شنبه 8 اردیبهشت 1403
خانهخبرخواندنی‌هاقلعه بابک در کلیبر

قلعه بابک در کلیبر

قلعه بابک ، بنا شده در بالای کوهی به بلندای ۲۳۰۰ متر، در نزدیک به سه‌ کیلومتری شهر کلیبر است. دژ در زمان ساسانیان ساخته شده و نام خود را از نام بابک خرمدین، رهبر رویارویی با اعراب تا سال ۸۹۳ میلادی، گرفته است.

جغرافیا

این منطقه بین آذربایجان و اران، نزدیک به رود ارس قرار دارد .سعید نفیسی نه تنها ناحیه، بلکه شهر و کوهستان بذ یا بذین را در مشرق دشت مغان نزدیک ناحیه طالش کنونی و در مجاورت کرانه غربی دریای مازندران نوشته است .

این شهر در ۲۱ فرسنگی اردبیل بر بلندی کوهی واقع بود که بقایای دژ بذ یا قلعة جمهور (به احتمال مأخوذ از کوه‌های جمهور) در آنجا قرار داشته است. کسروی محل شهر بذ را در جنوب رود ارس در قراچه داغ کنونی و شمال شهر اهر، اندکی مایل به شرق دانسته است.

این نظر بعدها مورد تأیید باستان‌شناسان قرار گرفت و معلوم شد که قلعه جمهور در ۵۰ کیلومتری شمال شهرستان اهر و در ارتفاعات غربی شاخه‌ای از رود بزرگ قره‌سو در ۳ کیلومتری جنوب غربی کلیبر واقع است.

بنای دژ جمهور یا دژ بذ شامل قلعه و قصر، بر فراز قله‌‌ای به بلندای بیش از ۲۳۰۰ تا ۲۶۰۰ متر است که پیرامون آن را دره‌هایی به ژرفای ۴۰۰ تا ۶۰۰ متر فرا گرفته است. تنها از یک راه تنگ و دشوار می‌توان به این دژ راه یافت

راه دسترسی به دژ از سه سو می‌باشد

۱– گذرگاه دژ دره‌سی که در جنوب دژ بوده و گذری دشوار می‌باشد.

۲– گذرگاه هتل بابک که کمی بالاتر از روستای شجاع‌آباد است.

۳– گذرگاه ییلاق که ۱/۵ کیلومتر از گذر را می‌توان با خودرو پیمود که نسبت به دو گذر دیگر بهتر است.

ویژگیهای نمایان دژ

پیش از این که به دروازه دژ برسیم از گذرگاهی می‌گذریم، این گذرگاه همچون دالانی است و تنها گنجایش گذشتن یک نفر را دارد و دو نفر به سختی از آن می‌توانند بگذرند. گذرگاه در فاصله دویست متری دروازه دژ و روبروی آن می‌باشد.

آمدن هر تازه‌وارد سپاهی و غیره، کوهبانیه‌ها راکه در برج‌های دوسوی دروازه جای داشته‌اند را هشیار می‌کرده است. جایگاه کوهبانیه‌ها در بلندی است و بنابر این به هر چیز و هر کس چیرگی کامل داشته‌اند.

این برج‌ها یکی مخروطی و دیگری مدور واستوانه‌ای از سنگ‌های تراشیده با ملاط ساروج استوار ساخته شده‌اند. باروها که از نوعی سنگ خارا ساخته شده تمام درزهای کوهستان را بسته است. برای نفوذ به درون بنا بایستی حتما از دروازه گذشت و از کوهستان راهی برای درون شدن، نیست. نزدیک شدن ابزار دژ کوب، منجنیق و آتش افکن به این دژ تقریباً ناشدنی بود.

بنای دژ که دو طبقه و سه طبقه است که پس از ورودی قرار گرفته است و پس از آن تالار اصلی وجود دارد که پیرامون آن را هفت اتاق فرا گرفته است، اتاق‌هایی که به تالار میانی راه دارند. در بخش شرقی دژ تاسیسات دیگری مرکب از اتاق‌ها و آب انبارها ساخته شده است.

سقف آب انبارها با طاق جناغی و گهواره‌ای استوار شده‌اند. محوطه درونی آن‌ها نیز به وسیله گونه‌ای ساروج نفوذ ناپذیر گردیده و به هنگام زمستان از برف و باران پر شده و در تابستان و هنگام تنگناها و محاصره‌ها از آب آن‌ها بهره‌برداری می‌شد. در سمت شمال غربی دژ پلکان‌هایی سرتاسری بود است که اکنون ویران شده و بخش‌هایی از آن بیرون خاک است و تنها راه صعود به بخش‌های بلندتر بناست.

پیشینه

از اشیا و ابزاری که از دژ بابک به دست آمده می‌توان سفالینه‌های نقش‌ دار و لعاب خورده‌ای را نام برد که یک دوره استقرار تا اوایل قرن هفتم هجری را نمایش می‌دهند. شماری سکه مسی نیز یافت شده است که برخی از آنها به علت ساییدگی و زنگ خوردگی فراوان ناخواندن می‌باشند و در بین این سکه‌ها برخی مربوط به اتابکان آذربایجان و هزارسیبان (قرون ششم و هفتم هجری) می‌باشند.

از جغرافیای تاریخی بذ، در دوره پیش از اسلام، آگاهی چندانی در دست نیست، ظاهراً در دوره هخامنشیان کادوسی‌ها، از اقوام ساکن کرانه‌های جنوب غربی دریای خزر، در آنجا زندگی می‌کرده‌اند و جنگ‌هایی نیز با هخامنشیان داشته‌اند.

کسروی می‌گوید که کادوسی‌ها همان قوم طالش‌اند. از آن به پس، تا سده‌ی هشتم، از بذ آگاهی‌ای در دست نیست. در این سده، حمدالله مستوفی درباره اهالی کلیبر، که نزدیک بذ بوده‌اند، می‌نویسد: «مردمش از ترک و طالش ممزوج‌اند».

در اوایل دوره اسلامی، بذ به منطقه‌ای گفته می‌شد که در قسمتی از قره‌باغ ـ یا درست تر قره جه داغ ـ آذربایجان قرار داشت و از شمال به رود ارس، از مشرق به قسمت سفلای رود قره سو و دشت مغان و از جنوب به ناحیة اهر (در دوره اسلامی به اهر، مَیْمَذ می‌گفتند و مرکز آن نیز اهر بود)، و از مغرب به رود کلیبر محدود می‌شد.

امروزه، رودهای قره سو و سَلین چای و کلیبر و ارس آن را از شمال و مشرق و مغرب مسدود می‌کنند و از جنوب نیز کوه‌های شِیوَر آن را دربرگرفته است. رسیدن به منطقه هشتادسر تنها از دره رودهای اهر و قوری چای و کجرود امکان دارد.

راه عمده این منطقه ییلاقی، که محل دامداری است، به دشت مغان (منطقة قشلاقی)، تنها از شیارهای گرانکوه هشته سر و از کنار مسیر رودهایی است که از مشرق آن به رود قره سو می‌ریزد.

بذ از شمال و شمال غربی به رود ارس، و از کرانه‌های جنگلی رودهای سلین چای و کلیبر به مناطق غربی راه داشت. امروز نیز این منطقه با جاده‌ای که از کناره‌های رود سلین چای می‌گذرد، به کرانه‌های جنوبی رود ارس می‌پیوندد.

از مآخذ تاریخی چنین برمی آید که قلمرو سیاسی بابک بارها گسترده‌تر از جغرافیای تاریخی بذ بوده است و بذ بیشتر به دره‌های شمالی گرانکوه هشته سر و قلعه‌های آن، بویژه به باروها و دهکده‌های واقع در آن، گفته می‌شد.

این قلعه در ۹ رمضان ۲۲۲ ه ق/۱۵ آگوست ۸۳۷ بدست نیروی‌های افشین فتح و ویران شد. بذ در اشعار شاعران عرب همچون حسین بن ضحاک باهلی، ابو تمام و بُحتری ذکر و توصیف شده است. ابودلف مسعر بن مهلهل خزرجی خرمدینها را نیمه سده‌ ۴ ه ق/ ۱۰ م در بذ دیده بود که به انتظار مهدی بوده‌اند.

 

 

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید