یکشنبه 4 آذر 1403
خانهسرمقالهمصوبات فراموش‌شده

مصوبات فراموش‌شده

 داوود پنهانی روزنامه‌نگار| زمانی که از مدیریت بحران صحبت می‌شود کسی به‌یاد نمی‌آورد این شهر تاریخی دارد، از قبل شکل گرفته، آدمیان آمده‌اند اینجا، گذرگاه و معبر درست کرده‌اند، رفته‌اند روی گسل با خیال خوش ناشی از زندگی در هوای خنک، خانه ساخته‌اند و بعدها که ترافیک شکل گرفته، معبر کم عرض به چشم آمده و تا زمین اندکی لرزیده به یاد آورده‌اند که مدیریت بحرانی هم وجود دارد یا باید وجود داشته باشد تا تمام مشکلات زیرساختی شهر را حل کند. در مواجهه با اولین خطر، همه به یاد آورده‌اند که خیلی کارها باید انجام می‌شده تا این شهر چنان شود که باید و شاید.

این شهر سودازده، اما در روزگاری که اولین خشت بنایش را روی هم گذاشته‌اند، قانونش به اختیار خودش نهاده شده تا آن‌گونه که می‌خواهد پیش برود، بزرگ شود، مشکل پیدا کند تا مدیران و دست‌اندرکاران شهری‌اش در مواجهه با مخاطرات ریز و درشت به دنبال راه‌حل باشند. بنیان مدیریت بحران اما این‌گونه نهاده شده است. برمی‌گردیم به سال‌ها پیش، به روزهای بعد از زلزله بم و نگرانی‌هایی که به دنبال وقوع آن زلزله ،کشور و به‌تبع آن پایتخت را فراگرفته بود. ماحصل جلسات و تصمیم‌گیری‌ها، شکل‌گیری نهادی مدرن با نام مدیریت بحران در کشور و تهران بود تا بتوان در قالبی جدی‌تر و به شیوه‌ای علمی‌تر به رصد اوضاع و مخاطرات پرداخت، برای مقابله با آن برنامه‌ریزی کرد و اقدامات پیشگیرانه را مدنظر قرار داد.
نتیجه بررسی این تاریخچه به ما می‌گوید، در روز 28 مهرماه سال 1378 در ششمین اجلاس کمیته ملی کاهش اثرات بلایای طبیعی، به‌عنوان عالی‌ترین نهاد تصمیم‌ساز در این حوزه، مقرر شد که شهرداری تهران با مساعدت معاونت هماهنگی امور عمرانی وزارت کشور و همچنین با بهر‌ه‌گیری از همکاری وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها و نهادهای ذی‌ربط، طرح جامع مدیریت بحران شهر تهران بزرگ را تهیه و برای تصویب به کمیته ملی کاهش اثرات بلایای طبیعی ارائه کند.
همچنین این پیشنهاد در هیات‌دولت نیز مطرح شد و با تایید اهمیت و ضرورت آن، در روز 15 آذرماه سال 1378 طی بخشنامه‌ای از سوی معاون اول رئیس‌جمهور به شهرداری تهران ابلاغ و معاونت فنی و عمرانی شهرداری تهران مامور تهیه و تدوین این طرح شد. مرحله بعد، تشکیل شورای هماهنگی طرح جامع مدیریت بحران شهر تهران بود که اعضای آن را جمعی از متخصصان و صاحب‌نظران این حوزه تشکیل می‌دادند.این شورا در گام نخست، برنامه راهبردی تهیه طرح را تدوین کرد و سپس دبیرخانه طرح جامع مدیریت بحران شهر تهران شکل گرفت. دبیرخانه با هماهنگی کمیته ملی کاهش اثرات بلایای طبیعی و ستاد حوادث غیر‌مترقبه وزارت‌کشور و همکاری ده‌ها وزارتخانه و سازمان و ایجاد 22 کمیته تخصصی به تدوین طرح جامع مدیریت بحران شهر تهران پرداخت. در نهایت طرح در پایان سال 1379 آماده و روز هشتم خرداد ماه سال 1380 در هشتمین اجلاس کمیته ملی کاهش اثرات بلایای طبیعی بررسی و تصویب شد.
بر اساس بند یک مصوبه طرح جامع مدیریت بحران شهر تهران، شهرداری تهران ملزم به تشکیل ستاد مدیریت بحران شهر تهران با هدف هماهنگی امور مربوط به مراحل مدیریت بحران (پیشگیری، آمادگی،‌ مقابله و بازسازی) شد و تمامی دستگاه‌های اجرایی و سازمان‌های مستقر در شهر تهران موظف شدند با این ستاد همکاری کنند. به این ترتیب ساختار دبیرخانه طرح، به ستاد و مرکز مدیریت بحران شهر تهران گسترش یافت.
همچنین براساس مصوبه کمیته ملی کاهش اثرات بلایای طبیعی، شهردار تهران از سوی وزیر کشور به‌عنوان رئیس ستاد مدیریت بحران شهر تهران منصوب شد. از سوی دیگر با توجه به اینکه مرکز مطالعات زلزله و محیط زیست شهرداری تهران با همکاری آژانس همکاری‌های بین‌المللی ژاپن (جایکا) طرح ریز پهنه‌بندی لرزه‌ای شهر تهران را در دست انجام داشت، به تدریج زمینه همکاری، تعامل و ادغام دو مجموعه دبیرخانه طرح جامع مدیریت بحران شهر تهران و مرکز مطالعات زلزله و محیط‌زیست شهر تهران، فراهم شد.
حرکت بعدی، ایجاد مرکز مدیریت بحران شهر تهران به‌عنوان ساختاری جدید در تشکیلات شهرداری تهران و به‌عنوان بازوی اجرایی ستاد مدیریت بحران شهر تهران بود.نمودار سازمانی مرکز مدیریت بحران شهر تهران اواخر سال 1380 در شهرداری تهران به تصویب رسید.
در پنجم خردادماه سال 1380 برای اولین‌بار وزیر کشور وقت طی حکمی شهردار وقت تهران را به سمت رئیس ستاد مدیریت بحران شهر تهران منصوب کرد. مراحل قانونی شکل‌گیری، تجهیز و جذب نیروی متخصص در مرکز پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران ادامه یافت و در سال 1382 ساختار مرکز پیشگیری و مدیریت بحران در شهرداری تهران تثبیت شد، اما همچنان گام‌های دیگری برای قوام این ساختار مورد نیاز بود. در خردادماه سال 1383 شورای اسلامی شهر تهران اصلاح این ساختار را در دستور کار خود قرار داد و در نهایت، مرکز پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران با اساسنامه‌ای مشتمل بر 24 ماده و 18 تبصره (مصوب یکصد و شصت و یکمین جلسه از دومین دوره شورای اسلامی شهر تهران مورخ(28/ 4/ 1384) به «سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران» ارتقا یافت. شکل‌گیری این ساختار اما به معنای نهایی شدن همه اقدامات مدیریت بحران در پایتخت نبود. از سال 84 تاکنون برنامه‌های بسیاری در این سازمان اجرا شده و یا در حال اجراست. تنها برای اینکه شهر تهران به محیطی ایمن‌تر تبدیل شود و ریسک مخاطرات عمده‌ای که احتمال وقوع آنها در تهران بالاست، کاهش پیدا کند.
سکونت چند میلیونی جمعیت در تهران و تمرکز بسیاری از زیرساخت‌های کشور باعث شده است که حساسیت‌های بسیاری نسبت به مخاطرات در تهران به‌وجود بیاید. وجود این حساسیت‌ها نیز در هنگام وقوع حوادث یا مخاطرات ریز و درشت باعث ایجاد فضایی می‌شود که در آن مدیریت بحران برجسته شده و پیگیری مطالبات آغاز می‌شود. این در حالی است که سطوح مسوولیت، نحوه پیگیری مطالبات و نیز سازمان‌های متولی همه مشخص شده و با توجه به مخاطره موجود، باید به دنبال نهاد متولی و نحوه عملکرد آن بود. با این حال عنوان کلی مدیریت بحران به گونه‌ای است که در اخبار مربوط به مخاطرات پایتخت، همه پیگیری‌ها ذیل این عنوان خلاصه شده و در نتیجه نقص در هر بخشی به پای این مجموعه نوشته شود. جدای از همه این مباحث، ذکر یک نکته درباره مدیریت بحران ضروری است. موضوع آن مربوط به توجه به مخاطرات موجود، برنامه‌ریزی برای کاهش آن یا افزایش توانایی برای مقابله درست با این مخاطرات است. برای هر مرحله نیز برنامه‌های خاصی در نظر گرفته شده که به شکل فرآیند دنبال‌شده و لزوما قرار نیست یک‌شبه به پایان برسد. به‌عنوان مثال آموزش شهروندان موضوعی نیست که بتوان آن را پایان‌یافته تلقی کرد. تلاش برای مقاوم‌سازی ساختمان‌ها نیز زمان‌بر است و قدم‌های ما برای رسیدن به نتیجه دلخواه کوتاه است، با این حال ادامه دارد و در همین سال‌ها ادامه پیدا کرده تا شهر نسبت به 10 سال گذشته تغییرات بیشتری پیدا کند، هماهنگی‌های بین سازمانی افزایش یابد و برنامه‌های لازم برای افزایش تاب‌آوری تهران با جدیت بیشتری دنبال شوند. این درست که هنوز تا رسیدن به نتیجه مطلوب فاصله داریم؛ ولی کارهای انجام شده نیز نشان می‌دهد که نسبت به 10 سال پیش تواناتر شده‌ایم، نقاط آسیب را شناخته‌ایم و این را به‌خوبی فراگرفته‌ایم که موضوع مدیریت بحران و افزایش تاب‌آوری موضوعی نیست که مسوولیت آن تنها بر عهده یک سازمان باشد. در نتیجه نیازمند هم‌افزایی، هماهنگی و همکاری مداوم است. هیچ راه دیگری نیست و هر راهی به‌جز این یعنی به نتیجه نرسیدن.

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید