مهدی تقوی قتصاددان
بی تردید اجرایی شدن تحریم های آمریکا علیه ایران می تواند زمینه را برای پررنگ تر شدن مشکلات کنونی اقتصاد ایران فراهم کند. مساله اقتصاد ایران ، تحریم نیست، حقیقت اینجاست که اگر اقتصاد ایران اقتصادی پویا و درونزا بود تحریم نمی توانست تمامی ابعاد اقتصاد و زندگی مردم را تحت تاثیر خود قرار دهد.
متاسفانه اقتصاد ایران از مشکلاتی رنج می برد که دهه هاست مقامات و مسئولان درباره آن صحبت می کنند اما هیچ گاه اقدامی عملی و علنی برای حل آنها صورت نگرفته است .
از اواسط دهه چهل با افزایش وابستگی اقتصاد به نفت، بسیاری از کارشناسان نسبت به مضرات این وضعیت هشدار دادند اما در عمل این وابستگی هر سال بیش از سال گذشته شد و درآمدهای نفتی به عنوان یک فرصت در دست دولت ها، شرایط را برای شکل گیری یک بروکراسی بیمار فراهم کرد.
از سوی دیگر تورم، نرخ بالای بیکاری، وابستگی تولید به واردات ، کم آبی و بی توجهی به بحران محیط زیست و مساله آب ، بحران صندوق های بازنشستگی ، رشد بالای نقدینگی و … همگی سالیان طولانی است اقتصاد را تحت فشار قرار می دهد اما هیچ دولتی نتوانسته است این بحران ها را برطرف نماید.
به صراحت می گویم تنها کاری که دولت ها انجام داده اند، تلاش برای تعویق بحران بوده و در نتیجه دائما نگرانی از تبعات آن افزایش می یابد . در چنین شرایطی اعمال تحریم های غرب علیه ایران فضا را به چه سمتی هدایت می کند؟
در حقیقت وقتی تحریمی علیه ایران اجرا می شود ، دستگاه بروکراسی تمام تلاش خود را به جای حل بحران های ساختاری پیش گفته معطوف به حل تبعات تحریم می کند و در بزنگاه های کوتاهی که در میانه این روند ایجاد می شود نیز ناتوان از درونزایی اقتصاد، باز به شرایط پیشین باز می گردد .
وقتی در سال 91 ایران مشمول تحریم نفتی می شود، کشور در مضیقه ای جدی قرار می گرد و کاهش درآمد نفت شرایطی بحرانی را رقم می زند اما با رفع این بحران، باز درآمدهای نفتی به اقتصاد تزریق می شود .
شاید اگر به جای تزریق درآمد نفتی ، برنامه ای 5 ساله برای تداوم روند پیشین تدارک می دیدیم امروز آسیب پذیری اقتصاد ما به شدت کاهش می یافت چرا که در شرایط کنونی باز هم آمریکا دست روی بخش نفت و انرژی ایران گذاشته است.
وضعیت اقتصاد ایران به بیمار چاقی شبیه است که به دلیل چربی و قند بالا بستری است و باید رژیم غذایی بگیرد. در این شرایط ممکن است بیمار به محض دریافت علائم اولیه کاهش قند و چربی، پرخوری را از سر بگیرد و طبیعی است که دوباره به وضعیت سابق باز می گردد و می تواند با کاهش قند و چربی، خود را از دریافت غذای چرب و شیرین باز دارد و با رژیم غذایی سخت اما سازنده درمانی واقعی برای خود ایجاد نماید.
با اعمال تحریم های جدید، بی تردید وضعیت ارتباطات بانکی ما کمی سخت تر می شود چرا که حتی پس از برجام نیز گشایش چندانی در این حوزه ایجاد نشده بود اما بخش نفت و انرژی و البته پتروشیمی با مضیقه روبرو می شوند .
با توجه به اینکه آمریکا صادرات مواد خوراکی و فرش را نیز هدف تحریم قرار داده، صادرات فرش و پسته ایران با کاهش مواجه می شود و از سوی دیگر صنعت هوایی ایران نیز قادر به ادامه روند نوسازی نخواهد بود.
در این شرایط بهترین اقدام رفتار عقلانی مانند همان بیماری است که مثال زدم.من از تحریم به عنوان فرصت یاد نمی کنم بلکه به عنوان معلم اقتصاد می گویم باید راه را بر ایجاد فرصت های دوباره برای تحریم بست چرا که در این صوت مردم مدام با شرایط سخت و سخت تر روبرو می شوند و فرصت توسعه برای یک نسل از میان می رود.
از اعلام واقعیت ها نترسید، همان طور که کاغذپاره خواندن تحریم نتوانست از تبعات آن بکاهد، سکوت درباره تبعات آن نیز نمی تواند مشکلات را حل کند، بهتر است مقامات دولتی با صراحت درباره تاثیر تحریم و نکات قابل اداره آن با مردم صحبت کنند تا معلوم شود چه تدابیری را برای آینده در نظر گرفته اند.