مارک کولاکوفسکی اینوستوپدیا در سالهای اخیر به ویژه در سال گذشته میلادی، همزمان با رونق یافتن اقتصاد آمریکا و جهان، شاهد رشد شاخصهای مالی و قیمت سهام بانکهای بزرگ بودهایم. قیمت سهام بانکهای بزرگ آمریکا به دلیل خوشبینی سرمایهگذاران درباره آینده و بهتر شدن وضعیت کلی اقتصاد جهان رشد قابل ملاحظهای داشت و سبب شد بحران مالی و رکود اقتصادی سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ به یک خاطره دور تبدیل شود؛ به ویژه در آمریکا امیدواری به اجرای وعدههای انتخاباتی ترامپ، به رونق بازار مالی این کشور منجر شده و قیمت سهام بانکها نیز بالا رفته است.
به گزارش رتبه آنلاین، اما استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد درباره شرایط کنونی نگرانیهایی دارد. اگرچه او معتقد نیست اقتصاد آمریکا در حال حاضر در آستانه یک بحران بانکی و اقتصادی جدید قرار دارد اما در سخنرانی اخیر خود در مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس هشدار داد که بانکهای مرکزی برای مقابله با یک بحران مالی جدید اصلا آماده نیستند به این معنا که اگر یک بحران دیگر رخ دهد حتی برنامه اولیه برای مقابله با آن وجود ندارد، چه رسد به برنامه جایگزین.سخنان آقای روگوف در حالی بیان شد که بانکهای بزرگ آمریکا سال گذشته میلادی سودهای زیادی از فعالیتهای خود کسب کردند و قیمت سهام بانکهایی نظیر جیپی مورگان، بانک آمریکا مریل لینچ، ولز فارگو، سیتی گروپ، مورگان استنلی و گلدمن ساکس به میزان قابل ملاحظهای افزایش یافته است. قیمت سهام بانکهای یادشده بین ۱۹ تا ۳۷ درصد رشد کرده است. با آنکه افزایش قیمت سهام این بانکها نشان میدهد سرمایهگذاران نسبت به بهبود کامل وضعیت این بانکها اطمینان دارند روگوف میگوید: «اقتصاد و بانکهای آمریکا هنوز بهطور کامل از بحران مالی اخیر خارج نشدهاند، البته من نسبت به جهت حرکت اقتصاد جهان خوشبین هستم. اگر بپرسید آیا ممکن است بحران جدید مالی و بانکی در آمریکا رخ دهد پاسخ من مثبت است.»
روگوف به بانکها توصیه میکند محتاط باشند. او درباره افزایش سریع بدهیها نگران است. افزایش نرخهای بهره بر وضعیت بورس تاثیر منفی میگذارد و سبب کاهش شاخصها خواهد شد. احتمال کاهش شدید قیمت سهام وجود دارد. رونق بورس در سالهای اخیر عمدتا حاصل سیاستهای حمایتی بانک مرکزی آمریکا بوده و مدتی است برنامههای حمایتی بانک مرکزی در حال محدود شدن است. سال گذشته بانک مرکزی آمریکا نرخهای بهره را سه بار بالا برد و امسال به احتمال زیاد، سه بار دیگر این اقدام انجام خواهد شد. همچنین بانکهای مرکزی دیگر از جمله بانک مرکزی اروپا و بانک مرکزی ژاپن قصد دارند نرخهای بهره را بالا ببرند. این اقدام بر بورس آمریکا تاثیر منفی میگذارد. افزایش نرخها ممکن است در اقتصادهایی شروع شود که از پیش میزان بدهیهایشان بسیار بالا بوده است. ژاپن، ایتالیا و اقتصادهای نوظهور جزو این کشورها هستند.
روگوف به پیشبینیهای دقیق درباره افق اقتصاد جهان مشهور است. با آنکه شرایط اقتصاد جهان و وضعیت بسیاری از بانکهای بزرگ بهتر از سالهای قبل است، اما خوشبینی هیجانی به نتایج منفی منجر میشود. سخنان روگوف از گزارش نگرانکننده ماه دسامبر که از سوی یک نهاد نظارتی زیر نظر وزارت دارایی آمریکا تهیه شده، تاثیر پذیرفته است. این نهاد برنامه نجات مالی بانکهای بزرگ آمریکا در بحران مالی سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ را تدوین کرد. در این گزارش آمده است، به رغم تمام تدابیری که برای جلوگیری، یا حداقل کاهش احتمال بروز یک بحران مالی جدید اتخاذ شده است بانکهای بزرگ همچنان یک تهدید جدی برای سیستم مالی هستند، به ویژه اگر یک نهاد مالی بزرگ دچار ورشکستگی شود یا در معرض ورشکستگی قرار گیرد بحرانی بزرگ آغاز خواهد شد.در حال حاضر بانکهای مهم آمریکا شامل شش بانک ذکر شده در بالا و نیز دو نهاد دیگر هستند که زیرساختهای حیاتی و خدمات مالی را برای سیستم مالی کشور ارائه میکنند: بانک نیویورک و استیت استریت.
رویدادهای مهم بحران مالی سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ چه بودند؟ ناتوانی بانکهای بزرگ سرمایهگذاری در ادامه فعالیتهای معمول به مجموعهای از رویدادها منجر شد و بحران مالی را شکل داد. از سوی دیگر بانک آمریکا، مریل لینچ را که در آستانه ورشکستگی قرار داشت خریداری کرد. بانک ولز فارگو نیز بانک واچوویا را که در آستانه ورشکستگی بود تصاحب کرد. گروه بینالمللی آمریکا نیز در خطر ورشکستگی بود که طبق برنامه نجات نهادهای مالی از خطر رها شد. این نهاد مالی یک بازیگر مهم در بازار اوراق مشتقه بود.
بانک مرکزی آمریکا در واکنش به وضعیت هراسآور به وجود آمده و رکود اقتصادی، برنامه حمایتی پولی را آغاز کرد به این معنا که نرخهای بهره به نزدیکی صفر درصد پایین برده شد. نرخهای بهره همچنان در نزدیکی صفر قرار دارد و سیاست حمایتی پولی به کاهش کارآیی و اثربخشی سیستم مالی منجر شده است. از سوی دیگر، برنامه TARP که طبق آن به نهادهای دچار مشکل مالی نقدینگی تزریق شد، برنامهای یک بار مصرف با مصوبه کنگره بود که در واکنش به بحران مالی اجرا شد. اینکه آیا اگر بار دیگر برای نظام مالی تهدیدی پدید آید کنگره چنین برنامهای را تصویب خواهد کرد مشخص نیست. همچنین معلوم نیست اگر بحرانی مشابه رخ دهد بانک مرکزی آمریکا و دیگر بانکهای مرکزی با چه سرعتی نسبت به آن واکنش نشان خواهند داد و آیا توانایی این کار را دارند یا نه. همچنین مشخص نیست آیا مالیاتدهندگان آمریکایی حاضر هستند صدها میلیارد دلار صرف نجات بانکهای دچار ورشکستگی شود یا نه.
به رغم مقررات مختلفی که برای جلوگیری از تکرار بحران مالی یک دهه پیش تصویب شده، سیستم مالی آمریکا و بانکهای این کشور در معرض ریسک قرار دارند و اگر یک یا تعداد بیشتری از موسسات مالی بزرگ دچار مشکل جدی شوند، شرایط نگرانکننده خواهد شد. در گزارش نهاد نظارتی وزارت دارایی آمریکا آمده است قانونگذاران آمریکایی آمادگی استمهال بدهیهای یک بانک یا موسسه مالی بزرگ را هم ندارند چه رسد به نجات یک چنین نهادی.
همچنین در شرایط بحرانی لازم است اقدامات به سرعت انجام شود تا سیستم مالی ثبات خود را از دست ندهد. درباره توانایی اقدام سریع نیز اطمینانی وجود ندارد. از ۳۰ بانک و نهاد بزرگ جهان ۸ بانک و موسسه در آمریکا مستقر هستند و پنج بانک جی پی مورگان، بانک آمریکا، سیتیگروپ، گلدمن ساکس و ولز فارگو جزو آنها هستند. یکی از عوامل نگرانی کارشناسان اداره تحقیقات مالی وزارت دارایی آمریکا سبد ابزار مشتقه بانکهای بزرگ است که ارزش آن به هزاران میلیارد دلار میرسد. این سبد در بحران سال ۲۰۰۸ یک عامل اصلی شدت پیدا کردن بحران مالی بود.
در واقع هنگامی که بانک لمان برادرز در آن سال دچار ورشکستگی شد دیگر بانکها به قراردادهای ابزار مشتقه بانک پایان دادند و به این ترتیب شوکهای بزرگتری به کل سیستم مالی آمریکا فرستاده شد. به نظر میرسد شرایطی که در سال ۲۰۰۸ به بحران منجر شد و سیستم مالی و اقتصادی جهان را برای سالها دچار مشکل کرد هنوز اصلاح نشده است. در حوزه مقررات، تلاشهای زیادی برای رفع زمینههای بروز بحران انجام شده اما تغییرات کوچک بوده است. از سوی دیگر میزان بدهیهای بانکی بسیار بالاست و آنچه سبب نگرانی میشود آن است که احتمال دارد سرمایهگذاران خوشبینی خود را به وضعیت کنونی از دست بدهند.
واقعیت این است که سیستم مالی آمریکا نسبت به سال ۲۰۰۸ بسیار مقاومتر شده اما نقاط آسیبپذیر جدید به وجود آمده است و حتی اگر بانکهای آمریکا در شرایط مثبت باقی بمانند از آنجا که سیستم مالی، شبکهای جهانی است، بحران در یک بانک بزرگ میتواند لطماتی به بانکهای دیگر وارد کند. به نظر میرسد لازم است تلاشها برای رفع نقاط ضعف ادامه یابد و احساس رضایت از شرایط موجود کنار گذاشته شود.
منبع : دنیای اقتصاد