دکتر حامد قدوسی|چند روز است که عکسهای تاسفبار از مازاد سیب تولیدی کشاورزان حوضه دریاچه ارومیه دست به دست میشود. این وسط هم کشاورز با زیان اساسی مواجه شده و هم آبی که سهم دریاچه بوده عملا تلف شده است. این عکسها باعث شد تا یک بحث قدیمی در مورد اثر تغییر الگوی کشت حوضه دریاچه از گندم و انگور به سیب دوباره زنده شود. من چند سال پیش یک سری محاسبه به اصلاح پشت پاکت (Back of Envelope) انجام دادم و به این نتیجه رسیدم که ماجرا کمی غیربدیهیتر از این است. به این سه عدد دقت کنید. طبق روال همیشگی این نوع مطالب، اعداد را گرد کردهام که به اصل بحث برسیم وگرنه طبیعی است که حوضه دریاچه شامل منطقه وسیعی از میاندوآب گرفته تا سلماس و اطراف تبریز است و بازده محصولات و آب مصرفی آنان در این مناطق با هم تفاوتهایی دارد.
۱) مصرف آب محصولات (برای تن محصول): سیب (۸۰۰ لیتر) ، انگور (حدود ۱۰۰۰ لیتر)، گندم (۱۳۰۰ لیتر)
۲) بازده محصولات: سیب (حدود ۳۰ تن در هکتار)، انگور (حدود ۱۳ تن به ازای هکتار)، گندم آبی (حدود ۴ تن)
۳) مصرف آب محصولات (به ازای هر هکتار کشت): سیب (۲۴ متر معکب)، انگور (۱۳ متر مکعب)، گندم (۵ متر مکعب)
۴) قیمت فروش محصولات سر زمین: تقریبا یکسان برای هر سه محصول (بین ۱۳۰۰-۱۸۰۰ تومان به ازای کیلو)
پیچیدگیهایی که میبینیم و باعث میشود مساله بدیهی نباشد: گندم به ازای هر تن آب «بیشتری» مصرف میکند ولی «بازده» آن به ازای هر هکتار زمین به مراتب از انگور و سیب پایینتر است. ضمن اینکه قیمت فروش سیب و گندم و انگور خیلی به هم نزدیک است. در نتیجه اگر معیار را «ارزش اقتصادی به ازای واحد آب مصرفی» بگذاریم، اتفاقا تولید سیب عقلانیتر از گندم بوده است! اگر معیار را «بازده اقتصادی به ازای هکتار زمین» بگذاریم باز سیب و انگور خیلی بالاتر از گندم قرار میگیرند. یعنی حتی با یک معیار محیطزیستی، اگر به ما میگفتند با آب محدود و دادهشده، یک محصول انتخاب کنید تا منافع ناشی از مصرف این آب ارزشمند حداکثر شود سیب و انگور انتخاب بهتری بودند.
اشکال کجا پیش آمده؟ از اینجا که چون بازده سیب و انگور از گندم بالاتر بوده، عدد «سطح زیر کشت * بازده زمین * مصرف اب برای هر تن» برای دو محصول سیب و انگور خیلی بالاتر از گندم شده است و آبی که باید به دریاچه میرفته را به خودش کشیده است. به عبارت دیگر به علت جذابیت اقتصادی سیب و انگور برای کشاورز، به صورت کاملا درونزا شدت کشت این دو محصول و کل سطح زیر کشت و در نتیجه کل آب مصرفی آبها در چهار دهه بالا رفته و وضعیتی که میبینیم را به وجود آورده است.
خلاصه اینکه اگر سهم آب کشاورزی حوضه دریاچه ارومیه سهمیهبندی مقداری شده بود (یا حتی در یک مکانیسمی مثل حراج یا بازار آب بین مصارف محیطزیستی و کشاورزی عرضه میشد)، ما باز شاهد تغییر الگوی کشت به سیب و انگور میبودیم ولی سطح زیر کشت خیلی کمتر از مقدار فعلی میبود. سیب و انگور مقصر نبودهاند، گسترش کشاورزی به دنبال معرفی این محصولات عامل اصلی بوده است.
* گندم حوضه دریاچه هم کشت دیم و هم کشتی آبی دارد ولی سیب و انگور عمدتا آبی هستند و سهم دیم در آنها اندک است. اعداد ارائه شده مربوط به گندم آبی است. حوضه ارومیه یکی از بالاترین بازدههای تولید گندم در کشور را دارد و مصرف آب مجازی آن برای گندم کمتر از متوسط کشور است.
منبع:انجمن اقتصاددانان ایران