امیر واعظیآشتیانی| نظام بودجهنویسی کشور نیازمند اصلاح و تغییر و تحول است. در واقع آنچه بودجه به آن نیاز دارد نگاه هوشمندانه و بر اساس معادلات واقعی است. اصلاح ساختاری بودجهنویسی کشور به راستی یگانهراهکاری است که امکان تغییر و بهبود شرایط اقتصادی کشور را فراهم خواهد کرد. این تغییر و تحول باید بر اساس واقعیت و درآمدهای ممکنالوصول و نه خواستها، رویاها، خواهش و تمناهای هیاتی پیش رود.
متاسفانه آنچه بر اقتصاد کشور چنبره زده و آن را دچار بحران کرده نوع مدیریت هیاتی است. به راستی مادامی که تفکر نظاممند در یک چارچوب تعریف شده برنامههای اقتصادی کشور را به نمایش نگذارد نمیتوان انتظار داشت تدوین بودجههایی با اصلاحات مکرر راهگشای مصائب و مسائل اقتصادی باشد. روشن است که نمیتوان پذیرفت پیشنهادات منطقهای و بخشی نمایندگان مجلس که برآمده از خاستگاه منطقهای هستند توان تسکین زخمهای ملی کشور را داشته باشد. امروز خاستگاه بودجه کشور خواهش و تمناهای نمایندگانی در مجلس است که به دنبال پیشبرد توان و قدرت پایگاه انتخاباتی خود هستند؛ نمایندگانی که تلاش میکنند سفارشهای منطقهای که از آن برآمدهاند را پیش از هر نیاز ضروری دیگر در کشور طرح کنند تا ادوار بعدی انتخابات با موفقیت بیشتری مواجه شده و آرای بیشتری را به خود اختصاص دهند. ابتداییترین موضوعی که به شکلی جدی باید در پی مدیریت آن چارهجویی کرد تفهیم این موضوع است که نمایندگان مسوولیتی ملی بر شانه دارند و باید از تفکرات منطقهای خود عبور کنند. تصویبکنندگان بودجه کشور باید با توجه به ظرفیت و توان اقتصادی کشور برنامههای خود را تدوین کنند. چالشهای پیشرو در اقتصاد باید مورد بررسی جدی قرار گیرد و کارشناسانی که سالیان پیدرپی در تلاش تشریح کاستیهای بودجه کشور بودهاند در این بزرگترین برنامهریزی نقشآفرینی کنند. سالیان سال است که شاهد نظام بودجه مبتنی بر تغییر و تحول اساسی نبودهایم. متاسفانه چندین و چند سال است که بودجه به عنوان پاشنه آشیل اقتصاد کشور مورد بیمهری قرار گرفته است. این روند تا جایی پیش رفته است که پایان هر سال متاسفانه شاهد آنیم که 30 تا 40 درصد بودجه محقق شده است.
نگاه ژرف و عالمانه، حلقه مفقودهای است که خود منجر به بیشترین آسیبها در بودجه کشور شده است. بودجه کشور در اولین گام بعد از تدوین با ورود به مجلس گاهی دستخوش تغییراتی میشود که همواره بودجه را دچار آسیبهای بیشتر میکند. از همینرو است که فارغ از بودجه سال 98 نیازمند تغییر و تحولات جدی در نوع بودجهنویسی کشور هستیم. بیتوجهی به این موضوع به طور قطع هزینههای گزافی بر مدیریت اقتصاد کشور تحمیل میکند. هر سال شاهد وعده وعیدهای شیرین و جذابی هستیم که هرگز محقق نمیشوند و همچنان بودجه کشور بر اساس روال سنتی گذشته ترسیم میشود و برنامهریزان اقتصادی کشور بر همان شیوه گذشته پیش میروند. ترسیم هدف در بودجه هر سال موضوعی است که نقشه راه را به شیوهای واضح ترسیم میکند. بر این اساس بودجه بر مسیر افزایش تولید یا برنامهریزیهای اشتغال پیش میرود. چنین شیوهای میتواند اهداف را چنان روشن کند که بسیاری از مشکلات بعدی را شاهد نباشیم. مدیریت بودجه هر ساله کشور بر اساس اهداف از پیش تعیین شده موضوع تازهای نیست اما همواره به آن بیتوجهی شده است. روشن است که پیشروی بر مسیر سند چشمانداز کشور این مهم را به سادگی محقق خواهد کرد. به هر روی بودجه هر سال باید به شکل زنجیروار به بودجه سالهای بعد متصل باشد. عدم پیروی از چنین اندیشهای طبیعتا برنامهریزی اقتصاد کشور را تبدیل به بازار مکارهای میکند که خروجیای ندارد مگر آشفتگی و بینظمی کشور.
*کارشناس اقتصادی
چنبره مدیریت هیاتی بر بودجهنویسی کشور
اخبار مرتبط