يك اراده جمعي و همكاري مشترك در صنعت بيمه با راهبري بيمه مركزي نیاز است
از پیشکسوتان و بزرگان و مدیران با سابقه صنعت بیمه کشور است. حدود 40 سال سابقه مدیریت در این عرصه دارد.سخن از معصوم ضمیری مدیرعامل و نایب رئیس هیات مدیره بیمه پاسارگاد است. کسی که به عنوان سخنران کلیدی سمینار توسعه بیمه های زندگی در حوزه پیش نیازها، الزامات اساسی و راهکارهای توسعه بیمه زندگی سخنرانی داشت. او در این سخنرانی نکتههای متعددی را در باب توسعه بیمه های زندگی مطرح کرده است که بخش عمده ای از این سخنرانی را به روایت او، در ادامه میخوانید:
4 بخش برای سخنرانی
وقتي قرار شد در اين سمينار من صحبت كنم فكر كردم مطالب را به 4 بخش تقسيم كنم.
بخش اول: يك نگاه بسيار كوتاه داشته باشيم به اينكه در رابطه با بيمه هاي زندگي بعد از انقلاب در كشور ما چه اتفاقاتي افتاده. دربخش دوم هم پيش نيازها و الزامات توسعه بيمه هاي زندگي باز در حد كليات خواهم پرداخت. سوم یه راهكارهايي براي توسعه بيمه هاي زندگي به عنوان پيشنهاد خواهم پرداخت و در انتها هم به خاطر فعاليتي كه در شركت بيمه پاسارگاد در خصوص توسعه بيمه هاي زندگي اتفاق افتاده و اين يك محصول تجربه حداقل 7 الي 8 ساله اخير است آن را خدمت شما ارائه مي كنيم. اميدوارم بازار بيمه كشور بتواند از آنها بهره برداري كند براي توسعه هر چه بيشتر بيمه هاي زندگي .
موانع ربوی بودن
در بخش اول اگر بخواهيم خيلي گذرا به آن بپردازيم اتفاقاتي كه افتاده بعد از انقلاب جمهوري اسلامي ايران توسعه بيمه هاي زندگي دچار يك ترديد شد و بحث ربوي بودن آن مطرح شد كه يكي از موانع بود. از سال 1360 فروش بيمه هاي زندگي در كشور ما متوقف شد تا سال 1367 اين ابهام وجود داشت. در سال 1367 يك اقداماتي شد و بخاطر اهميت بيمه هاي زندگي در قانون جديدي كه در مجلس پيش بيني شد حتي براي توسعه بيمه هاي زندگي يك شركت تخصصي پيشنهاد شد تحت عنوان شركت بيمه دانا به اهميت توسعه بيمه هاي زندگي توجه ويژه شد. همزمان با آن اقداماتي شد در رابطه با توضيح بيمه هاي زندگي، اصول محاسباتي آن و نتيجه مالي اين بيمه نامه ها در مراجع مذهبي.
خوشبختانه موافقت مراجع مذهبي گرفته شد كه صنعت بيمه مي تواند در بخش بيمه هاي زندگي فعال باشد بخصوص با فرمولي كه پيشنهاد شد ما سودي كه در بيمه هاي زندگي مي پردازيم يك سود حداقل تضمين شده است و بيمه گذارها در نتيجه فعاليتشان به صورت واقعي شريك هستند. با پرداخت مشاركت در منافع اين يكي از توجيهاتي بود كه در واقع طراحي بيمه هاي زندگي را با رعايت شئونات شرع مقدس اسلام امكان پذير مي كرد. متعاقب آن در سال 1373 شروع فعاليت جديد شركتهاي بيمه در بخش بيمه هاي عمر در بيمه آسيا شروع شد. بعد از آن هم بقيه شركتها پيوستند. تا بخش خصوصي صنعت بيمه مجدداً آغاز به فعاليت كرد كه در آن مقطع تعدادي از شركتهاي بيمه اصولاً توسعه فعاليتشان را در بيزينس پنلهايي كه به بيمه مركزي داده بودند يكي از بندهاي آن هميشه توسعه بيمه هاي عمر بود به عنوان يكي از اهداف اساسي. حالا چقدر به آن اهداف رسيدند يا نرسيدند. حتماً جاي مطالعه و بررسي دارد. در اين خصوص در بازار چند شركت بيمه توجه بيشتري داشتند. از آن جمله شركت بيمه كارآفرين، بيمه سامان و پس از آنها بيمه پاسارگاد به عنوان فعال در بخش بيمه هاي زندگي نقشهاي خوبي را ارائه كردند.
3 عامل برونی در حوزه بیمه زندگی
اگر بخواهيم به موارد بيرون صنعت بيمه و داخل صنعت بيمه بپردازيم بحث بسيار مفصلي است. اما مهمترين آنها را مي شود در توسعه بيمه هاي زندگي در بيرون از صنعت بيمه حداقل به سه مورد اشاره كرد. در توسعه بيمه هاي زندگي وجود يك بازار سرمايه مطمئن و كارآمد يكي از الزامات يا يكي از پيش نيازهاي خوب است. اما همين جا سؤال مطرح مي شود كه اگر نبود چه؟ بيمه گرها بايد راههاي ديگري را پيدا كنند. اما اگر بود مي تواند فعاليت بيمه گرها را در بخش بيمه هاي زندگي سرعت ببخشد و بهتر انجام دهد. ثبات نسبي در ارزش پول ملي يكي از مباحث جدي است. در بيمه هاي زندگي كساني كه مي آيند و خودشان را براي بلند مدت بيمه عمر مي كنند يا بيمه زندگي خريداري مي كنند از تورم يا كاهش ارزش پول ملي صدمه مي بينند .
بيمه گرها براي اين هم بايد فكري بكنند چون دست خودشان نيست به هرحال اين اتفاق مي افتد اما با مكانيسهاي بيمه اي كه حالا انشاالله در مقالات بعدازظهر به آنها خواهند پرداخت به اين نگراني بيمه گذارهاهم بايد پاسخي داشته باشند ما بتوانند در بيمه هاي زندگي كارشان را انجام بدهند .
اراده جمعي و همكاري مشترك
مسئله اساسي سوم توسعه فرهنگ بيمه در جامعه است كه همانطوري كه اشاره شد خوشبختانه در سالهاي اخير حداقل در بخش بيمه هاي عمر اقدامات خوبي در اين بخش انجام شده من اين سه مورد رو اشاره كرد به خاطر اينكه مبتلا به صنعت بيمه است . موارد خيلي زياد ديگري را مي شود تيتر كرد و در موردشان صحبت كرد .
اما در داخل صنعت بيمه چه پيش نيازها و الزاماتي لازم است من فكر مي كنم اگر صنعت بيمه مي خواهد در بخش بيمه هاي زندگي قدمهاي مؤثر طبق آنچه كه در برنامه ها پيش بيني شده اولين اقدام آن يك اراده جمعي و يك همكاري مشترك در صنعت بيمه با راهبري بيمه مركزي است اين اگر فراهم نشود و به صورت جزيره اي هر كدام از شركتها طبق برنامه هاي خودشان كارهايي را انجام بدهند نه اينكه نتيجه نگيرند ولي نتيجه مطلوب و نتيجه قائي را شايد نشود بهش دست پيدا كرد.
برعكس خيلي از محصولاتي كه در جامعه رايج است معمولاً محصولي را توليدكنندگان آنها آماده مي كنند بعد دنبال توزيع و عرضه آن مي روند.
سازمان فروش تخصصي
يكي ديگر از الزامات توسعه بيمه هاي زندگي يك سازمان فروش تخصصي است. همه دوستاني كه در اين جمع حاضرند مي دانند. اولاً بيمه فروختني است ثانياً بيمه عمر اصلاً فروش چهره به چهره نياز دارد. اگر كساني معتقد باشند كه مي شود با يك آگهي و يا اعلام عمومي بيمه نامه فروخت اين يك خطاست نمي شود اين اتفاق بيافتد.
پس بايد برايش شبكه فروش خوب و تخصصي سازماندهي شود و در سازماندهي به آموزش، مديريت و نظارت برآن شبكه حتما بايد فكرشود .
شبكه اي كه آموزش نداشته باشد نمي تواند درجامعه خوب بيمه نامه را توضيح بدهد و اگر نظارت و مديريت نشود مي تواند اشكالات بعدي در جامعه به وجود بياورد .
ريسكهاي بيمه غير زندگي و زندگي
براي استاندارد هاي مالي و حسابداري در رشته هاي غير عمر ما يك استاندارد شماره 28 را تهيه كرديم و الان در حال اجراست . در همان جا قول داده شده بود كه براي بيمه هاي زندگي بايد استاندارد ويژه اي تهيه شود كه هنوز به جايي نرسيده درصورتي كه يك اهميت ويژه دارد .
لزوم تاسيس شركتهاي بيمه خصوصي به نظر مي رسد مورد اتفاق همه ما هست كه اصولاً جمع كردن ريسكهاي بيمه غير زندگي با بيمه زندگي كار حرفه اي و درستی نيست اين دو بايد از هم جدا شود اما با توجه به اينكه الان بزرگترين بخش بازار بيمه ما بخش بيمه هاي غير زندگي است خوب است كه براي تاسيس بيمه هاي زندگي اختصاصي و تخصصي يك مشوقهايي در نظر گرفته شود تا تعداد اين شركتها بیشتر شود.
توصیه این است که ما اگر در اجرای حاکمیت شرکتی در بقیه شرکتها که به صورت عمومی کار می کنند احیاناً فرصتی قائل می شویم و آمادگیهایی لازم است به خاطر حساسیت و نگرش نظارتی کامل در بیمه های زندگی در شرکتهایی که بیمه زندگی در آنها تولید مهمی از شرکت را تشکیل می دهدو یا احیاناً به صورت اختصاصی تشکیل شده اند اولویت اجرای حاکمیت شرکتی را در آنها جدی بگیریم. به خاطر اینکه در آنجا ما با منابع مردمی سروکار داریم ما با حفظ و نگهداری و مراقبت از ذخایر شرکتهای بیمه یک مسئله جدی است.
برنامه جامع بیمه های زندگی
به نظر می رسد یکی از موانعی که در توسعه بیمه های زندگی می شود به آن اشاره کرد یک برنامه جامع بیمه های زندگی که بتواند مورد استفاده اکثریت شرکتهای بیمه قرار بگیرد وجود دارد.
تک تک تعدادی از شرکتهای بیمه هر کدام به نوبه خود و بنا بر توان خودشان اقداماتی انجام دادند که امروزه به هر حال جای قدردانی از آن شرکتها هست. اما خوب است این توان در یکجا جمع شود و با نگاه و نظارت و ارشاد بیمه زندگی یک برنامه جامع و کاملی در رابطه با بیمه های عمر تهیه شود که همه بتوانند از آن استفاده کنند.
با سیستم بانکی رقابت کنیم یا نه؟
ما در بیمه های عمر می توانیم با سیستم بانکی رقابت کنیم یا نه؟ من اعتقاد دارم ما اصلاً رقیب سیستم بانکی نیستیم. ما محصولی می فروشیم که اصلاً بانک نمی تواند بفروشد اگر بلد باشیم این را عرضه کنیم و بلد باشیم توسعه اش بدهیم. بانکها سیستمی ندارند که به مردم بگویند شما ماه به ماه یک پولی بدهید تا من یک روز یک پول عمده بدهم. عکس این را می گویند آنها می گویند یک پول عمده من ماه به ماه خرجی شما را می پردازم. بنابراین یک مقدار اصول بیمه های زندگی با پس انداز در بانکها تفاوت دارد.
در بیمه پاسارگاد در همین دوره بسیار کوتاه ما 82 شعبه داریم که فعالیت بیمه انجام می دهند. عمده آنها به بیمه های زندگی مشغولند. تعداد نماینده های عمومی 2600 عدد و اون عددی که اشاره شد حدود 22-23 هزار تا در کل بازار بیمه نماینده تخصصی 19هزارتا از آنها در بیمه پاسارگاد است . یک سازمان فروشی طراحی کردیم که آن سازمان فروش مدیران ارشد فروشی دارد که برکار نماینده ها نظارت می کنند، مدیریت می کنند، کنترل می کنند. مدیر توسعه دارند، مدیرآموزش و مدیر فروش دارند. به عبارت دیگر به جای اینکه ما برویم نماینده های فروش بیمه های عمر را مستقیماً به بدنه شرکت وصل کنیم آنها را در غالب یک سازمان درآورده ایم و بر آنها نظارت می کنیم. جا دارد الان اینجا از توفیق و تلاشی که این شبکه هم در توسعه بیمه های زندگی داشتند به سهم خودم قدردانی و تشکر کنم. خوب امیدوارم حوصله شما را سر نبرده باشم. مطالب ، مطالب خیلی کلی بود ولی این مطالب می تواند دستمایه مطالعات و کارهای عمیقتر و کارشناسی تر آینده در پژوهشکده و بیمه مرکزی قرار بگیرد تا برسیم به یک برنامه اساسی برای توسعه بیمه های زندگی.