اصلاح قوانین میتواند در ارتقا بهرهوری صنایع ضعیف تاثیر گذار باشد
محسن رضایی| رابطه صنایع و بورس یک رابطه دو سویه و متقابل است که در شرایط عادی اقتصاد کلان به یک رابطه ماقابل تبدیل میشود. به محض رشد صنایع حاضر در بورس، شاهد رشد بازار سرمایه هستیم و با تحولات منفی، آثار افت این حوزه نیز در بورس مشاهده خواهد شد. در این خصوص تصمیمهای سیاست گذاران در بخشهای مختلف اقتصاد ایران منشا اثر است و هر تحولی میتواند وضعیت را تغییر دهد.
با وجود اینکه مدت طولانی از حضور صنایع در بورس میگذرد و اصطلاح صنایع بورسی با گوش همه اشناست، اما همچنان مشکلاتی در خصوص روند رو به رشد حضورصنایع محتلف در این بخش کند شده است.
در این بخش، فرابورس برای تسهیل حضور برخی صنایع که توانایی پذیرش در بورس و تابلوی اصلی را نداشتند تشکیل شد ولی همچنان مسائلی وجود دارد که حضور پرشمار و همه چانبه صنایع در بازار سرمایه را کند کرده است.
با این وضعیت پرسش اصلی این است که آیا صنایع توانستهاند با فراهم شدن امکانات حضور در بورس از آن بهره لازم را ببرند؟ در این خصوص با دکتر احسان رضاپور نیکرو کارشناس بورس و مدیرعامل هلدینگ توسعه انرژی تجارت آسیا گفتوگویی داشتهایم تا روند چالشهای بازار سرمایه و صنایع بورسی را بررسی کنیم. این گفت و گو را میخوانید:
با توجه به مقاومت برخی صنایع جهت حضور و عرضه در بازار سرمایه این پرسش مهم وجود دارد که درارتباط صنایع و بازار سرمایه چه موضوعی باعث ایجاد تمایل میشود؟ بهصورت ساده باید پرسید که چرا صنایع باید به بورسی شدن راغب باشند؟
زمانی که شرکتی در بورس پذیرش میشود شرایط تأمین مالی آن ارتقا یافته و تسهیل میشود از این روی شرایط توسعه بنگاه مهیا خواهد شد. همچنین بورس میتواند به تقویت برند کمک کرده، جایگاه شرکتها را بالابرده و شرکتها را در چانه زنی برای مدیریت فرصتها و تهدیدهای محیطی قدرتمند کند.
در خصوص رویههای صعودی بازار سرمایه هم میتوان اینگونه توضیح داد که اگر شاهد رشد بورس باشیم، بدان معناست که این رشد موجب میشود که شرکتها علاقه مند به پذیرش در بازار سرمایه شوند که مزایای متعددی را برای آنها به همراه دارد.
رشد بورس چه تاثیری بر شاخصهای صنعت کشور دارد و مفهوم این رشد را در چه نتایجی میتوان جست و جو کرد؟
بهصورت کلی میتوان گفت، زمانی که بازار بورس رونق بگیرد، جذابیت سرمایهگذاری در آن بالا رفته است و سرمایههای بیشتری را به خود جذب میکند. حضور در چنین بازاری ارزش شرکتها را بالابرده و درنتیجه رونق را در اقتصاد کشور تزریق میکند.
رونق بورس فرصت اقتصادی را برای کشورها پدیدار میکند بهگونهای که صاحبان سرمایه بهجای سرمایهگذاری در بازارهای غیر مولد به سرمایهگذاری در بازار سرمایه گرایش پیدا میکنند و این فرصتی میشود تا سرمایه لازم برای توسعه شرکتها فراهمشده و به دنبال آن توان اشتغالزایی و تولید ناخالص داخلی افزایش یابد.
تاثیر خصوصیسازی در بهبود سودآوری و عملکرد شرکتها چیست و حضور در بورس چه کمکی به بهبود آن میکند؟
متاسفانه این روزها ساختار دولتی در کشور با سستی و بهرهوری پایین نیروی کار و سرمایه توام شده است. برای حل این چالش انتظار میرود با استقرار نظام حاکمیت شرکتی و ایجاد ساختار و نگرش خصوصی، بهبود ملموسی را در شاخصهای مربوط به عملکرد و سودآوری شرکتها شاهد باشیم.
تجربه نشان میدهد، با توجه به اینکه پذیرش و ورود به بورس، شرکتها را ملزم به شفافیت اطلاعاتی و تقویت انضباط مالی و عملکردی میکند در بسیاری از موارد ورود به بازار بورس بهتنهایی با اثرات مثبت جدی در وضعیت سودآوری و عملکردی شرکتها همراه است.
البته در ارزیابی از وضعیتها نباید از شرکتهایی که فعالیتهایشان تحت تاثیر مستقیم حمایتها و سیاستهای دولتی و حاکمیتی است غافل شد چراکه ارتقا بهرهوری این شرکتها با پیچیدگیها و زوایای بسیاری رودرو است؛ حذف ناگهانی حمایتها و یا تغییر شدید مواضع سیاسی توان این را دارد که شرکتهای اینگونه را با مشکلات جدی مواجه ساخته و حتی در مواردی، تداوم حیات آنها را به مخاطره بیاندازد.
به نظر شما کدام صنایع در بازار بورس پایینترین عملکرد را داشتهاند و دلایل آن چیست؟
وقتی شرکتی از یک صنعت بتواند الزامات پذیرش و انجام معاملات در بازار بورس و یا حتی فرابورس را کسب کند، نشان میدهد که صنعت مطبوع از اهمیت و جایگاه در اقتصاد کشور برخوردار است. اما نباید در ارزیابی شرکتها داخل یک صنعت از تحولات داخلی و یا خارجی محیط کسبوکار و فضای اقتصادی پیرامون شرکتها غافل شد. تغییرات محیطی در برخی مواقع نوساناتی را در عملکرد بنگاههای فعال در یک صنعت، چه تولیدی باشد و چه در زمینه فروش فعالیت داشته باشد، ایجاد میکند. این نوسانات گاهی بخشهای خاصی از خدمات یا تولیدات یک صنعت را با بحرانهایی مواجه میکند که حتی میتواند شرکتها را به ورطه ورشکستگی بکشاند.
در این زمان شرکتهای توانا و هوشمند همواره رخدادهای محیط فعالیتشان را زیر نظر داشته و با بهکارگیری راهکارهای موثر، بهرهوری خود را حفظ کرده و حتی با استفاده از فرصتهای پیشآمده سودآوری خود را ارتقا داده و حتی گاهی از رقبایشان پیشی میگیرند.
از جهتی دیگر اگر بخواهیم از نگاه سرمایهگذاران خرد که با نیت کسب سود در بازه زمانی کوتاهمدت کمتر از یکساله و میانمدت که حداکثر دو سال است به صنایع حاضر در بورس بنگریم، بدون تردید در هر مقطع زمانی باید عوامل و تحرکات فضای اقتصادی کشور را ملاک قرار دهیم و صنایع و شرکتهایی را برگزینیم که تحرکات و رخدادهای محیطی به رشد و سودآوری آنها منجر میشود. بهعنوان نمونه؛ رشد قیمتهای جهانی و افزایش نرخ ارز در کشور زمینه تقویت چشماندازهای مربوط به صنایع فلزی و معدنی و شرکتهای وابسته را رقمزده است درعینحال شرکتهای صادرکننده که ضرورتی برای تحویل ارز خود با سازوکار دولتی را ندارند تبدیل به یکی از جذابیتهای سرمایهگذاری در بورس شده است.
اگر بخواهیم یک جمعبندی داشته باشیم ، بفرمایید که چه فاکتورهایی در رابطه صنایع و بورس اثرگذار بوده و تحول آنها میتواند منشا اثر شود؟
شرایط تورمی و تصمیمگیریهای خاص سیاسی نیز بر وضعیت بازار بورس تاثیر گذار است. برخی از شرکتها با اعمال سیاستهای حاکمیتی مجبور به حفظ نرخ فروش محصولاتشان علیرغم افزایش هزینهها هستند از طرفی دیگر برخی شرکتها با بحرانها و پیچیدگیهای بیشتری در تأمین مواد اولیه، سرمایه در گردش و بهطورکلی در کسبوکار مواجه هستند که با اعمال سیاستهای اینچنینی با کاهش حاشیه سود مواجه شده و طبیعتا حداقل در کوتاهمدت تاثیر کمتری از رونق بازار سرمایه میپذیرند و در برهه زمانی خاص از توجه سرمایهگذاران و رشد قیمت سهام کمتر بهرهمند میشوند.
ازآنجاییکه چرخه اقتصادی اعم از رونق، رکود، بحران و بهبود معمولا در صنایع مختلف در زمانهای مختلف بروز میکند، در اکثر موارد شرکتهایی که عملکرد مناسبی رادارند اگر در صنایع ضعیف در همان مقطع زمانی حضورداشته باشند، پس از تغییر شرایط حاکم و یا اصلاح مقررات، باکمی تاخیر وضعیتشان بهبود مییابد و پسازآن با استقبال آتی سرمایهگذاران روبرو شده و از فرصت رشد و توسعه بهرهمند میشوند.