براساس آمارهای سال ۲۰۱۷ سازمان ملل در سال ۲۰۰۰، ۲ میلیون ۸۰۳ هزار مهاجر ایرانی در خارج از کشور گزارش شده که در سال ۲۰۱۷ این آمار ۲ میلیون و ۶۹۹ هزار نفر مهاجر ایرانی رسیده است.ناگفته نماند اکثرکارشناسان بر این آمار و ارقام اتفاقنظر ندارند؛ اما همه آنها یکصدا از وجود یک نقص جدی سخن میگفتند، فقدان آمار دقیق و مطمئن از تعداد مهاجران ایرانی در کشورهای مختلف.
هویت ایرانیان دور از وطن
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، اگر سن، جنس و تحصیلات و شغل را جزو شاخصهای مهم هویتی بدانیم، آنطور که شواهد نشان میدهد، هرم سنی جمعیت مهاجران ایرانی خارج از کشور در سال 2017 سالمند شده است و از سال 2015 به بعد، سهم زنان مهاجر نسبت به مردان مهاجر بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. به بیانی دیگر مهاجرت در ایران در حال زنانهشدن است. همچنین اگر تحصیل را عنصری مهم در هویت بدانیم باید یادآور شد، 72 درصد ایرانیان در خارج از کشور دارای تحصیلات بالایی هستند و 61 درصد از مهاجران ایرانی دارای مشاغل تخصصیاند و در مقابل 5/27 درصد در فروشندگی فعالاند و 11 درصد کارگر و یک درصد کارگر ساده هستند. کارشناسان و صاحبنظران تاکید دارند تلقی از مساله مهاجرت تغییر کرده و نباید مساله مهاجرت را یکسره منفی دانست؛ گروهی از اندیشمندان همچنان مهاجران ایرانی را جزو سرمایه ملی به حساب میآوردند و معتقد بودند نباید این دسته از شهروندان ایرانی را کاملا از دسترفته تصور کنیم.
پیوندهای ایرانیان دور از وطن
مطالعات آسیبشناسانه صاحبنظران از مهاجران ایرانی در کشورهای مختلف نشان میدهد دو آسیب جدی در خصوص مهاجرت ایرانیان وجود دارد. بر این اساس ایرانیهای مهاجر در ساخت پیوند و شبکه اجتماعی با خود ضعفی جدی دارند. به همین ترتیب ایرانیان مهاجر در حفظ پیوندهای خود با جامعه ساکن ایران نیز ناتوان هستند. از نظر صاحبنظران این نقیصه جایی خود را نشان میدهد که سرمایههای تجاری، علمی و فناورانه آنها به دلیل فقدان شبکه ارتباطی با ایران امکان انتقال به داخل کشور را ندارد. آنها در همین زمینه مهاجران کشورهایی مثل چین، هند و مکزیک را مثال زدند که به دلیل شبکهها و پیوندهای قویای که با اشخاص مقیم آمریکا، کانادا و اروپا دارند، سالانه مقدار قابلتوجهی سرمایه پولی، تکنولوژی و ثروت به کشور مادری خود انتقال میدهند. آنها در همین رابطه به اهمیت انقلاب ارتباطی و رشد شبکههای اینترنتی اشاره کردند و گفتند در عصر کنونی باید در خصوص مفاهیمی مثل حضور فیزیکی در جغرافیایی خاص، مرز سرزمینی وغیره تجدیدنظر کرد. یکی از صاحبنظران حاضر در این نشست از وجود حدود 200 میلیارد دلار سرمایه ایرانیان در آمریکا، چین و برخی کشورهای اروپایی سخن گفت. در خصوص تمایز نوع مهاجرت ایرانیان با مهاجران چینی یا مکزیکی گفته شد، مهاجران ایرانی عمدتا از طبقه متوسط هستند و فردی مهاجرت میکنند. در حالی که برخی مهاجران دیگر کشورها بعضا از طبقات فقیر هستند و گروهی مهاجرت میکنند و انگیزه آنها از مهاجرت کار و درآمدی متوسط است؛ این در حالیاست که ایرانیان بیشتر با دغدغههای طبقه متوسط، یعنی تحصیل و افزایش مهارتهای فردی، دست به مهاجرت میزنند. آنها در همین زمینه عنوان کردند، پیوندهای زبانی ما با ایرانیان خارج از کشور بهویژه برای نسل دوم مهاجران در حل ضعیفشدن است.
سیاستهای ایرانیان دور از وطن
مساله اصلی در سیاستگذاری برای جذب سرمایه و تواناییهای ایرانیان خارج از کشور، بر سر زنده کردن حس تعلق یا ایجاد حس تعلق ایرانیان دور از وطن در داخل است. ایجاد احساس امنیت در سرمایه، حقوق شهروندی و زیست و اینکه آنها باید اطمینان پیدا کنند، وقتی به ایران بازمیگردند در حقیقت به وطن خود بازگشتهاند و پذیرفته خواهند شد. در همین رابطه برخی از صاحبنظران یادآور شدند سیاستگذاری در خصوص مهاجران نباید نمادین باشد؛ بلکه باید نهادینه شود و نگاهی کلان به این عرصه وجود داشته باشد. از نظر این صاحبنظران رفتوآمد تعداد محدودی از نخبگان خارج از کشور به ایران و رسانهایکردن اقدامات آنها، مواجههای نمادین با ایرانیان مقیم است در حالی که باید بهسمت نهادینهکردن سیاستهای استفاده از ایرانیان مقیم حرکت کنیم. چنانچه سیاستها در خصوص مهاجران اصلاح شود؛ میتوان از ظرفیت این گروه برای پیشبرد اهداف دیپلماتیک نیز استفاده کرد. از نظر آنها یکی از راههای جذب نخبگان خارجی در ایران، ایجاد امنیت فرهنگی، اقتصادی و… برای فعالان داخل کشور است. به عقیده آنها نخبگان خارج از کشور فضای داخل کشور را رصد میکنند و اگر به این نتیجه برسند که در داخل ایران، برای شهروندان ساکن کشور امنیت سرمایهگذاری یا فرهنگی و… وجود دارد، میل به سرمایهگذاریشان افزایش پیدا خواهد کرد.