محسن رنانی
سوال اصلی در رابطۀ ما با آمريكا اين نيست كه چه كسی ریيسجمهور آن كشور است مهم اين سوال است كه چه منطق و حسابی پشت اين سياست است كه ما بايد سرسخت ترين دشمن آمريكا باشيم ؟
هزينه اين دشمنی براي ما چقدر است؟
آيا اقتصاد ما توان ادامۀ اين جنگ سرد با آمريكا را دارد ؟
اين جنگ تا چه زمانی بايد ادامه پيدا كند ؟
آيا اولويت های مهمتری از مبارزه با آمريكا برای سیاستمداران کشور ما وجود ندارد ؟
آیا اگر دست از مبارزه با امريكا برداريم شرف و استقلال ملت بر باد ميرود ؟
آیا به راستی هر كشوری كه با آمريكا مبارزه نمیكند الزاما نوکر آمریکاست و باید سلطه او را بپذيرد و اگر جواب به این سوال مثبت است آيا چين ، هند ، برزيل ، فرانسه ، مالزی و … همه از مستعمرات آمريكا هستند ؟
و اگر آيا همان طور كه آمريكا برای چرخش اقتصاد نظامیاش و فروش اسلحه نيازمند دشمن است ما هم نياز به دشمن داریم پس چرا نمیرویم دشمنی هم قد خودمان پیدا كنيم كه ضررش این اندازه هنگفت نباشد ؟
نگارنده متن نه فريبخوردۀ آمریکاست نه منكـر ضرورت مبارزه با ستمگران اما اعتقاد دارد حل مشكلات مهم كشورمان مثل ركود اقتصادی ، بيكاری ، فساد مالی ، آسيب های اجتماعی و … دركشوری كه طول و عرضش در اختيارمان است به مراتب آسانتر از مبارزه با بزرگترين قدرت نظامی ، اقتصادی و تكنولوژی دنياست …
بنابراين بهتر نيست ما با صرف درآمد حاصل از منابع محدود خود برای انجام كارهای آسانتر و ضروریتر مثل حل مشكلات داخلی اقدام کنیم تا اینگونه لياقت خود را برای انجام كارهای سختتر مثل مبارزه با آمريكا به خودمان ثابت كنيم ؟؟