پیتر لینچ (Peter Lynch) به مدت ۱۳ سال مدیریت یک صندوق سرمایهگذاری مشترک معروف به نام Magellan در شرکت Fidelity را بر عهده داشت و توانست بازده خیرهکننده سالانه ۲۹ درصد را کسب کند. او توانست ارزش این صندوق را از ۲۰ میلیون دلار در ۱۹۷۷ به ۱۴ میلیارد دلار در ۱۹۹۰ برساند. لینچ یکی از مدیران افسانهای والاستریت است که استراتژی «سهامی را بخرید که میشناسید» وی شهرت زیادی دارد.
به گزارش رتبه آنلاین، او در کتاب مشهور خود با عنوان «One Up on Wall Street» ضمن توصیف استراتژیهای سرمایهگذاری خود به سرمایهگذاران پیش از تصمیم به سرمایهگذاری در بازار سهام، تستی با عنوان تست آینه را پیشنهاد میکند. وی سپس لیستی از توصیهها ارائه میکند که لازم است سرمایهگذاران آنها را همواره به خاطر بسپارند. این آزمون به تست آیینه معروف است. هر فردی قبل از آنکه تصمیم به سرمایهگذاری در بازار سهام بگیرد باید در برابر آینه بایستد و به سه پرسش زیر صادقانه پاسخ دهد:
آیا من مالک خانهای که در آن زندگی میکنم، هستم؟ پیش از آنکه وارد حوزه سرمایهگذاری در بورس شوید، واجب است خانهای برای خود تهیه کنید. سرمایهگذاری در خانهای که در آن زندگی میکنید، پیش از ورود به بورس، یک سرمایهگذاری خوب است که تقریبا هرکس قبل از هر سرمایهگذار دیگر باید به فکر آن باشد.
آیا به پولی که قصد سرمایهگذاری آن را دارم نیاز مبرم دارم؟ هزاران فرمول و روش برای تعیین میزانی از داراییهایتان که باید وارد بازار سهام کنید وجود دارد. یک قاعده سرانگشتی اما موثر این است که تنها بخشی از پولتان را وارد بازار سهام کنید که تحمل از دست رفتن آن را دارید بدون آنکه خلل جدی به زندگی روزمرهتان وارد شود.
آیا ویژگیهای را برای موفقیت دارم؟ این در واقع مهمترین پرسش پیشروی شما است. لیست خصوصیتهای یک سرمایهگذار موفق شامل صبر، اعتماد به نفس، داشتن شهود قوی، قدرت تحمل درد، داشتن ذهنی باز، پشتکار، حوصله، انعطافپذیری، توانایی پذیرش اشتباهها و همینطور قدرت نادیده گرفتن ترس و وحشت عمومی در بازار است.
در صورتی که پاسخ شما به سه پرسش بالا مثبت است و تصمیم به سرمایهگذاری در بورس دارید، پیتر لینچ توصیههای زیر را برای شما مطرح میکند:
روزی از روزها شاید در ماه بعد یا طی سال آینده یا سه سال آینده، بازار سقوط شدیدی را تجربه خواهد کرد. پس برای آن آماده باشید!
سقوطهای شدید بازار فرصت ایدهآلی برای خرید سهام شرکتهای مورد علاقهتان هستند.
سرمایهگذاری در سهام میتواند سود چشمگیری به ارمغان آورد.
شما میتوانید با کسب بازده ۲۰ تا ۳۰ درصدی اما به طور مستمر به طرز شگفتآوری ثروتمند شوید.
برای کسب سودآوری بالا لازم نیست همیشه یا حتی بیشتر اوقات پیشبینی شما درست از آب دربیاید.
قیمت سهام شرکتها در بیشتر مواقع خلاف جهت ارزش ذاتی آنها حرکت میکند اما همواره در درازمدت با ارزش ذاتی آنها همگرا میشود.
اینکه سهام یک شرکت عملکرد بدی داشته و قیمت آن سقوط کرده به این معنا نیست که نمی تواند در آینده سقوط بیشتری را تجربه کند.
افزایش قیمت سهامی که شما خریدهاید، لزوما به معنای درست بودن تحلیلهای شما نیست!
اگر یک سهام موفق را در سبد خود نداشته باشید، چیزی را از دست ندادهاید؛ حتی اگر قیمت آن ده برابر شود. اما یک سهم بد میتواند شما را به خاک سیاه بنشاند!
یک سهم نمی داند که شما مالک آن هستید!
آنقدر شیفته یک سهم موفق نشوید که دلیل موفقیتش را به فراموشی بسپارید. با از ریشه کندن گلها و آب دادن به خارها (فروش زودهنگام سهام با ارزش سبد خود و نگه داشتن سهام بیارزش) انتظار موفقیت نداشته باشید. اگر مطمئن نیستید که بتوانید عملکردی بهتر از عملکرد بازار داشته باشید، پولتان را در یک صندوق مشترک بگذارید و خیال خودتان را راحت کنید!
لازم نیست تکتک سهام پربازده بازار را داشته باشید. من بسیاری از سهام پرسود را در سبد خود نداشتم و در عین حال همواره عملکردی بالاتر از عملکرد بازار داشتهام. در بازار سهام همیشه چیزی هست که باید در مورد آن نگران بود.
ذهن خود را بر روی ایدههای جدید باز نگاه دارید. لینچ معتقد بود باید شرکتی را که در آن سرمایه گذاری میشود، بهخوبی شناخت و با دانش کافی اقدام به خرید آن کرد.
شرکتهای مطلوب از نظر پیتر لینچ
درک آنها ساده باشد. زیرا دیر یا زود افراد نادانی میتوانند مدیریت آنها را برعهده گیرند.
به خاطر جذاب نبودن مردم از آنها رویگردان شوند. همه فکر میکنند باید در آخرین شرکت اینترنتی ایجاد شده سرمایهگذاری کنند ولی کسی به فکر آخرین شرکت فروش سبزی و میوه نیست.همه فکر میکنند برای پول درآوردن باید به دره سیلیکون بروند و کسی به شرکتهای مراسم کفن و دفن فکر نمیکند. دارای چیزی منحصر بهفرد باشند تا رقابت با آنها سخت باشد.
چیزی عرضه کنند که مردم به آن محتاج باشند. بدین ترتیب کار آنها دوام خواهد داشت.
دارای وجه نقد زیاد و بدهی کم باشند. شرکتی که بدهی ندارد ورشکسته نخواهد شد. با قیمتی خوب عرضه شود. برای تعیین خوب بودن قیمت سهم به نسبتهایی مانند قیمت/ارزش دفتری و P/E توجه کنید. مدیران و کارمندان شرکت، خود از سهامداران شرکت باشند. به این ترتیب آنها بیشتر برای رشد شرکت تلاش خواهند کرد. در نهایت باید به این پرسش پاسخ دهید که چرا این سهم را میخرید. اگر دلایل روشن و کافی ندارید، به بررسی مجدد دلایل و استدلال ها خود بپردازید.
گردآوری: فراچارت