در شرایطی که طی مرداد ماه، بسیاری از کالاهای خوراکی، خودرو و… افزایش چشمگیری داشتند، مرکز آمار مدعی شد نرخ تورم زیر 10 درصد است!
تابستان امسال فصل داغی برای گرانی کالاهای مصرفی بود، البته گرمای ناشی از افزایش قیمتها به اندازه کافی مردم را داغ کرده و بسیاری کالاها اعم از خوراکیها، مسکن و خودرو، افزایش چشمگیری را تجربه کردند.
البته مردم به خودی خود در جریان این گرانیها هستند و نیازی به اثبات فشار گرانیها به مردم وجود ندارد، با این حال وقتی مرکز آمار در جدیدترین گزارش خود اعلام میکند: «نرخ تورم دوازده ماهه منتهی به مرداد ماه ١٣٩٧ به 9/7 درصد رسید.» یعنی در نهادی که باید کارشناسیترین آمارها اعلام شود هم درک درستی از شرایط افزایش قیمتها وجود ندارد.
چنانچه آخرین گزارش بانک مرکزی از «متوسط قیمت خردهفروشی برخی مواد خوراکی در تهران» در هفته منتهی به 26 مرداد امسال نشان میدهد، قیمت 11 گروه کالاهای اساسی در این بازه زمانی نسبت به سال قبل بیش از 28 درصد افزایش داشته است.
به عبارت دیگر، تورمی که مردم با آن سروکار دارند، نزدیک به 30 درصد میباشد نه 9 درصد. البته بر مبنای سخن رئیسجمهور که در نخستین نشست خبری خود که گفته بود، «معیار اصلی تورم جیب مردم است، نه آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار.» آمارهای مرکز آمار معیار تورم نمیباشد، چون آمار نه تنها با جیب مردم سازگاری ندارد، بلکه در تعارض کامل با آن میباشد.
بر اساس آمارهای بانک مرکزی، قیمت تخممرغ، ماست پاستوریزه، سیب گلاب، گلابی، طالبی، خربزه، هندوانه، موز، خیار، بادنجان از 50 تا 134 درصد گران شده و معیشت مردم را بیش از پیش تحت فشار قرار داده است.
اگر موارد مذکور را (درخصوص گرانی ها) در کنار افزایش خودرو و مسکن هم قرار دهیم متوجه میشویم که معیشت مردم بیش از آنچه ذکر آن آمد در تنگنا قرار گرفته است، چه اینکه رئیس اتحادیه نمایشگاهداران خودرو هم با انتقاد از افزایش قیمت خودرو، گفت: «همچنان اختلاف قیمت خودروهای تولید داخل از کارخانه تا بازار زیاد است و در برخی موارد این اختلاف قیمت به بیش از ۴۰ میلیون تومان میرسد.»
از سوی دیگر مسکن و اجاره بها نیز طی ماههای اخیر با افزایش قابل توجهی رو به رو شده و بر همین اساس باید گفت آنچه بر معیشت و سفره مردم میگذرد، تفاوت گسترده و معنی داری با آمارهای مرکز آمار دارد.
مدت هاست که محاسبات مرکز آمار از سوی برخی کارشناسان زیر سؤال رفته و اعتماد عمومی هم به این نهاد خدشه دار شده است. ضمن اینکه تفاوت آمارهای این نهاد با بانک مرکزی هم مزید بر علت شده و جالب اینجاست که رهبر معظم انقلاب در شهریور 95، اختلاف در آمارهای مراکز آماری را «بلایی بزرگ» خواندند و افزودند: «گاهی مراکز مختلف درخصوص نرخ بیکاری یا نرخ تورم و رشد اقتصادی، آمارهای متفاوتی بیان میکنند که این مسئله موجب ایجاد بیاعتمادی در مردم میشود.»
متاسفانه آنچه گمشده آمارهای این نهاد میباشد توجه به قابل لمس بودن این آمارها برای مردم است و کافی است مسئولان مربوطه برای اطمینان این موضوع به مردم مراجعه کنند تا ببینند چقدر به آمارهایی که اعلام میشود اعتماد عمومی وجود دارد.
در حال حاضر مهمترین دستاوردی که مرکز آمار میتواند داشته باشد، (یعنی اعتماد عمومی) کاملا بر باد رفته و به نظر میرسد این مرکز آماری به جای متعهد ماندن به ارائه آمارهای واقعی، آمارهایی را ارائه میکند که اصلا با واقعیتهای موجود همخوانی نداشته و بیم این موضوع را که برخی آمارها بر اساس مصالح سیاسی و خوشامد مسئولان دولتی اعلام میشود را هم تقویت کرده است.