«کمتر از ٤٠ یوز باقیمانده. بعد از دو سال معلقبودن پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، کار این پروژه دوباره از سر گرفته شده است اما بدون دوربین تلهای و بدون آمارگیری. دو سال است که از زیستگاه زادآور توران هیچ خبری نیست؛ زیستگاهی، در قلب شاهرود.»
به گزارش رتبه آنلاین، مهتاب جودکی در روزنامه شهروند نوشت: «آخرین آمار از جمعیت یوزپلنگها مربوط به بیشتر از دو سال پیش است: کمتر از ٤٠ یوز باقیمانده. بعد از دو سال معلقبودن پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، کار این پروژه دوباره از سر گرفته شده است؛ اما بدون دوربین تلهای و بدون آمارگیری. دو سال است که از زیستگاه زادآور توران هیچ خبری نیست؛ زیستگاهی، در قلب شاهرود. انجمن یوزپلنگ ایرانی هم که پیش از این جمعیت یوز را در مساحت بزرگی از زیستگاهها پایش میکرد، دو سال است که تنها پناهگاه حیات وحش میاندشت را زیر نظر دارد. شمار یوزهای دیدهشده در طبیعت در یک سال گذشته به انگشتان یک دست هم نمیرسد؛ شهریور ماه دو یوزپلنگ در منطقه شکار ممنوع چاه شیرین سمنان، یکم مهر یک یوز در پناهگاه حیات وحش «کمکی» بهاباد یزد و از ابتدای سال، دو یوز در زیستگاه حیات وحش نایبندان طبس. کارشناسانی که با یوزها سر و کار دارند، ناامیدانه میگویند اوضاع خوب نیست و یوزپلنگ دوام نخواهد آورد.
یکی از آسیبهای یوز نبود آمار است
باقر نظامی، پژوهشگر یوز و سرپرست پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، میگوید ١٠ سال است که هیچ پایشی درباره جمعیت یوز صورت نگرفته است و به همین دلیل هر کسی درباره جمعیت این گونه آمار متفاوتی میدهد؛ سه سال پیش گفته میشد که ٧٠ فرد یوز باقی مانده و دو سالی است که میگویند ٤٠ فرد باقی مانده است. اما مگر نه این که در نبود آمار دقیق، برنامهریزی برای حفاظت و احیای جمعیت هم به مشکل خواهد خورد؟
نظامی جواب میدهد: «ما نتوانستهایم به تعداد کافی دوربین تلهای وارد کنیم. وسعتی که پروژه یوز حفاظت میکند، برابر با ٦میلیون هکتار است. این وسعت یکسوم کل مناطقی است که سازمان حفاظت محیط زیست حفاظت میکند. این طور نیست که حتی با ١٠٠ یا ٢٠٠ دوربین بتوانیم این وسعت را پوشش دهیم. مسأله دیگر تحریمهاست؛ واردکردن تجهیزات سخت شده است و به همین دلیل نتوانستهایم آمار درستی داشته باشیم.»
پروژه بینالمللی حفاظت از یوز پایش جمعیت را متوقف کرده است: «دقیقا یکی از مهمترین آسیبهایی که یوز دیده از نبود آمار است؛ چرا که هر کاری انجام دهیم بر اساس اعداد و اطلاعات است؛ اگر دوربینگذاری و گردنبندگذاری نکنیم، مدیریت ممکن نیست. مدیریت نوین بر پایه دادهها و اطلاعات و اکولوژی گونه است و بهناچار ما دچار مشکل میشویم.»
شهابالدین منتظمی، مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش در معاونت محیط زیست طبیعی سازمان محیط زیست هم میگوید: «فقط انجمن یوزپلنگ ایرانی برای رصد یوزپلنگها، دوربین کار گذاشته و آماری که میدهند مربوط به همه زیستگاههای یوز نیست.»
او آمار ٤٠ یوزپلنگ بازمانده را قابل اتکا نمیداند: «آمار کمتر از ٤٠ یوزپلنگ بر مبنای پایشهای محلی منطقهای است و مربوط به تمام مناطق نیست. یوز جزو گونههایی نیست که بتوانیم از جمعیت آنها مطمئن باشیم. قطعا نمیتوانیم بگوییم که همه زیستگاهها و مناطق خارج از مناطق چهارگانه را پایش کردهایم.»
از پروژه بینالمللی چه خبر؟
پس از بازداشت کارشناسان محیط زیست، پروژه بینالمللی دو سال در تعلیق بود و حالا سه ماهی است که دوباره کار را از سر گرفته است. بعد از اجرای فاز اول پروژه از سال ٨٠ تا ٨٧ و فاز دوم از ٨٧ تا ٩٧، این فاز سوم است و قرار است تا پنج سال در زیستگاههای یوز ادامه داشته باشد.
سرپرست پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و زیستبومهای مرتبط میگوید: «کارها را با حداقلها پیش میبریم. در مدت این سه ماه کارگاههایی آموزشی برای محیطبانان و روسای زیستگاههای یوز برگزار کردیم. در حال تدوین برنامه اقدامات اضطراری حفاظت از یوز در شرایط بحرانی جمعیت این گونه هستیم و اتاقهای فکری تدارک دیدهایم که همه پای کار باشند؛ هم متخصصان داخلی و هم خارجی. قرار است روی معیشت جوامع محلی مانور بدهیم؛ میخواهیم برای حفاظت از یوز و رفعکردن خواستههای جوامع محلی، فعالیت قرقهای اختصاصی، اکوتوریسم و جذب درآمد برای مردم محلی را – که از دورههای قبلی شروع شده بود – ادامه دهیم. درباره شکار نمیدانم؛ در دفتر صید و شکار معاونت طبیعی برنامهریزی میشود. با یک تیم قرارداد بستهایم که در روستاهای هدف که در زیستگاههای یوز تأثیر دارند، به دنبال معیشت جایگزین باشند. گزارش آنها در ماه دسامبر آماده میشود.»
آنها علاوه بر این، در حال بازنگری روش سرشماری طعمههای یوز هستند تا پایشها منظم و سیستماتیک باشد. «آمارهای دیمی به درد ما نمیخورد. باید بدانیم دقیقا چند ماده و چند نر داریم، زادآوریها امسال چطور بود و سال پیش چطور. در این دوران بیبودجه و بیپولی که همه از آن متاثر شدهاند، این حداقلهایی است که ما میخواهیم. ما متاثر از تحریم و بودجه محدودیم و در این شرایط پروژه هم مثل خودِ یوزپلنگ در ابهام بودن و نبودن است.»
سازمان محیط زیست امسال ٣٠٠میلیون تومان بودجه برای این پروژه در نظر گرفت. به گفته این پژوهشگر، درحالی که ایران با وجود ٦میلیون هکتار زیستگاه، وسیعترین سایت UNDP را در کل دنیا دارد، کمترین میزان بودجه بینالمللی به آن تعلق میگیرد. «بعضی میگویند پروژه یوز میلیونها دلار تا الان خرج برداشته است؛ در صورتی که کل بودجه از سال ٨٠ – روز اولی که پروژه آغاز شد – تا همین امروز، یکمیلیون و ٦٠٠هزار دلار بوده است. دلار آن زمان به این قیمت نبود و این بودجه در طول ١٨سال هزینه شده است، نه یک سال. به نظرم این حرفها انصاف نیست. یوز بهانهای است تا خشکترین و شکنندهترین زیستگاههای کشور را حفاظت کنیم. یوز پرچمی است برای حفاظت از کل فلات مرکزی ایران که مثل شمال کشور خوش آب و هوا نیست. پروژه یوز دفتر مشاورهای است و ما قرار است دردهای یوز را بشناسیم.»
از نگاه سرپرست پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، وضع جمعیتی یوزپلنگهای بازمانده خوب نیست: «مسأله ما حفاظت است، اما حفاظت زیستگاهها مناسب نیست. در جریان خرید آغلها برای رفع تعارضات جوامع محلی، فعلا فقط پارک ملی توران امن شده است. بهعلاوه ٨٠ محیطبان زیستگاههای یوز را حفاظت میکنند و این رقم باید دست کم دو برابر باشد. متاسفانه ادارات استانی هم همراه نیستند. امکانات و تجهیزات کافی نداریم. توران هنوز خودرو ندارد. وضع جمعیتی یوز هم اصلا خوب نیست و چشم امیدمان به توران است.»
از دو سال پیش هیچ پژوهشی در توران انجام نشده است
در شرایط تعلیق فعالیت پروژه یوز در دو سال گذشته، انجمن یوزپلنگ ایرانی همچنان فعال بود، هرچند محدودتر. عطیه تک تهرانی، مدیر پژوهش این انجمن میگوید: «دو سال است که فقط پناهگاه حیات وحش میاندشت را مشاهده کردهایم. سال پیش با ٣٠ دوربین و امسال با ٢٣ دوربین. قبل از این با تعداد بیشتری دوربین و در مساحت بسیار بزرگتری جمعیت یوز را پایش میکردیم و سه دوره پایش سراسری داشتیم. همه زیستگاههای یوز نه، اما بیشترش را پوشش دادیم و برآوردی از جمعیت ارایه کردیم.»
به گفته او آماری که این انجمن اکنون در اختیار دارد، مربوط به سال ٩٠ تا ٩٥ است و جمعیت ٤٠ فردی یوز هم مربوط به مقالهای است که دو سال پیش منتشر شد: «این آمار مربوط به مقالهای است درباره همه زیستگاههای یوز؛ همه اطلاعات دوربینگذاریها و مشاهدات مستند. در مجموع برآورد شد که کمتر از ٤٠ یا خوشبینانه حداکثر ٤٠ فرد یوز در زیستگاهها داریم. ما فقط به این دلیل به این آمار اتکا میکنیم که آخرین مقاله منتشرشدهای است که با مستندات ارایه شده است. در این یکی، دو سال اتفاقاتی افتاده که آمارگیری تازهای نداشتهایم. تا اطلاعات قابل استناد دیگری نباشد، مجبوریم به آخرین مقاله علمی استناد کنیم.»
این کارشناسِ تنوع زیستی درباره فعالیت انجمن در دو سال گذشته هم میگوید: «تلاش کردیم فعالیتهایمان را تا جایی که توان داشتیم ادامه دهیم. وضع طوری است که از زیستگاههای جنوبی (یزد، کرمان و خراسان جنوبی) یوز هیچ زادآوری گزارش نشده. نمیدانیم دلیلش چیست، فقط میدانیم چند سالی است چند یوزپلنگ نر میبینیم. چه از دوربینها و چه از محیطبانانی که پیش از این مشاهدات توله و ماده داشتند، هیچ آماری نداشتهایم. همکاران ما در موسسه میراث پارسیان پارک ملی توران را مطالعه میکردند؛ یکی از دو زیستگاه زادآور در شمال. به همین دلیل تصمیم گرفتیم تمام نیرویمان را به زیستگاه زادآور دیگر در میاندشت ببریم؛ دوربینگذاری، مدیریت منابع آبی، احداث بند، استخدام محیطبان، همیار محیطبان و محیطبان آب و خرید موتورسیکلت.
تک تهرانی به این اشاره میکند که از دو سال پیش هیچ پژوهشی در توران انجام نشده و به این دلیل ممکن است انجمن یوزپلنگ کار را در توران ادامه دهد. از طرف دیگر، در شرایطی که کارشناسان وضع جمعیتی یوزپلنگ را بحرانی میدانند، قرار است کار تکثیر در نیمه اسارت یوزپلنگ هم از سوی این انجمن در کنار سازمان محیط زیست آغاز شود: «باید هر چه زودتر این پروژه را راهاندازی کنند، چون شواهد به ما نشان میدهد یوزپلنگ دوام نخواهد آورد. سرعت انقراض یوزپلنگها بالاست و ثبت مشاهدات جدید اتفاق نیفتاده است. مجبوریم به تکثیر در اسارت و نیمه اسارت یوزپلنگ فکر کنیم. تا همین حالا هم خیلی دیر شده.»
چند سالی است که دلبر و کوشکی به امید زادآوری در حصار پردیسان هستند، اما دست آخر همه از جفتگیری طبیعی آنها ناامید شدند. حالا دلبر بیماری کلیوی گرفته و کوشکی هم درصد باروریاش پایین آمده است: «الان «ایران» اضافه شده است اما نمیتوانیم برای باروری او روی کوشکی حساب کنیم. به علاوه احتمال باروری طبیعی یک جفت یوز در اسارت خیلی پایین است. به دلیل حضور «ایران» مصممتر شدهایم که تکثیر در نیمه اسارت را در یکی از زیستگاهها آغاز کنیم. جفت «ایران» باید از طبیعت زندهگیری شود. او در بهترین سن زادآوری است.»