یک متخصص روانشناسی ضمن بیان اینکه خلقوخو و احساس مادر بر فرزندان به ویژه فرزندان دختران تاثیر مستقیم دارد، گفت: عشق بیقید و شرط مادر احساس ایمنی و هویت سالم را در فرزند دختر شکل میدهد، به همین دلیل مادر باید رویای ذهنی خود را که علاقهمند بوده از آینده دختر خود جدا کرده و عشق بیقید و شرطی به او هدیه کند.
به گزارش رتبه آنلاین، گوهریسنا انزانی در گفتوگو با ایسنا، درباره تاثیر نقش مادر بر روی فرزندان و خانواده بیان کرد: مادر نقش برجستهای در ایجاد شادی، آرامش و امنیت فرزندان دارد. اما به طور کلی شرایط جسمی و روحی دختر به مادر بسیار شبیهتر از فرزندان پسر است و نقش معنوی مادر در شکلدهی نیازهای درونی دختران بسیار ارزندهتر و مهمتر است.
وی تصریح کرد: طبق پژوهشهای انجام شده، خلقوخو و احساس مادر بر فرزندان به ویژه فرزندان دختران تاثیر مستقیم دارد، زیرا عشق بیقید و شرط مادر احساس ایمنی و هویت سالم را در فرزند دختر شکل میدهد، به همین دلیل مادر باید رویای ذهنی خود را که علاقهمند بوده از آینده دختر خود جدا و عشق بیقید و شرطی به او هدیه کند. این درحالیست که به نظر میرسد در حال حاضر گاها در برخی از جوامع، زنان بیثبات، احساسی، ضعیف و ناتوان توصیف میشوند، به همین دلیل به دنبال موفقیت در محیطهای مردانه میروند تا از نظر احساسی و مالی تامین شوند و قدرت و استقلال کسب کنند، همین موضوع باعث میشود آنها خود را از دریچه تائید مردان بینند.
انزانی ادامه داد: در جامعه مردسالار هرچه مادر در چهارچوب محدودکننده نقش جنسیتی و احساس عمیق حقارت زنان قرار گیرد، میزان تلاش فرزند دختر در جدا شدن از مادر بیشتر خواهد شد و آسیب شدیدی از نظر روحی به او وارد میشود، او با مادر احساس غریبگی کرده و باعث میشود روح زنانه خود را انکار کند و به دنبال تایید پدر و فرهنگ مردسالار باشد.
به گفته وی، کمپل-روانشناس معروف بر این باور است که تنها کاری که مادران باید انجام دهند درک این مطلب است که آنها در جایگاهی قرار دارند که سایر افراد علاقهمندند به آن دست یابند و زمانی که بدانند چه موجود شگفتانگیزی هستند به اشتباه درگیر پیروی از الگوهای مردانه نخواهند شد حال آنکه بیشتر مادران کنونی نیاز به تایید دنیای مردانهاحساس میکنند.
وی تاکید کرد: باید فاصله ارتباطی بین مادر و دختر درمان شود؛ مادران خود را باز شناسند، ارزشهای زنانه را تصدیق کنند و آن را با مهارتهای مردانه کسب شده متحد کنند. همچنین پدر خانواده نیز باید هم مادر و هم فرزند دخترش را در مورد روح زنانهشان تایید کنند.
این روانشناس تاکید کرد: البته بیتفاوتی پدر به همسر و فرزند دختر به آنها آسیب شدید روانی وارد میکند و موجب میشود دختر نیازمند به هویتیابی درگیر بیماریهای روحی شدیدی شود؛ گویی که با ایفا کردن نقش مردانه خود را به آب و آتش میزند تا کانون روحی وجودش را درمان کند. او از حدود سی الی چهل سالگی هویت خود را نمیشناسد و درگیر بیماریهای روحی خصوصا افسردگی میشود.
وی معتقد است که اگر دختران تایید پدر و عشق بیقید و شرط مادر را دریافت کنند اطمینان دارند از سوی دنیا پذیرفته میشوند، این درحالیست که کسانی که این عشق را از سوی مادر خود دریافت نمیکنند به دنبال کسب قدرت و استقلال از نظر مالی و احساسی هستند تا آسیب نبینند.
این روانشناس در ادامه با اشاره به دخترانی که دارای مادری وابسته به همسر و فرزندان هستند، گفت: این دسته از دختران احساس میکنند باید برای به دست آوردن هر چیزی در زندگی از هر مردی مستقلتر و خودکفاتر باشد پس بیرحمانه از خود کار میکشند و تا مرز فرسودگی پیش میروند، نه نمیگویند و نیازهایشان را برای محبت دیدن به شدت نادیده میگیرند، این درحالیست که آنها باید بپذیرند به عنوان یک زن نسبت به خود حس زنانه را زندگی کنند و بپذیرند همانگونه که هستند دوستداشتنی هستند.
انزانی ادامه داد: دختران کنونی در جدال میان آرزوی زندگی از یک سو آزادتر از مادر و از سوی دیگر به دنبال تایید و ابراز محبت از طرف دیگران هستند و در این میان مادران آنها نیز با جملاتی مانند “کاری که من کردم نکن”، “درس بخون”، “مستقل باش”، “ازدواج نکن”، “سرگرم زندگیات شو” و… به دختران خود گوشزد میکنند، این پیامهای گیجکننده مادر حاکی از آن است که خود را دوست ندارند پس دختر متقاعد میشود اصلا مثل مادر نباشد.
این متخصص روانشناسی بیان کرد: دختران به تبعیت از صحبتهای مادر در ابتدا در فرایند کاری تحصیلی و استقلال شاد هستند اما به تدریج با دور شدن از جنسیت اصیل به افرادی پرخاشگر و افسرده مبدل خواهند شد، ارتباطشان را با احساسات خود قطع میکنند چون نمیخواهند اندوه در اغوش گرفته نشدن و تایید نشدن را تجربه کنند. آنهایی که از طرف مادر تایید نشدهاند احساس میکنند باید یاد بگیرند خودشان همه کارها را انجام دهند پس در بزرگسالی به سمت استقلال رفته و از دیگران کمک نمیگیرند، میخواهند عالی باشند اما احساس بیارزشی، طردشدگی، دوست داشتنی نبودن، تنهایی و… برآنها غالب میشود.
وی با اشاره به اینکه مادران تاثیر قابل توجهی بر رشد شخصیت اعضای خانواده دارند، در ادامه به مادران چند توصیه کرد و گفت: زنان باید بدانند در ابتدا نیاز خود و سپس نیاز خانواده و دیگران را برآورده کنند، آنها باید با در کلاسهایی که به آن علاقهمندند شرکت کنند و به روح خود نشاط را هدیه دهند، افکار مثبت، خوشبینی، مثبتنگری، تحرک، ورزش، استراحت و خواب، تفریحات سالم، هدفمندی، فعالیتهای تفریحی در منزل و خارج از منزل را داشته باشند تا به زنی شاد و سرشار از آرامش تبدیل شوند.
به گفته انزانی هر مادری باید یاد بگیرد که از دیگران کمک بگیرد، زمان دو نفرهای را با همسر خود داشته باشد و بپذیرد که به عنوان مادر حق دارد و میتواند عصبانیت، آزاردگی و ناامیدی درونی خود را بروز دهد. به ظاهر، سلامت جسمی و روحی خود اهمیت دهند و حداقل سالی یکبار برای چکاپ به پزشک و روانشناس مراجعه کنند و با انجام تستها سلامت روان خود را بسنجند. چنانچه مادر ترسها و خشمهای درونی خود را کاهش دهد و نیاز به تاییدی که در گذشته از طرف پدر خود داشته را برطرف کند میتواند دختری شاد و سالم داشته باشد.