پنج‌شنبه 1 آذر 1403
خانهخبرخواندنی‌هاتحول اساسی در DNA رهبری موثر

تحول اساسی در DNA رهبری موثر

در دنیایی که هرگز مکث نمی کند، نقش خود را به عنوان یک رهبر چگونه تطبیق میدهید؟ آیا رویکردهای رهبری سنتی و مدیریت تغییر می توانند آزمون زمان را تحمل کنند؟ پاسخ این پرسش های مهم، نکاتی است که در مقاله‌ی ” تحول اساسی در DNA رهبری موثر ” به آن میپردازیم.

طی چهار سال گذشته، چشم‌انداز رهبری به‌دلیل پیشرفت‌های سریع فناوری، ارزش اجتماعی و چالش‌های غیرقابل پیش‌بینی مانند همه گیری covid-19، به‌طور چشمگیری تغییر کرده است. این دوران شکنندگی رویکردهای مدیریت تغییر سنتی را آشکار نمود و بسیاری از رهبران را  وادار به اتخاذ یک طرز فکر تغییر کل نگر کرد.

طرز فکر کل نگر :

طرز فکر کل نگر در رهبری شامل یک رویکرد جامع است که جنبه های مختلف زندگی و کار یک رهبر را یکپارچه می کند. این شامل هدایت از ذهن، روح و به کارگیری روشی است که رشد خود، دیگران و محیط وسیع تر را در نظر می‌گیرد. رهبران کل نگر می‌توانند سبک رهبری موثر و متعادل تری را ایجاد کنند. این روش، هم به نفع افراد و هم به نفع سازمان است.

فراتر از مدیریت تغییر :

گذار از مدیریت تغییر به تغییر طرز فکر، محوری مهم در نحوه برخورد رهبران با پیچیدگی‌های رفتار انسانی و سازمانی است. بیماری کوید 19به عنوان یادآوری آشکار از ناکافی بودن مدل های رهبری قبلی است. این قبیل مثال‌ها رهبران را به مقابله و کاهش اضطراب‌های تیم مرتبط با تغییر مدل‌های ترکیبی یا کاملاً از راه دور سوق می‌دهند.

تکامل :

پذیرش ذهنیت تغییر، مستلزم فرو رفتن عمیق در پیچیدگی‌های رهبری، تمرکز بر ایجاد محیطی است که در آن ایمنی روانی در اولویت قرار دارد. همچنین قابل توجه است که عنصر انسانی در تصمیم گیری استراتژیک ضروری است. این تکامل بر درک گسترده‌تری تأکید می‌کند که رهبری موفق ذاتاً با رفاه و مشارکت تیم‌ها مرتبط است. همینطور میتوان گفت این پیشرفت، خبر از عصر جدیدی می‌دهد که در آن سازگاری، همدلی و انعطاف‌پذیری از مدیریت مؤثر پشتیبانی می‌کند.

تشخیص حرکت از دیدگاه مکانیکی به  چگونگی ایمنی روانی در تیم ها به عنوان مرکز اصلی تکامل به شمار می‌رود. این بخش، نقش کلیدی در رهبری انعطاف پذیر ایفا می کند. این مسئله یک انحراف از گذشته است. جایی که زمانی “کنترل”، سفت و سخت و قابل پیش‌بینی بود. همچنین این موضوع، حرکتی به سوی آینده‌ است که در آن درک و سازگاری با احساسات انسانی، نقشی محوری در تصمیم‌گیری و پویایی تیم ایفا می‌کند. در ادامه‌ی مقاله “تحول اساسی در DNA رهبری موثر” به بررسی بخش ایمنی روانی میپردازیم.

ارتقای رهبری از طریق ایمنی روانی، یک الزام است!

پذیرش ایمنی روانی، محل کار را به عرصه‌ای تبدیل می کند که در آن ایده ها شکوفا شده و تغیرات پذیرفته می شود. این تغییر پارادایم، که در آن سهم هر یک از اعضای تیم ارزش گذاری می شود، نه تنها خلاقیت را تسریع می کند، بلکه پایه را برای مقابله با پیچیدگی های مدیریت پروژه مدرن تقویت می کند.

تصور کنید در تیمی کار کنید که در آن هر صدایی مهم است. جایی که دنبال کردن نوآوری جایگزین ترس از قضاوت می شود. چنین شرایطی فقط یک ایده آل نیست! این واقعیت محیط هایی است که امنیت روانی با رهبری ادغام میشود. در اینجا، ایده‌ها پایین قرار نمی‌گیرند، بلکه در استراتژی‌هایی که کسب‌وکارها را به جلو می‌برند، ادغام می‌شوند. چنین فرهنگی نه تنها خلاقیت را شعله ور می کند، بلکه تیم ها را برای هدایت پیچیدگی  احساس مالکیت و چابکی ارتقاء می‌دهد. این دنیایی است که در آن تغییر را میپذیرند و جشن میگیرند.

مقاومت در برابر تغییر :

چیزی که در رهبری موثر یافت نمی‌کنید، مقاومت در برابر تغییر یک مانع رایج در تکامل کسب و کار است. طرز فکر “اگر خراب نیست، چرا آن را درست کنید؟” اغلب از ترجیح ثبات ناشی می شود. اما می تواند منجر به شکست در کشف فرصت های بالقوه دگرگون کننده شود. این سوگیری وضعیت موجود می تواند به طور قابل توجهی رشد یک شرکت را خفه کند. زیرا عدم تمایل به پذیرش ریسک مانع از نوآوری و سازگاری می شود.

در رونق کسب‌وکارها، برای رهبران ضروری است که این تعصب را به چالش بکشند. همچنین، فرهنگی را تشویق کنند که در آن ریسک‌پذیری ارزشمند است و پیگیری فرآیندهای جدید و کارآمد جزء لاینفک توسعه سازمانی است.

قهرمان کردن پارادایم های جدید رهبری :

اسکات کلر و بیل شانینگر، هر دو سال ها به عنوان شرکای ارشد در مک کینزی خدمت کردند. آنها تأکید می کنند که سفر به سمت رهبری کل نگر مستلزم تصدیق و پرداختن به تعصبات ناخودآگاه است. این سوگیری ها شامل مقاومت در برابر ایده ها یا فرآیندهای جدید به دلیل تصورات از پیش تعیین شده است. یک مثال در دنیای واقعی میتواند شامل یک مدیر پروژه باشد که تحت تأثیر تعصب نسبت به ارشدیت قرار دارد. او راه حل های نوآورانه اعضای تیم جوان را نادیده می گیرد.

اتخاذ یک طرز فکرکل نگر، خطوط رهبری معاصر را بازتعریف می کند. همچنین، فراتر از شیوه‌های سنتی به سمت شیوه هایی حرکت می کند که موفقیت پروژه را تقویت می کند و تعاملات تیمی پویا را تقویت می کند. این عصر نیازمند رهبرانی است که در مسیریابی با عدم قطعیت ها و پرورش فرهنگی فراگیر که هم ایمنی و هم نوآوری را حمایت می کند، مهارت داشته باشند.

بخشی از طرز فکر کل نگر در تحول رهبری شامل :

  • چابکی و سازگاری است که رهبران را منعطف و آماده تغییر می کند، آن‌ها درک دلایل پشت شیوه های فعلی را در اولویت قرار می دهند و پذیرای ایده های جدید هستند.
  • یکپارچه سازی زندگی شخصی و حرفه ای که باعث می‌شود که ارزش های شخصی،خانواده،شغل و جامعه به هم مرتبط هستند .آن‌ها می‌کوشند این جنبه های متعادل کنند و درک کنند که هر یک بر دیگری تاثیر می گذارد.
  • تمرکز بر روابط و اجتماع باعث ایجاد روابط قوی و تقویت حس اجتماعی می گردد. رهبران کل نگر از اطرافیان خود حمایت می کنند و آنها را ارتقاء می‌دهند و یک محیط مثبت و مشارکتی ایجاد می کنند.
  • ذهن آگاهی و حضور به رهبران یاد می دهد که به طور کامل درگیر تعاملات خود باشند و استرس را به شیوه ای متمرکزتر مدیریت کنند.
  • تفکر سیستمیک باعث تشخیص ارتباط عناصر مختلف در سازمان است ، این رویکرد رهبران را قادر می‌سازد تا تآثیر گسترده تری از تصمیمات و اقدامات خود را بر کل سیستم درک کنند.

نگاهی به آینده :

با نگاه به آینده، جوهر رهبری در مدیریت استراتژیک به طور واضح، کل نگری است. پذیرش تغییر ذهنیت و اولویت دادن به ایمنی روانی فقط ضروری نیست، بلکه فرصتی طلایی برای کسانی است که آماده رهبری با همدلی و نوآوری هستند.

تفکر کل نگر فقط یک روند نیست، این یک تحول اساسی در DNA رهبری موثر است. همانطور که به سال 2024 و بعد از آن قدم می گذاریم، بگذارید پیشگامان این پارادایم جدید باشیم که با شجاعت، بینش و تعهد عمیق به رشد و رفاه تیم هایمان رهبری می کنیم.

همچنین بخوانید : آیا مشکل درستی را حل میکنید؟

منبع : ILCMC.ir

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید