نیما نامداری| صاحب نظر حوزه شهری ۱۰۰ روز از شهرداری آقای دکتر نجفی گذشته و اگرچه این زمان برای ارزیابی دستاوردها بسیار کم است، اما برای سنجش جهتگیریها زمان مناسبی است. اگر معیار قضاوت درباره جهتگیریها را انتصابات ایشان بدانیم، شاید سخت باشد که بتوان قضاوت خاصی ارائه کرد.
به گزارش رتبه آنلاین، تیم ارشد مدیریتی ایشان عمدتا از کسانی تشکیل شده که در سه دهه اخیر در رده کارگزاران میانی بوروکراسی دولتی فعالیت کردهاند و اگرچه عموما افراد خوشنامی هستند، اما به غیر از یکی دو نفر، مابقی افرادی نیستند که به مدیریت قوی و تحولساز شهره باشند. البته در رده سازمانها و شرکتهای تابعه بعضی انتصابات که عموما افراد جوان بودهاند، دستکم از حیث سرمایهسازی برای مدیریت شهری و نوآوری در اداره شهر، مایه امیدواری و خوشبینی هستند. البته باید توجه داشت که محدودیتهای رسمی و غیررسمی هم در بهکارگیری افراد در سمتهای بالای دولتی دست شهردار را بستهاست.
بیتردید نقطه قوت عملکرد آقای نجفی در این ۱۰۰ روز اقداماتی است که برای افزایش شفافیت و مبارزه با فساد انجام شدهاست. تصمیمات و اقداماتی که ایشان با مشارکت و حمایت شورای شهر (بهویژه کمیته شفافیت و شهر هوشمند شورا) انجام دادهاند، گامهای بلندی در مبارزه ساختاری با فساد است که میتواند حتی الگوی مدیران دولتی باشد. به خصوص در حوزههای برنامهریزی و اقتصادی و مالی اقدامات خوبی برای انتشار اطلاعات و شفافیت تصمیمگیریها انجام شده، همچنین شناسایی زمینههای بروز فساد و تلاش برای رفع آنها به خصوص در حوزه شهرسازی کار مهم و شجاعانهای است که از سوی مدیریت جدید شهر تهران درحال انجام است.بزرگترین نقطه ضعف شهردار پیشین تهران ضعف در نگاه سیاستگذارانه و برخورد پروژه محور و بیش از حد اجرایی به مدیریت شهری بود. شهردار پیشین تهران را به مثابهکارگاه و خود را به چشم سرکارگر میدید و به این افتخار میکرد. اما شهردار جدید نشان داده شهردار را بیش از آنکه مدیر اجرایی شهر بداند سیاستگذار میداند.
این تحول مهمی است. در عین حال همین نقطه قوت میتواند خیلی سریع به نقطه ضعف هم بدل شود. میان این دو نقش باید تعادل وجود داشته باشد.توان اجرایی و قدرت مدیریت پروژه برای اداره شهر تهران ضرورت دارد. درست است که برای هزینه کردن حدود ۱۲ هزار میلیاردتومان بودجه عمرانی شهر باید برنامه و سیاست داشت و «چرایی» این هزینهها را در چارچوب یک سیاست سنجید، اما برای «چگونگی» هزینه کردن این بودجه و حفظ کارآیی عملیاتی و اجرایی در مدیریت بودجه عمرانی شهر هم باید فکری کرد. به نظر میرسد شهردار جدید تهران فعلا سیاست مدارا با وضعیت موجود در حوزه عمرانی و عملیاتی شهر تهران را پیش گرفتهاست. اگر این برداشت درست باشد، قطعا نگاه ظاهربینانه عامه مردم به زودی به شکلگیری انتقادات از شهرداری منجر خواهدشد.
یکی از ملموسترین حوزههای مدیریت شهری برای بسیاری از مردم، حوزه خدمات شهری است. نظافت شهر، زیباسازی، مدیریت فضاهای عمومی، ارائه خدمات پایهای نظیر آتشنشانی و… در این حوزه قرار میگیرند. تا لحظه نگارش این متن تغییری در مدیریت این حوزه رخ نداده و طبعا سیاستها و سطح کیفی عملکرد این حوزه هم تغییری نکردهاست. بیعملی شهردار جدید در این حوزه (که از قضا یکی از ضعیفترین حوزههای فعالیت شهرداران بیست سال اخیر تهران هم بوده) میتواند نگرانکننده باشد. ظاهرا شهرداران تهران پذیرفتهاند سطح خدمات شهری در تهران همین که هست خوب است و بیشتر از آن ممکن نیست.آخرین نکته مهمی که در این ۱۰۰ روز به چشم میآید مساله تامین مالی شهرداری است. همه میدانند که شهرداری بحران بودجه دارد. منابع فعلی کفاف تامین هزینه جاری شهر را نمیدهد، چه برسد به تادیه بدهیهای نجومی که شهردار پیشین به شهرداری تحمیل کرده و اعتباراتی که برای توسعه زیرساختهای آینده شهر مورد نیاز است.
در این ۱۰۰ روز بهخوبی وضعیت مالی شهرداری در رسانهها و در پیشگاه افکار عمومی شرح داده شدهاست. اما اکنون کارشناسان منتظرند راهکار شهرداری را برای مدیریت این بحران بدانند. شخص آقای نجفی از ظرفیت فردی خود برای تامین مالی شهرداری به خوبی استفاده میکند. بهبود رابطه شهرداری با دولت یکی از کارهای بسیاری مهم و مثبت ایشان است که میتواند به کاهش بدهیهای دولت به شهرداری کمک کند. اما این کافی نیست. شهرداری باید سازوکارهای سازمانی و پایداری برای تامین مالی خود داشته باشد. کاهش اتکای شهرداری به منابع گران و پرریسک بانک شهر، استفاده از قابلیتهای بازار سرمایه، توسعه پلتفرمهای سرمایهگذاری در شهرداری، ایجاد منابع درآمدی جدید و اقدامات دیگری که به تنوعبخشی و توسعه منابع مالی شهرداری منجر میشود باید از اولویتهای شهرداری باشد که هنوز اقدام ملموسی در این خصوص دیده نشده است.
همچنین در سمت هزینهها نیز باید به کوچکسازی شهرداری به خصوص از طریق هوشمندسازی و توسعه کاربرد فناوری اطلاعات در فرآیندهای درونی شهرداری، واگذاری یا انحلال شرکتهای غیرمرتبط با اهداف شهرداری، بهبود کارآیی عملیاتی بدنه شهرداری، تبدیل داراییهای ثابت غیرمولد (عمدتا املاک) به داراییهای با نقدشوندگی سریعتر یا بهرهورتر و اقدامات دیگری در این خصوص اقدام کرد که اگرچه همگی اقداماتی بلندمدت هستند، اما باید هرچه سریعتر آغاز شوند. بهنظر میرسد اداره ارزان شهر نیازمند شجاعت و قاطعیتی است که در شخص شهردار وجود دارد، اما ضرورتا در همه زیرمجموعههای ایشان جدی گرفته نمیشود.