همایون دارابی گفت: تزریق نقدینگی علیالخصوص سهم یک درصدی از صندوق توسعه ملی به بورس، حذف قیمت گذاری دستوری، تثبیت نرخ ارز و کاهش نرخ سود بانکی نسخههای شفا دهندهی بورس ایران است.
بورس ایران از مرداد ماه سال گذشته ریزش بسیار زیاد و خیزهای بسیار اندکی را تجربه کرده است. قریب به یک سال است که بازار سرمایه با چالشهای مختلفی از جمله عدم تزریق نقدینگی و بی اعتمادی حاد مردم مواجه شده است. حال بورس مثل حال سایر بازارهای اقتصادی و مثل جیب من و شما علی رغم وعدههای پی در پی مسئولین اقتصادی و رئیس دولت خوب نیست. به هر حال در روزهای اخیر و با توجه به نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و سرریز شدن کاسهی صبر سهامداران زیان دیده کارشناسان بازار سرمایه و بعضی نمایندگان مجلس برای بهبود حال بورس پیچیدن چند نسخه را واجب میدانند. همایون دارابی؛ کارشناس بازار سرمایه چند نکته مهم در درمان بورس ایران را با دانشجو مطرح کرده که در ادامه میخوانید.
همایون دارابی با اشاره به وضعیت ریزشها و افتهای بورس و نیاز به تزریق سرمایه و حمایت از بورس به دانشجو گفت: واقعیت این است که بازار سرمایه کشور در حال حاضر نیازمند حمایت همه جانبه است، یکی از این حمایتها هم میتواند تزریق نقدینگی به بازار باشد که همچنان مسکوت مانده است؛ مثل واریز یک درصد از صندوق توسعه ملی به بورس که همچنان عملیاتی نشده و هیچ کس هم درخصوص این مصوبه حرفی نمیزند که نتیجه آن چه میشود و به کجا میکشد؟
وی در ادامه افزود: موضوع واریز یک درصد از سهم صندوق توسعه ملی به بازار سرمایه مربوط به امسال و سال گذشته نیست، بلکه از هفت، هشت سال گذشته مصوب شده و اصلا یک بحث قانونی است که مسوولین تلاشی برای اجرایی کردن آن نکرده اند، در حالی که تزریق نقدینگی به بورس در حال حاضر یک نیاز و اولویت مهم برای بازار به شمار میرود.
وی در ادامه خاطر نشان کرد: در صورتی مشکلات بورس حل میشود که سه موضوع در آن به صورت اساسی مورد بازنگری قرار بگیرد. اولین موضوع بحث نرخ بهره بسیار بالا و سیاست انقباضی شدیدی است که دولت و مسئولین بانک مرکزی برای نظام بانکی و اقتصادی کشور اتخاذ کرده اند. موضوع دومی که عامل بسیار قوی در صعود یا افت بورس به شمار میرود مساله بی ثباتی نرخ ارز است.
دارابی دراین خصوص خاطر نشان کرد: ارز به عنوان یک متغیر مهم نقش ویژهای در اقتصاد و در بازار سرمایه ایفا میکند. متاسفانه اظهار نظرهای گاه و بیگاه وغیر کارشناسانهی مسئولین درباره قیمت ارز بازار سرمایه را به شدت تحت تاثیر قرار میگیرد. به عبارت دیگر میتوان گفت بی ثباتی در نرخ ارز موجب شده که اقتصاد کشور و حتی بورس به نوعی گروگان گرفته شوند.
کارشناس بورس دراین باره تصریح کرد: از این جهت میگوییم بورس و اقتصاد ایران با عدم ثبات نرخ ارز گروگان گرفته شده اند که فعالان اقتصادی چشم انداز روشنی از نرخ ارز ندارند، آنها به صحبتهای مسئولین و حتی شخص آقای رئیس جمهور استناد میکنند که مثلا ممکن است در چند روز آینده نرخ دلار کاهش بیابد، به زیر ۲۰ هزار تومان شاید هم تا ۱۵ هزار تومان برسد، لذا دل و دماغی در نبود وضعیت شفاف و روشن از نرخ ارز برای سرمایه گذاری ندارند، لذا وارد کنندگان میترسند امروز با نرخ ارز ۲۵ هزار تومان کالا و مواد اولیه وارد کنند، اما فردا دلار به ۲۰ یا زیر ۲۰ هزار تومان کاهش بیابد، نبود چشم انداز روشن اقتصادی و نرخ ارز بازار سرمایه و بسیاری از بازارها، تولید وتجارت ما را تحت الشعاع قرار داده است.
همایون دارابی درباره نرخ سود سپرده بانکی و تاثیر این موضوع بر بورس ایران نیز گفت: متأسفانه ابهاماتی که حول محور نرخ سود سپرده بانکی مطرح است و بالا بودن نرخ سود بانکی بازارسرمایه را خود به خود تحتالشعاع قرار داده است. طبیعی است نرخ سود بانکی بالا بهتر از سرمایه گذاری در بورس یا در تولید با بی ثباتی اقتصادی امروز و عدم توجه مسئولین برای ساختن فضای روشن تری پیش روی تولید و اقتصاد کشور است، از این منظر، طبیعی است که سرمایهها تمایل بیشتری به سپرده گذاری در بانک دارند و بانکها هم برای جذب بیشتر سرمایه تلاش بسیاری میکنند.
کارشناس بورس درباره وضعیت مشابه بورس و تولید کشور توضیح داد: نااطمینانی از آینده و نبود نقدینگی فقط برای بورس نیست، بلکه وضعیت تولید نیز شبیه بازار سرمایه است، در حالی که انتظار میرود مسئولین در سال «تولید، پشتیبانیها و مانع زدایی ها» هر گونه مانعی را از پیش پای تولید کننده بردارند و به خود بیایند که شیوهی مدیریتی که در پیش گرفته اند، واقعا حمایت از تولید نیست.
همایون دارابی درباره معضل قیمت گذاری دستوری و تکرار تبعات این روش روی بورس و سرمایه گذاری در تولید خاطر نشان کرد: به نظر میرسد مسئولین نمیخواهند از تبعات و پیامدهای قیمت گذاری دستوری یک بار برای همیشه درس بگیرند و مثل همه کشورهای جهان از این روش عبور کنند، قیمت گذاری دستوری برای اقتصاد ایران تبدیل به یک معضل بزرگ شده است. وقتی به واسطه قیمتگذاری دستوری میلیاردها تومان از جیب شرکت، سهامدار و کارگر به جیب دلال واریز میشود مشخص است که کسی تمایلی برای سرمایه گذاری در بورس و تولید ندارد، لذا دولت، مسوولین و تمام کسانی که ساز و کارهای مدیریت اقتصادی را بر مبنای قیمت گذاری دستوری تعریف کرده و تلاش میکنند این شیوه مرده و بی فایده و اقتصاد ویرانکن را همچنان به کار بگیرند، یک بار برای همیشه آن را کنار بگذارند و از شیوههای معمول که در تمام اقتصادهای دنیا انجام میشود برای تنظیم بازارها و عرضه و تقاضای متوازن استفاده کنند.
همایون دارابی در پایان تاکید کرد: اگر مسئولین همچنان به موضوع قیمت گذاری دستوری و عبور و حذف این معضل توجه نکنند، به این زودیها و با راهکارهای دیگر اعم از تزریق سرمایه به بورس هم نمیتوان آنچنان که باید و شاید برای یک مدت طولانی بازار نرمالی را با ویژگیهای یک بورس فعال داشت، بنابراین در کنار تزریق نقدینگی به بورس و کاهش سود بانکی برای جذابیت بیشتر در بورس، حذف هر گونه قیمت گذاری دستوری و ثروتمند کردن دلالان و واسطه گران باید به سرعت اعمال و اجرا شود.
منبع: دانشجو