همراه دیگر ویژگیهای شغلی، تعاملی است و به تفاوتهای درآمد و مزایای شغلی ناشی از انتخابهای بازار کار مرتبط است. مصرفکنندگان بالقوه دارای تحصیلات پایه، متوسط درآمدشان پایینتر از درآمد مصرفکنندگان بالقوهای است که دارای تحصیلات بالا هستند. بنابراین، پژوهشهای گذشته نشان داده است که افراد دارای استخدام دائم با سطوح تحصیلات آموزشی بالا، بیشتر احتمال داشتن بیمهنامه هستند (Dewar, 1998).
درآمد، عامل مهم دیگری است که بر پوشش بیمه اثر میگذارد. انعطافپذیری درآمد[6] و ریسکگریزی[7]، دو پارامتر عمده برای اکتساب بیمه است و برخی از مطالعات در حوزه بیمه سلامت نشان داده است که در مورد ریسکگریزی نسبی و مستمر و انعطافپذیری درآمدی کمتر از یک، تقاضا برای بیمه نسبت به درآمد کاهش مییابد (Jacob & Lundin, 2005). دیگر پژوهشها نشان میدهند که اولویتهای ریسک و موقعیت اجتماعی-اقتصادی از جمله درآمد و تحصیلات، نشانهگرهای مهمی در خرید بیمه خصوصی محسوب میشوند (Liu et al. 2011).
یک مطالعه جالب توسطBlanchard-Boehm و همکاران (2001) به بررسی چرایی انتخاب و عدمانتخاب خرید بیمه سیل توسط مالکین منزل میپردازد و نشان میدهد که خرید بیمه بر پایه الزامات نهادی، استوار است و در موردی که تصمیم بر خرید، داوطلبانه است، درک ریسک[8] به همراه توان خرید بیمه نسبت به یک درآمد ثابت، عامل مهمی در استمرار خرید پوشش بیمه توسط مالکین منزل، شناسایی شده است.
دیگر عامل اجتماعی-جمعیتی که بر پوشش بیمه اثر میگذارد، جنسیت است. مطالعات مختلف نشان دادهاند که جنسیت، در تفاوت درآمدها و درپی آن، پوشش بیمه، نقش مهمی بازی میکند زیرا حتی با تحصیلات مشابه، به طور متوسط، زنان کمتر از مردان درآمد کسب میکنند (Dewar, 1998; Currie, 1995).
برای امنیت و حفظ زندگی، سلامت و اموال اشخاص از طریق بیمه، آموزش رسمی به وضعیت اجتماعی و تقاضا گره خورده است. هرچه مصرفکنندگان بالقوه تحصیلکرده باشند، احتمال خرید بیمه به عنوان ابزاری برای دسترسی بهتر به خدمات درمانی و امنیت بالاتر برای اموال آنها (خانه، خودرو و غیره) بیشتر خواهد بود. این ایده نیز توسط Sapelli & Vial (2003) نیز به بحث گذاشته شده است. آنان مفروض میدارند که یک رابطه مثبت میان احتمال خرید بیمه خصوصی و تحصیل وجود دارد؛ هرچه فرد تحصیلکردهتر باشد، هنگام تصمیم بر خرید طرحهای پیچیده [بیمه] توسط شرکتهای خصوصی، هزینه کمتری برای اطلاعات میپردازد. در مطالعه آنان، آنها دریافتند که یک درآمد بالاتر، سن کم، تعداد کمتر افراد تحت تکفل، سکونت در محلههای شهری، سطح تحصیلات بالا و استخدام در شرکتهای بزرگ، احتمال انتخاب بیمه خصوصی را افزایش میدهد. تفاوتهای عمدهای در تقاضا برای بیمه در میان افراد با پیشینههای تحصیلی مختلف و ویژگیهای اجتماعی- جمعیتی گوناگون وجود دارد و این تفاوتها با درک ریسک همبستگی دارد. درک ریسک، اثرات عمدهای بر بیمه و رفتار ریسکپذیر دارد. در نتیجه، هرچه افراد آموزشدیده و مطلعتر باشند، احتمال پوشش خود توسط بیمه، بیشتر خواهد وبد. کسانی که دارای تحصیلات بالاتر هستند، احتمال درک مزایای بیمه را بیشتر داشته و دارای رفتاری پیشگیرانه هستند و در نتیجه، استفاده از بیمه به عنوان ابزاری برای پوشش آنان، خانواده آنان و اموالشان، آسان است.
چند پژوهش اقتصادی در رابطه با اثر تحصیل بر درک ریسک و تقاضای بیمه وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه رفتار مصرفی بیمهشده و تحلیل اینکه آیا تحصیلاتِ مصرفکنندگان، نقش مهمی در تصمیم بر خرید بیمه بازی میکند یا خیر و ارزیابی اهمیت آن در مقایسه با دیگر عوامل مانند درآمد، سن و جنسیت، ارائه میگردد.
- اهداف، فرضیات و روششناسی
بازار بیمه رومانی، همچون اقتصاد رومانی تکاملی مشابه را طی کرده است و بهشدت تحتتأثر تغییرات محیطی قرار دارد. حتیباوجودآنکه هماکنون به نظام اقتصادی جهان متصل است، در حوزه خدمات، بازار رومانی، با نقصان توسعهای عظیمی برای دستیابی به سطح متوسط اتحادیه اروپایی روبرو است (Ioncica et al., 2010). توان بالقوه بازار بیمه رومانی، به دلیل جمعیت بالای آن (در سال 2009، جمعیت رومانی 46/21 میلیون نفر بود که در سال 2010 به 41/21 تقلیل یافت و رتبه هفتم را در اتحادیه اروپا دارد) و نیز اموال آن (38/8 میلیون اموال) مطلوب بوده، اما تقاضای واقعی در این کشور پایین است. در سال 2008، حق بیمه به بالاترین سطح خود در رومانی رسید: 15/3 میلیارد دلار اما به دلیل بحران تا 59/2 میلیارد دلار در سال 2010 کاهش یافت (CSA, 2011).
تقاضای بیمه در رومانی بر مناطق دارای توان بالقوه اقتصادی بالا و جمعیت دارای درآمد بالای متوسط، متمرکز است. بنابراین، بیشترین حقبیمه ناخالص در سال 2010، یعنی 93/49 درصد، به منطقه بخارست اختصاص دارد.
ساختار جمعیت فعال نسبت به کارکرد سطح تحصیلات در رومانی در سال 2009 بدین صورت بود: از کل استخدام 2/9 میلیون نفر: 45/15 درصد، تحصیلات دانشگاهی، 68/59 درصد تحصیلات بالاتر از متوسطه، 87/24 درصد تحصیلات پایین و زیر متوسطه داشتند.
در این وضعیت، بررسی اثر رفتار مصرفکنندگان بر بازار بیمه رومانی و عواملی مؤثر بر آن با بهرهبرداری از منابع پایه اطلاعات با استفاده از تحقیق کیفی (مصاحبههای نیمهراهنماییشده) و تحقیق کمّی (پیمایش) بین سالهای 2009 و 2011 به انجام رسید. هدف از تحقیق کیفی، درک و تشریح پدیدههای مختلف است و پیمایش، نقش عددی کردن اطلاعات و تعمیم نتایج در سطح کل جمعیت مورد بررسی را دارد (Catoiu et al., 2009). از این منظر، تحقیقات کیفی و کمّی، لازم است زیرا آنها مکمل محسوب میشود (Balan, 2009؛ Petrescu, 2005).
در این پژوهش، اطلاعاتی درباره درک بیمه و عوامل جمعیتی-اجتماعی مؤثر بر آن، ارائه میگردد. اینکه آیا تحصیلات مصرفکنندگان نقش عمدهای در تصمیم بر خرید دارد و ارزیابی اهمیت آن در مقایسه با دیگر عوامل مانند درآمد، سن و جنسیت، مورد بررسی قرار گرفته است.
فرضیات این پژوهش به شرح ذیل است: 1) علاقه نسبتاً پایین در خرید بیمه، عمدتاً به دلیل عدم درک نقش و ضرورت بیمه و فقدان آموزش کافی در این زمینه است. 2) ارزیابی ریسک اغلب به صورت حدسی انجام میپذیرد زیرا سطح دانش، پایین است؛ 3) روشهای جدید یادگیری و ارتباطات (مانند اینترنت) روند آموزش و درک بیمه را تسهیل می بخشند.
در این تحقیق، از پژوهش کیفی و مصاحبه با 59 نفر (بالای 18 سال) که دارای بیمهنامه بودند، بهره جسته شده است. انتخاب افراد مورد مصاحبه با استفاده از پرسشنامه انتخابی و مصاحبههای با کمک یک راهنمای مکالمه صورت پذیرفت. نمونهای از افراد مصاحبهشده، با وجود آنکه ساختار جمعیت مورد مطالعه را لحاظ کرده است، اما نمیتوان آن را به عنوان نشانگر محسوب کرد. روش دریافت و درک خدمات بیمه و شرکتهای بیمه توسط مصرفکنندگان از طریق آزمونها و تکنیکهای خاص پژوهشهای کیفی از جمله ارتباط کلامی آزاد، آزمون تکمیل جمله و غیره، مورد مطالعه قرار گرفته است. اطلاعات بهدستآمده از مصاحبههای نیمههدایتشده[9] معمولاً از طریق حوزههای عمدهای که در مکالمات ردوبدل میشوند و نیز با بررسی ساختار کلامی فرد مصاحبهشونده و استفاده از تحلیل لغوی، تجزیه و تحلیل میگردد. (Ganassali, 2007)
ایدههای استخراجشده از پژوهش کیفی را میتوان با استفاده از پژوهش کمّی، مورد آزمایش و سنجش قرار داد. پیمایش، عمومیترین روش کمّی در پژوهش بوده و پرسشنامه نیز تاحدزیادی ابزاری عمومی برای جمعآوری دادههای پایه بهکار گرفته شده است (Kotler & Kellter, 2006). پاسخهای بهدستآمده از پژوهش کیفی هنگام بررسی گسترهترِ پرسشنامهها استفاده شد. پیمایش بر روی نمونهای از 1068 نفر و با احتمال خطای 95 درصد و حاشیه خطای 3 -/+ درصد انجام پذیرفت. در سال 2011، مصاحبهها در ماههای آوریل و می و عموماً در مناطق شهری صورت گرفت. این پژوهش بر اساس مصاحبه چهره-به-چهره انجام شد.
- نتایج پژوهش مستقیم بازار
1-3. نتایج پژوهش کیفی
با تحلیل پاسخهای ارائهشده توسط افراد که دارای حداقل یک قرارداد بیمه بودند، این نتیجه حاصل شد که پاسخدهندگان با مفاهیم بیمه، بیمه زندگی، بیمه عمومی و قرارداد بیمه آشنایی دارند. تعریفها اغلب ناقص بوده و تنها به یک جنبه واحد از فعالیت بیمه اشاره داشت. برای اکثریت پاسخدهندگان، مفهوم بیمه مربوط به ایده پوشش[10] میشد و بر اساس پاسخ افراد مصاحبهشده، بیمه برای پرداخت غرامت، پوشش (اقدامات ایمنی برای آینده)، پوشش آسیبها و جبران خسارتها است. تنها تعداد محدودی از افراد مصاحبهشده به بیمه به عنوان ابزاری برای سرمایهگذاری نگاه میکردند.
اکثریت پاسخدهندگان اشاره کردند که خدمات بیمه طی یک بحران، ضروری است. تحلیل پاسخها به پرسشهای مرتبط با ریسکها ثابت کرد که بیمهشده از ریسکها آگاه است. ریسکهای مهم مورد اشاره عبارتند از: ریسکهای طبیعی (زلزله و سیل)، ریسکهای مالی و ریسکهای مرتبط با آسیبهای وارده بر اموال.
اکثریت افراد مصاحبهشده توان تعریف بیمه را تا حد دقیقی داشتند. بیشتر مصاحبهشوندگان عنوان کردند که آنان قرارداد بیمه را مطالعه میکنند اما فرض آنها این است که آن را نمیفهمند. بیشتر کلمات مربوط به قرارداد بیمه دارای مفهوم ضمنی مثبت ارزیابی شد اما یک درک منفی از گفتار آنها احساس میشد («بسیار طولانی»، «غیرقابل مذاکره» و غیره).
پاسخهای ارائهشده نسبت به پرسشهای مرتبط با دیدگاههای مربوط به محصولات بیمه فعلی در بازار نشان داده است که به طور کلی، نسبت به خدمات بیمهای، درک مثبتی وجود دارد اما چند تن از بیمهشدگان نظر مطلوبی نسبت به محصولات بیمه نداشتند و نیز تعداد متنابهی از افراد، به دلیل دانش ناکافی نسبت به عرضه («بهندرت آن را میشناسم»)، نظری نداشتند. در میان افراد مصاحبهشدهای که حداقل یک بیمهنامه داشتند، تنها تعداد محدودی از پاسخدهندگان عنوان کردند که خدمات بیمهای را خوب میشناسند. اکثریت افراد دانشی متوسط یا کم داشتند.
سن و درآمد، عموماً توسط افراد مصاحبهشده، بهعنوان عوامل اثرگذار بر خرید بیمه یاد شد و آموزش نیز توسط اکثریت افراد در این زمینه تأیید گشت.
2-3. نتایج پژوهش کمّی
درک ضرورت بیمه با استفاده از 5 سطح مقیاس لیکرد[11] مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج پیمایش نشان داد که درک عمومی، مثبت است و خدمات بیمهای نیز به عنوان یک ضرورت (نمره 82/0) محسوب میشود. 9/62 درصد از افراد، موافق بودند که «بیمه غیرقابلاجتناب» است و 5/11 درصد نیز موافق نبودند.
هفتاد درصد از افراد مصاحبه شده، اعلام کردند که دلیل اصلی خرید بیمه برای آنان، نیاز به پوشش بوده است و تنها 2 درصد از خرید بیمه به عنوان سرمایهگذاری یاد کردند. تمامی مصرفکنندگانی که خرید بیمه را به عنوان ابزار سرمایهگذاری میدانستند، دارای تحصیلات دانشگاهی بودند.
نتایج این پیمایش نشان داد که 62 درصد از افراد، تمامی کلوزهای[12] قرارداد بیمه را مطالعه کردهاند اما تنها 31 درصد اظهار داشتند که آنان اصطلاحات درون قرارداد بیمه را خیلی خوب میفهمند. 35 درصد از پاسخدهندگان تنها بخشی از قرارداد بیمه را مطالعه کرده و 3 درصد اصلاً قرارداد بیمه را مطالعه نکردند.
به منظور یافتن علاقه در خرید بیمه، از افراد پرسیدهشد که آیا در نظر دارند که یک قرارداد بیمه جدید در سال آینده، منعقد کنند. 57 درصد از افراد پاسخ دادند که آنان علاقهمند به خرید بیمه هستند،35 درصد، تصمیمی نداشتند و تنها 8 درصد علاقهای به خرید بیمهنامه جدید نداشتند. به منظور درک اینکه آیا اثر آموزش در علاقه به خرید بیمه وجود دارد، از آزمون مربع کی دو[13] استفاده شد. این آزمون، احتمال وجود یک رابطه بین متغیرهای مستقل یعنی درآمد، جنست، سن و تحصیلات و یک متغیر وابسته اسمی یعنی علاقه به خرید بیمه، را نشان میدهد. بنابراین، از ضریب کرامر (Φc)[14] استفاده شد. ارزش Φc یک رابطه ضعیف برای جنسیت و یک ارتباط متوسط برای تحصیلات و سن و یک رابطه قوی برای درآمد را نشان داد.
منابع اطلاعات به کاررفته توسط بیمهشده به ترتیب عبارتند از: نمایندگی بیمه (52 درصد از افراد پاسخ دادند که آنان درباره بیمهنامه آگاه شده بودند و شرکت بیمه را نیز از طریق کارکنان آن شناخته بودند)، خانواده و دوستان (44 درصد)، تلویزیون، رادیو و مطبوعات (23 درصد) و اینترنت (25 درصد).
- نتیجهگیری
نتایج پژوهش حاضر، تاحدودی فرضیه اولیه را تأیید کرد: «علاقه نسبتاً پایین به خرید بیمه، عمدتاً به دلیل عدم درک نقش و ضرورت بیمه است تا به دلیل فقدان تحصیلات مرتبط»، زیرا افراد نمونه، نقش و ضرورت بیمه را حس میکردند. نتایج آزمون مربع کی دو نشان داد که تحصیلات یک فرد، نقش عمدهای در علاقه وی برای خرید بیمه بازی میکند. اما، یکی از محدودیتهای پژوهش آن است که جمعیت مورد مطالعه، همگی بیمهشده بودند. به منظور تأیید فرضیه پژوهش نیاز است تا جمعیت بیمهنشده نیز مورد مطالعه قرار گیرد. از تحلیل پاسخها در پژوهشهای کیفی و کمّی، میتوان گفت که فرضیه: «ارزیابی ریسک اغلب به صورت حدسی صورت میپذیرد زیرا سطح دانش پایین است» ثابت شد و همچنین، نتایج پژوهش فرضیه «روشهای جدید یادگیری و ارتباطات (مانند اینترنت) روند آموزش و درک بیمه را تسهیل میبخشند» را اثبات کرد.
در رومانی، تفاوت بین تقاضای بالقوه در بازار بیمه و تقاضای واقعی، در ابتدا توسط عوامل اقتصادی یعنی سطح پایین درآمد تحلیل میشود. در ارتباط با این فرض که تحصیلات پایین اغلب در میان گروههای اجتماعی-اقتصادی پایین رخ میدهد، مطالعات مختلف این پرسش اساسی را مطرح میکنند که چطور بخش دولتی باید برنامههایی طراحی کند تا از دسترسی به بیمه برای همگان مطمئن شود و در اینجا پرسشی مطرح میگردد که «آیا دولت از طریق برنامههای قانونی و آموزشی میتواند دسترسی به بیمه را تسهیل کند؟». بلانچارد-بوهم و همکاران (2001) اظهار میدارند که افراد مسئول در مدیریت بحران در تمامی سطوح دولتی باید افراد جامعه را نسبت به مسئولیت خویش برای زندگی و اموال خود، آگاه ساخته، آموزش داده و متقاعد سازند. آرتز و باتزن (2011) اظهار میدارند که مشوقهای بهتر برای کاهش ریسک از طریق اجرای اقدامات کاهش خسارت میتواند با ایجاد رابطه طولانیمدت بین بیمهگزاران و بیمهگران ارائه گردد. رابطه طولانیمدت میتواند از طریق آموزش، حفظ و مستحکم گردد. آموزش میتواند رفتار بالقوه فرد بیمهشده را تغییر و درعوض، ذهنیت آنان نیز طی آموزش تحت تأثیر قرار گیرد.
منابع:
Aerts, J.C.J.H. & Botzen, W.J.W. (2011). Climate change impacts on pricing long-term flood insurance: A comprehensive study for the Netherlands. Global Environmental Change, 21(3), 1045-1060.
Balan, C. (2009). Major Change in the Quality Management of the Qualitative Market Research. Amfiteatru Economic, XI(26), 314-322.
Blanchard-Boehm, R.D., Berry, K.A., & Showalteret P.S. (2001). Should flood insurance be mandatory? Insights in the wake of the 1997 New Year’s Day flood in Reno-Sparks, Nevada. Applied Geography, 21, 199 221.
Catoiu, I. et al. (2009). Cercetari de marketing. Tratat, Bucharest: Ed. Uranus.
CSA (2011). 2010 Annual Report, Bucharest: CSA.
Currie, J. (1995). Gender gaps in benefits coverage. In D. Lewin, D. Mitchell, & M. Zaidi (eds), Handbook of Human Resources, Greenwich CT:
JAI Press.
Dewar, D.M. (1998). Do Those with More Formal Education Have Better Health Insurance Opportunities? Economics of Education Review,
17(3), 267-277.
Ganassali, S. (2007). Les enquetes par questionnaire avec Sphinx. Paris: Pearson Education France.
Ioncica, M. et al.(2010). Services specialization (a possible index) and its connection with competitiveness: the case of Romania. The Service Industries Journal, 30 (11-12), pp. 2023-2044.
Jacob, J. & Lundin D. (2005). A median voter model of health insurance with ex post moral hazard. Journal of Health Economics, 24, 407-426.
Kotler, Ph. & Keller, K. (2006). Marketing management. (12th ed.), Upper Saddle River, New Jersey: Pearson Education.
Liu H. et al. (2011). The expansion of public health insurance and the demand for private health insurance in rural China. China EconomicReview, 22, 28-41.
National Institute of Statistics (2010). 2010 Romanian Statistical Yearbook. Bucharest: NIS
Petrescu, E. C. (2005). Marketing in asigurari. Bucharest: Ed. Uranus.
Sapelli, C. & Vial B. (2003). Self-selection and moral hazard in Chilean health insurance. Journal of Health Economics, 22, 459-476.
Swiss Re (2011). World insurance in 2010: Premiums back to growth – capital increases. Sigma No. 2.
[1] Maria Ioncica
[2] Eva-Cristina Petrescu
[3] Diana Ioncica
[4] Mihaela Constantinescu
[5] Acquisition
[6] Income elasticity
[7] Risk aversion
[8] Risk perception
[9] Semi guided interview
[10] Protection
[11] Likert Scale
[12] Clause
[13] Chi square test
[14] Cramer coefficient