جمعه 7 اردیبهشت 1403
خانهاسلایدر اصلیاهداف بلندمدت فدای اهداف کوتاه‌مدت نشود

اهداف بلندمدت فدای اهداف کوتاه‌مدت نشود

با فرآیندهای تشخیص کارشناسانه، رفع چالش‌های بیمه زندگی ممکن است

«اولین و اساسی‌ترین هدف بیمه‌های عمر، پوشش دادن به آن دسته از ریسک‌های زندگی افراد است که در صورت وقوع، برای وابستگان ایجاد دردسر مالی می‌کنند؛ مانند تبعات مالی فقدان سرپرست برای اعضای خانواده، تبعات مالی مرگ شخص مقروض برای طلبکار، تبعات مالی مرگ شریک یک کسب وکار برای سایر شرکا، تبعات مالی عوارضی همچون پیری و سالخوردگی، معلولیت و ازکارافتادگی، نیاز به مراقبت و پرستاری برای سایر اعضای خانواده و…

در این حوزه عدم مدیریت به موقع مساله پیری (از ایام جوانی) دلیل گرفتاری در عوارض مالی و موجب دردسر بستگان  است.
حال آنکه مدیریت ریسک‌های زمان حیات انسان (که منجر به مرگ نمی‌شوند) هم عوارض مالی مربوطه را بر بستگان تحمیل نمی‌کند و هم موجب عدم تحمیل آنها به خود است. از اینجا، روی دیگر بیمه‌های عمر که موجب تامین آتیه خود می‌گردند، نمایان می‌شود و نوعی دیگر از بیمه‌های عمر که هدفش ایجاد منافع برای شخص بیمه شده است را مطرح می‌کنند.» این جملات را علی فرزین مدیر بیمه‌های عمر و مستمری بیمه البرز در تشریح اهداف کلی بیمه‌های زندگی  روایت می‌کند ومعتقد است که این بخش چالش‌هایی دارد که با ید با نگاهی بلند مدت و بهره گیری از فرایندهای کارشناسانه قابل رفع است. در ادامه گفت‌وگو  با او را می‌خوانید:

در ابتدا توضیح بفرماییدکه فرهنگ استفاده از بیمه‌های زندگی در ایران را تا چه میزان بالغ می‌دانید و آیا حجم فعالیت‌های تبلیغی و مشاوره‌ای در این بخش کافی بوده است؟

درحد بسیار کم و ناچیز.  صنعت بیمه همواره از عدم وجود فرهنگ بیمه در جامعه گلایه می‌کند.  اگر وضعیت مطلوب فرهنگ بیمه را وضعیتی بدانیم که مردم برای انتقال ریسک‌های بیمه‌پذیر خود از ابزارهای بیمه استفاده کنند وخرید بیمه در سایه اجبار قانون و مراجع حاکمیتی نباشد، حالا این مساله مطرح می‌شود که چه کسی باید مردم را به آن جایگاه برساند. می‌دانیم که فرهنگ مقوله‌ای نیست که بتوان آن را کنترل کرد.  فرهنگ در اثر رفتار عوامل متفاوت و در طول دهه و دهه‌ها ایجاد شده یا تغییر می‌کند. هر چند که محیط بیرونی صنعت بیمه هم بر شکل‌گیری فرهنگ بیمه بی‌تاثیر نیست، ولی رفتار صنعت بیمه اثر بیشتری بر این موضوع دارد. فعالیت تبلیغی تنها چیزی نیست که صنعت بیمه باید در این مورد داشته باشد بلکه پیش از آن باید روی سازماندهی‌ها، دانش و بینش منابع انسانی و فرآیندهای خود، تجدید رفتار داشته باشد. چند درصد از اعضای خانواده صنعت بیمه در سطوح مختلف مدیران ارشد، میانی و عملیاتی، بدنه کارشناسی و نمایندگی می‌توانند چیستی بیمه‌های عمر را برای دیگران تبیین کنند؟ توسعه فرهنگی کار بزرگی است و بدون تردید نیازمند وجود درصد بالایی از شناخت اعضای صنعت از بیمه عمر است.

به نظر شما بیمه‌های زندگی در ابتدا با چه رویکردی ایجاد شدند و حالا در چه بخشی متمرکز هستند؟

چنین بیمه‌هایی می‌توانند مشخصاً برای سالمندی، گرفتن مستمری و امثالهم خواه با مشخص کردن صریح موضوع ریسک، مانند بیمه ازکارافتادگی، بیمه مستمری، بیمه بیماری‌های وخیم و امثالهم و خواه بدون مشخص کردن صریح آنها ذیل عنوان کلی «پس‌انداز تامین آتیه» طراحی شده باشند.

تمرکز بیمه‌های عمر درحال حاضر، همچنان روی همین اهداف است، هر چند که گوشه‌های بسیاری از اهداف بیمه‌های عمر است که به خاطر وجود ضعف در مقررات، مدیریت و نیروهای خط مقدم فرهنگ‌سازی بیمه (نمایندگان) هنوز در برنامه قرار نگرفته‌اند.

موانع و راهکار‌های توسعه بیمه‌های عمر در کشور چیست. مهمترین کاستی و چالش حوزه بیمه زندگی در چه بخش‌هایی است و نقش سیاستگذاران و شرکت‌های فعال در این چالش‌ها کجاست؟

در خصوص موانع درونی صنعت برای توسعه می‌توان از سازماندهی‌های نامتناسب با نیازمندی‌های بیمه عمر، قائل نبودن به تمایزهای فرآیندی بیمه‌های عمر با غیرعمر، کم‌توجهی به اهمیت شایستگی‌های نیروی فروش در بیمه‌های عمر، غفلت از جنبه‌های بلندمدت بیمه‌های عمر و کوتاه‌مدت محوری در اهداف و اندازه‌گیری‌های مربوطه، تضعیف مقررات موجود با لغو آئین‌نامه ۱۳ و جایگزینی آئین‌نامه ضعیف ۶۸ به جای آن و علاوه بر این وجود تعارض‌های زیاد بین مقررات موجود با همدیگر نام برد. موانع بیرونی صنعت بیمه برای توسعه هم دارای قدرت بالایی هستند. مانند نبود ثبات در اقتصاد، از بین رفتن وظیفه حفظ ارزش کنندگی پول ملی، مالیات‌ستانی‌های ناهم‌راستا، ناکارآمدی نظام‌های رسمی پژوهش و آموزش و … که بیشتر آنها به ویژه ثبات اقتصادی و حفظ ارزش پول کشور نقش بستر و زیربنای توسعه را بازی می‌کنند و از این جهت مقدم‌تر هستند. سیاستگذاران محیط دور و نزدیک صنعت بیمه نقش مهمی در این باره بر عهده دارند.  اگر رفع موانع با تکیه بر فرآیندهای تشخیص کارشناسانه دنبال شده و اهداف بلندمدت فدای اهداف کوتاه‌مدت نشود، رفع چالش‌ها ممکن است.

در تفسیر اهمیت بیمه‌های ا چه کسانی به بیمه عمر نیاز دارند و در انتخاب انواع بیمه‌ها چه نوع بیمه‌نامه‌ای برای افراد مختلف می‌تواند حائز اهمیت باشد؟

بیمه عمر برای همه انواع و اقسام آدمها کارایی دارد.  فقیر و غنی بودن در این مساله فرقی ایجاد نمی‌کند.  فقط فقرا به دلیل آنکه توان کمتری برای پرداخت حق‌بیمه دارند، با محدودیت بیشتر مواجه می‌شوند.  میزان مسئول بودن افراد نسبت به دیگران، نیاز به بیمه عمر را بیشتر می‌کند.  حتی آنان که مسئولیت دیگران را بر دوش ندارند، مانند مجردین، با جنبه‌های تامین آتیه بیمه عمر سعی می‌کنند که در آینده کمتر سربار دیگران باشند.  و این هم خودش نوعی احساس مسئولیت است. با توجه به تفاوت شرایط افراد با همدیگر، نحوه الویت‌بندی چهار کارکرد بیمه‌های عمر یعنی مدیریت ریسک، پس‌انداز بلندمدت، بخشودگی مالیاتی و انتقال ثروت ازیک فرد تا فرد دیگر، فرق می‌کند.

اشکال مختلف‌ بیمه‌های‌ عمر درجهان با ایران چه تفاوت‌های دارد و چه نوع بیمه‌هایی در ایران قابل بومی‌سازی است؟ چه الگوبرداری‌های موفقی می‌توان انجام داد که تاکنون انجام نشده است؟

انواع اصلی بیمه‌های عمر چیزی متفاوت از مواردی که در مقررات ایران از سال ۱۳۵۳ وجود داشته، نیست.  منتها در ایران همواره به همان عناوین کلی بسنده کرده و روی شاخ و برگ‌های خاص آن زیاد کار نکرده‌ایم.

به عنوان مثال اشاره می‌کنم که در آئین‌نامه ۱۳ از بیمه‌های عمر به شرط حیات نامبرده شده است.  در این بخش انواع و اقسام مختلف بیمه‌های عمر برای حیات در دنیا به وجود آمده‌اند ولی ما از همه آنها غفلت کرده و صرفاً در صدد وارونه کردن آن برای تبدیل شدنش به ابزار سرمایه‌گذاری بوده‌ایم.  بیمه‌نامه‌هایی همچون ازکارافتادگی، مراقبت طولانی‌مدت، کم‌توانی ابتلاء به امراض وخیم و … همه از جنس بیمه‌های زندگی هستند که در کشور ما نه تنها بخشی از آنها وجود ندارند بلکه همان تعدادی هم که هست به لحاظ رشته بیمه‌ای و دسته‌بندی آماری آنها ناشناخته هستند.

خوشبختانه نیازی به اختراع مجدد چرخ نیست.  ولی مساله بومی‌سازی هم موضوع ساده‌ای نیست که باید مورد توجه الگوبرداران باشد.

جایگاه حقوقی و قانونی بیمه‌های عمر در ایران را در مقایسه با صنعت جهانی بیمه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

از نظر حقوقی ما در دنیا شاهد دو نوع نظام حقوقی کامون‌لا (Common Law) و سیویل‌لا (Civil Law) هستیم که اولی مختص نظام‌هایی مشابه امریکا و دومی مختص برخی از کشورهای اروپایی است.  نظام کامون‌لا از آنجا که یک نظام کلی‌نگر، مبتنی بر اصول و متوجه استثنائات است به ایجاد مقررات جزئی‌نگرانه کمتر منجر شده و نظم حاکم بیشتر از آن برآمده از مقررات باشد برآمده از استانداردهاست.  ولی در نظام سیول‌لا مقررات مفصل و جزئی‌نگرانه به وجود می‌آید. با وجود آنکه معلوم نیست که نظام حقوقی ایران، تابع کدام نظام است برخی از قوانین مانند قانون بیمه، براساس کامون‌لا و برخی از قوانین دیگر براساس سیویل‌لا تدوین شده‌اند.

ضمناً رفتار آراء وحدت رویه قضایی، بی‌شباهت به مقررات‌گذاری استثنائات براساس کامون‌لا نیست، ولی به نظر می‌رسد که جایگاه قانونی بیمه‌های عمر هم در قانون بیمه، هم در قانون بیمه‌گری، هم در قانون مالیاتها دچار کاستی چندانی نیست.  با این حال، شاید بهتر باشد تا اهمیت مفاد و شرایط قراردادی که بابت بیمه‌های عمر بین طرفین به امضاء می‌رسد، با تصریح بیشتر در قوانین مورد توجه مراجع قضایی و دادگاه‌ها قرار گیرد.

نقش شبکه فروش و کارآمدی شرکت‌ها و نمایندگان فروش این بخش در وضعیت کنونی بیمه‌های زندگی را چگونه ارزیابی می‌کنید و چه پیشنهادهایی دارید؟

نیروهای شبکه نمایندگی نقش مهم و نهایی را در مسیر رساندن خدمات بیمه به جامعه بازی می‌کنند.  غفلت از شبکه نمایندگی‌ها با فرض اینکه همه چیز دیگر خوب باشد، همانند جاده‌ای است که کشیده شده ولی انتهای آن به هیچ جایی وصل نیست و ما را هیچ مقصدی نمی‌رساند.  نقش شبکه نمایندگی کمتر از نقش بدنه کارشناسی شرکت‌های بیمه نیست. با این حال، اکثر نمایندگی‌ها در سایه مشکلات درونی شرکت‌های بیمه، به درستی انتخاب و مدیریت نمی‌شوند.  توسعه بیمه‌های عمر بدون تربیت نمایندگانی شایسته و مختص این نوع از بیمه، کار سختی است. همان‌گونه که انواع بیمه در همه کشورهای دنیا به دو دسته بیمه‌های جنرال یا غیرعمر و بیمه‌های عمر تقسیم می‌شوند، نمایندگان بیمه هم بر همین اساس به دو دسته باید تقسیم شوند. نمایندگان جنرال مختص بیمه‌های جنرال و نمایندگان عمر مختص بیمه‌های عمر.  با این حال، می‌بینیم که مقررات جاری در کشور ما هیچگونه همخوانی با این تقسم‌بندی ندارد و علاوه‌براین حمایت چندانی هم از این موضوع نمی‌کند.

به نظر شما نوآوری در این بخش تا چه میزان رعایت شده و آیا به روزرسانی بیمه‌های عمر در قالب بیمه زندگی موفق بوده است؟

موفقیت وجود داشته هر چند که بسیار اندک و ناچیز بوده است.  عمده‌ترین دلیل اندک بودن موفقیت‌ها به داشتن بستر نرم‌افزاری مشترک برمی‌گردد که امکان داشتن نوآوری‌های رقابتی را از صنعت سلب کرده است. شرکت‌های معدودی که توانسته‌اند در این حوزه نوآور باشند، در ابتدا سعی کرده‌اند که مساله نرم‌افزار خود را برای خودشان حل کنند تا تیم نرم‌افزار بتوانند در کنار بخش بیمه‌های عمر قرار گیرند. بیمه‌های عمر دارای ریزه‌کاری‌ها و پیچیدگی‌های زیادی است و بدون آنکه دانش نرم‌افزاری مناسب وجود داشته باشد، نباید انتظار داشت که ذهنیت‌های نوآورانه به عینیت تبدیل شوند.

در حوزه متنوع‌سازی بیمه‌های زندگی وضعیت چگونه است. بیمه‌های عمر متغیر (Variable Life) که با ترکیب بخش پوشش‌های بیمه‌ای و ذخیره‌سازی بیمه‌های تمام عمر و بیمه‌های عمر و سرمایه‌گذاری طراحی می‌شوند در ایران تا چه میزان به مردم معرفی شده و آیا توانسته توفیقی داشته باشد؟

بیمه البرز در اواخر دهه ۸۰ دو محصول جدید عرضه کرده و سبد متنوعی از انواع و اقسام بیمه‌های عمر ایجاد کرد.  تا سال ۱۳۸۷ تنها بیمه عمر و تشکیل سرمایه بیمه البرز در گروه محصولات مختلط عرضه می‌شد.  در این سال، بیمه‌نامه فوت تمام‌عمر و همچنین بیمه‌نامه مستمری بیمه البرز برای اولین بار در صنعت بیمه، وارد بازار شد.  تنوع محصول بر خلاف آن چیزی که انتظار می‌رفت نه تنها موجب افزایش عرضه نشد بلکه از میزان عرضه قبلی هم کاست.

استراتژی‌های توسعه متعددند و یکی از آنها تنوع محصول است.  استراتژی‌ها براساس شرایط اتخاذ می‌شوند و  شرایط محیطی و سواد مالی مورد انتظار در کف بازار برای تولد محصولاتی از گروه بیمه‌های عمر با ارزش شناور یا قول امریکایی‌ها VUL و به قول انگلیسی‌ها Unit-Link تنها برای بخش قلیلی از جامعه فراهم بوده و بخش عمده جامعه نخواهند توانست با آن ارتباط برقرار کنند.

با توجه به رواج بیمه عمر زمانی (Term Life) آیا می‌توان این‌گونه برداشت کرد که نرخ حق‌بیمه کمتر در مقوله توجه عمومی به بیمه عمر اثرگذار است؟

در کل می‌توان گفت که وقتی نتوان ارزش وجودی بیمه عمر را برای مخاطب قابل درک ساخت، طبیعی است که طرف مقابل آن‌را غیرلازم تشخیص داده  و سعی کند تا در درجه اول برایش هزینه نکند و اگر هم خواست که هزینه کند، هزینه کمتر را انتخاب کند.

ولی در مورد سئوال، من موضوع را به شکل دیگری دیده‌ام.  هزینه تمام شده خرید یک مقدار مشخص ارزش بیمه مرگ در بیمه‌های عمر ساده یا همان Term-Lifeها گران‌تر از خرید همان مقدار از طریق بیمه‌های مختلط برای مشتری درمی‌آید.  دردسرهای پذیرش و صدور کمتری برای بیمه‌گر دارند.  تحصیل پوشش بیمه‌ای در آنها هم دارای محدودیت سنی، هم محدودیت ارزش بیمه قابل خرید و هم دارای محدودیت مدت بیمه بوده ولی در عوض قیمت بالاتر و معاینات کمتر دارند و امکان برقراری سریع و بدون تشریفات پوشش بیمه‌گر را ولو با ارزش کمتر فراهم می‌کنند.  به همین خاطر هم از سوی بیمه‌گران و هم از سوی مشتریان خواهان دارند.

روش‌های ارزیابی و مشاوره در حوزه بیمه عمر در شرایط کنونی کشور را چگونه می‌دانید؟ آیا استفاده از ابزارهای فن‌آورانه در این بخش را کافی می‌بینید؟

مشاوره دادن و ایجاد ذهنیت در جامعه نسبت به موضوعی که نامانوس می‌کند و حتی هیچ جنبه ملموسی از آن را هم نمی‌توان با کمک تکنولوژی در اختیار جامعه گذاشت تا با آن سرکار یابند، به نظر می‌رسد که نمی‌توان به روشی غیر از چهره به چهره و توسط نیروی‌های تربیت شده برای این کار، دنبال کرد. البته بهره‌گیری از تکنولوژی می‌تواند در اطلاع‌رسانی‌ها و ارتباطات مورد نیاز مشاوره و فرهنگ‌سازی در جامعه بسیار موثر و مفید واقع شود. ابزارهای فناورانه موجود کافی نیست ولی ناکافی‌تر از این ابزارها در حال حاضر، مشاوران تربیت شده و مناسب برای کمک به شناخت بیمه عمر توسط جامعه است.

در خصوص دسته‌بندی بیمه‌های عمر توضیح و بگویید که این تفکیک بر چه اساسی انجام شده و آیا پاسخگوی نیازهای امروز مردم است یا خیر؟

دسته‌بندی انواع اصلی بیمه‌های عمر مطابق آنچه که در آئین‌نامه ۱۳ آمده بود و تنها به عنوان انواع اصلی و پایه‌ای در همه جاها و همه حالات صدق می‌کند و درست است.  طبیعی است که امکان دسته‌بندی کردن انواع بیمه‌های عمر براساس معیارهایی همچون نوع ریسک، مدت بیمه، تعداد بیمه‌شدگان، زمان‌بندی حق‌بیمه، ماهیت حق‌بیمه، قابل بازخرید بودن یا نبودن، داشتن یا نداشتن مشارکت در منافع، سقف ارزش‌های مورد تعهد بیمه‌گر در هر سال و حتی ترتیب پیدایش تاریخی آنها در دنیا قابل دسته‌بندی کردن هستند که این موضوع دسته‌بندی اصلی را نقض نمی‌کند.

درحوزه بیمه عمر و تامین آتیه آیا روشن‌گری خاصی برای عموم مردم شده است تا اقبال عمومی به این بخش تغییر محسوس یابد؟

درمورد اینکه آیا روشن‌گری صورت گرفته است، باید گفت که در برخی از شرکت‌ها بله ولی در مورد برخی دیگر، خیر. روشن‌گری از طریق نمایندگان و رفتار شرکت صورت می‌گیرد.

در سئوالات قبلی توضیح داده شد که مشکل در این حوزه وجود دارد.  بخش دیگری از روشن‌گری در سایه رفتار عمل به تعهدات بیمه‌گر اتفاق می‌افتد که وقتی از عمر شرکت‌هایی که در این حوزه کار کرده‌اند، کمتر از ۱۰ سال و نهایتاً یک دهه بیشتر نمی‌گذرد، هنوز به دلیل سررسید نشدن  بیمه‌نامه‌ها  زمان برای این روشن‌گری لازم است.

بیمه‌های تمام عمر (Whole Life) یا پوشش دائم (Permanent Coverage) به چه معناست و در این خصوص صنعت بیمه ایران چه اقداماتی داشته است؟ تحلیل آسیب‌ها و پیشنهادها از نظر شما چیست؟

یعنی اینکه ریسک مرگ شخص بیمه شده به طور مادام‌العمر تحت پوشش بیمه‌گر قرار می‌گیرد. این بیمه‌نامه فاقد تاریخ پایان مدت است و تنها مرگ شخص به اعتبار آن پایان می‌دهد.

وقوع ریسک در این بیمه‌نامه و بر خلاف همه انواع دیگر بیمه‌نامه‌ها، حتمی است.  مگر اینکه بیمه‌گذار تصمیم بگیرد که آن‌را بازخرید کرده و به قرارداد خاتمه دهد. بیمه البرز برای اولین بار در کشور بیمه‌نامه فوت تمام عمر و همچنین بیمه‌نامه مستمری تمام عمر را طراحی کرد.  هر چند در مورد مستمری موفقیت در عرضه داشت ولی در مورد بیمه‌نامه فوت تمام عمر با وجود آنکه محصولی بی‌نظیر و درست و حسابی بود، نتوانست به موفقیت چندانی برسد.  چون ارزیابی سلامت افراد و تعیین درست ریسکی که مادام‌العمر پذیرفته می‌شود با توجه به نبود یک نظام اطلاعاتی موثق در کشور، شرکت را مجبور به محدود کردن ارزش قابل خرید بیمه مرگ کرده بود و این ارزش کم نمی‌توانست ایجاد جذابیت کند.

یکی از تعابیر و برداشت‌ها که از سوی بازاریابان بیمه‌ای برای بیمه زندگی به مشتریان ارائه می‌شود تعبیر «پس‌انداز» بودن بیمه زندگی است. آیا با این تبلیغ موافقید و در این خصوص چه دیدگاهی دارید؟

تعبیر پس‌انداز قابل پذیرش است و با توضیحی که در سئوال یک دارم، بیمه عمر برای حیات ریسک‌های متعددی را هدف دارد که معمول است از هدف‌گیری خاص یکایک آنها اجتناب شده و به طور کلی از پس‌انداز تامین آتیه ذکر نام شود. متاسفانه تعبیر سرمایه‌گذاری هم متداول است که با این برداشت به هیچ عنوان موافق نیستم.  استحضار دارید که ریسک سرمایه‌گذاری یک ریسک سوداگرانه بوده و بیمه‌پذیر نیست.

این اشکال نه تنها از قول بازاریابان بیمه بلکه متاسفانه از قول اشخاصی که انتظار هم نیست، شنیده می‌شود که خود نشانه‌ای از ضعف فرهنگ و دانش بیمه است.

آیا موضوع معافیت از مالیات در بیمه‌های زندگی را می‌توان به عنوان یک ابزار برای پس‌اندازی کردن بیمه‌های زندگی مد نظر قرار داد؟ در این خصوص بیمه‌های‌عمر و سرمایه‌گذاری (Universal Life) را چگونه می‌بینید؟
مالیات بدون شک یکی از اهداف بیمه‌های عمر است.  تشویقی است که دولت‌ها برای افزایش میل به پس‌انداز جامعه در نظر می‌گیرند.  دولت‌ها با این معافیت دچار کاهش درآمد خود نمی‌شود بلکه از آنجا که میل به پس‌انداز مردم به تقویت سرمایه‌های در گردش اقتصاد منجر می‌شود، آنها از طریق فعالیت بنگاه‌های اقتصادی درآمد خود را تامین می‌کنند.

پس تردید نباید داشت که مالیات به خصوص در بیمه‌های عمر برای حیات، اثرگذاری بالایی دارد.   اما در مورد اینکه بیمه‌نامه یونیورسال لایف را بیمه عمر و سرمایه‌گذاری بدانیم باید تردید کرد.  منظور شما را درک می‌کنم که پس‌انداز بدون شرط حیات که جزو خواص Option B این بیمه‌نامه است، می‌تواند مد نظر باشد.  من بیمه‌نامه پونیورسال لایف را نوع انعطاف‌پذیر بیمه‌نامه‌های عمر و پس‌انداز سنتی می‌دانم که باز هم هدفشان سرمایه‌گذاری نیست.

می‌دانیم که این بیمه‌نامه امریکایی دارای آپشن‌های دیگری هم هست. و تنها در یک آپشن آن بخش پس‌اندازی فاقد شرط حیات می‌شود.

حذف شرط حیات، بیمه بودن آن‌را دچار تردید می‌کند ولی مزایای مالیاتی آن همچنان وجود دارد.  از آنجا که این پس‌انداز بخش اصلی بیمه‌نامه نبوده و بخش جنبی و کناری آن به حساب می‌آید، تنها در شرایطی که بین حجم این بخش و بخش اصلی بیمه‌نامه نسبت خاص و تعریف شده در مقررات وجود داشته باشد، بیمه محسوب و مشمول معافیت مالیاتی نیز هم هست.

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید