شنبه 3 آذر 1403
خانهخبرفرهنگی و هنریاحوال‌پرسی از قدیمی‌ترین استودیوی رادیو

احوال‌پرسی از قدیمی‌ترین استودیوی رادیو

استودیو هشت

«استودیو هشت» به عنوان یکی از قدیمی‌ترین استودیوهای رادیو، قریب به ۷۰ سال است که در نزدیکی میدان ارگ و در دل ساختمان قدیمی رادیو جا خوش کرده و میزبان صدای گرم گویندگان و هنرمندان ایرانی است.

به گزارش رتبه آنلاین، آنچه در ادامه می‌خوانید شرح حال این روزهای استودیو هشت است که خبرنگار ایسنا با حضور در این محل و گفت‌وگو با برخی هنرمندان قدیمی به توصیف آن پرداخته است.

تقریبا ۸۰ سال از راه‌اندازی عمومی رادیو در ایران می‌گذرد. چهارم اردیبهشت ۱۳۱۹ بود که اولین فرستنده‌ رادیویی در ایران در ساختمان بی‌سیم در جاده قدیم شمیران افتتاح شد. عمارت کلاه فرنگی یا همان بیسیم یک بنای تاریخی با قدمتی بیش از ۹۰ سال است که در حال حاضر هم بسیاری از نخستین تجهیزات رادیویی در آن مستقر هستند.

در سال ۱۳۲۷ رادیو به میدان ارگ منتقل شد و تا سال‌ها در آنجا ماند. پس از چند دهه و با ساخت ساختمان شهدای رادیو، اغلب شبکه‌های سراسری صدا به جام جم منتقد شدند و تنها شبکه تهران و رادیو نمایش بودند که در ارگ باقی ماندند؛ هرچند در ادامه به‌رغم مخالفت‌های هنرمندان، رادیو تهران هم به مجموعه جام‌جم صداوسیما انتقال یافت تا استودیو هشت بماند و نمایش‌های رادیویی.

استودیو هشت به گفته خیلی‌ها، قدیمی‌ترین استودیوی ساختمان ارگ است اما همچنان فعال بوده و پذیرای هنرمندان عرصه رادیو خصوصا نمایش‌های رادیویی است.

برای درک بهتر توصیفات از استودیو هشت، راهی میدان ارگ شدیم تا شنیده‌ها را از نزدیک شاهد باشیم و پای صحبت چند هنرمند بنشینیم.

تابلوی «رادیو تهران» هنوز بر سر در ساختمان به چشم می‌خورد و محوطه بیرونی رادیو ظاهر قدیمی و اصالتش را حفظ کرده‌ است. با این حال به استودیو هشت که نزدیک می‌شویم، از همان در ورودی تغییرات به چشم می‌خورد و معلوم می‌شود که به تازگی تغییراتی صورت گرفته است.

دکور کرم قهوه‌ای و MDF‌های به‌کار رفته در نمای بیرونی دیوارها، پوششی است که اصالت و قدمت استودیو را پوشانده و سعی دارد که آن را جدید و امروزی نشان دهد. اما تمام اینها از ارزش و اصالت استودیو چیزی کم نمی‌کند؛ چشممان را که می‌بندیم هنوز صدای بزرگانی که در جای جای این استودیو صدایشان ضبط شده به گوش می‌رسد؛ انگار که خشت خشت اتاقک رادیویی، نواری است که صدای این بزرگان را بر روی خود ضبط کرده است.

آنچه در بالا خواندید توصیف خبرنگار ایسناست از استودیو هشت که در ادامه برای آشنایی بیشتر با قدیمی‌ترین استودیوی ایران، گفت‌وگوهایی داشته است با بزرگان صدا و خانواده‌ی قدیمی رادیو که در زیر می‌خوانید:

استودیو هشت حالش خوب بود، حالش بد شد و الآن دارد بهتر می‌شود

حمیدرضا هدایتی ـ بازیگر و گوینده رادیو ـ درباره‌ی استودیو هشت می‌گوید:‌

«این استودیو پر از خاطرات است و هنرمندان بزرگی به آن آمده‌اند مانند منوچهر نوروزی، تابش و ‌مخبری که خدا رحمتشان کند و خانم ژاله علو. این ساختمان پر از خاطرات خوش است؛ به جز جای خالی بعضی عزیزان که همیشه احساس می‌شود.»

«بعضی از خواننده‌های قدیمی هم در این استودیو خوانده‌اند؛ مانند استاد بنان اما بیشتر نمایش و جُنگ در آن ضبط می‌شود. از میدان ارگ تا این ساختمان‌ها همگی یک مجموعه بزرگ تاریخی هستند اما ساختمان‌ها معنا ندارند بلکه این آدم‌ها هستند که به ساختمان‌ها معنا می‌دهند.»

هدایتی سپس ادامه می‌دهد: استودیو هشت، یک استودیو بود با تکنولوژی عالی که وقتی بازسازی شد خراب شد و آن فضای آکوستیک رادیو بهم خورد. باید مثل یک آثار باستانی مرمت می‌شد اما نشد.

او که همچنین بازی در فیلم‌ «مسافران» بهرام بیضایی و سینمایی «لاتاری» و سریال‌های «در چشم باد»، «تا ثریا» و «از یادها رفته» را در کارنامه دارد، درباره‌ی سابقه حضورش در رادیو می‌گوید:‌ من از سال ۶۷ تقریبا به طور مستمر در رادیو بوده‌ام؛ هم در نمایش‌های رادیویی شرکت داشتم و هم گزارش می‌گرفتم. یکی از نمایش‌های خاطره‌انگیز من در استودیو هشت که با آقای میکائیل شهرستانی کار می‌کردیم‌ نمایش «هزار افسون»‌ بود. استودیو هشت در گذشته حالش خوب بود اما حالش بد شد و الآن دارد بهتر می‌شود.»

گفتیم موکت کف استودیو را عوض کنید، کل دیوارها را خراب کردند!

مجید حمزه ـ کارگردان و گوینده رادیو ـ درباره خاطراتش در استودیو هشت می‌گوید:‌ «از وقتی که رادیو از بیسیم به ساختمان ارگ منتقل شد استودیو هشت بوده و زندگی‌ها در اینجا اتفاق افتاده است. کارهایی در اینجا ضبط شده که شاهکارهای رادیویی بوده‌اند و هنرمندانی اینجا کار کرده‌اند که زبانزد هستند.

او درباره بازسازی استودیو هشت هم چنین اظهار می‌کند: چند سال پیش استودیو هشت بازسازی شد اما متاسفانه فضای آکوستیک استودیو را خراب کردند. شاید خود ما این وسوسه را ایجاد کردیم به این دلیل که موکتی که کف استودیو پهن بود گرد و خاک جمع می‌کرد و وقتی روی آن راه می‌رفتیم خاک بلند می‌شد و حنجره‌ را آزار می‌داد. سه ـ چهار سال قبل، آن دیوار انتهای استودیو نبود،‌ نصفش دیوار بود و نصفش پنجره‌ای بود رو به یک اتاق فرمان که روبه‌روی همین اتاق فرمانی که در آن هستیم قرار داشت.

یک روز آمدیم دیدیم دیوارهای استودیو را دارند خراب می‌کنند، دیوارهای بتنی نه،‌ دیوارهای رویی که برای ایجاد فضای آکوستیک استودیو کشیده بودند. هر چه داد زدیم و اعتراض کردیم فایده‌ای نداشت. دور تا دور دیوارها هم چراغ‌هایی گذاشته بودند که چشم را اذیت می‌کرد. یک روز دیگر آمدیم دیدیم که دیوارهایی که ساخته بودند خراب شده، گفتیم بگذارید ما با شما مشارکت فکری بکنیم نگذاشتند و گفتند ما مهندس داریم. قوطی‌های پروفیل را در بدنه استودیو بالا برده بودند و روی آن چوب و MDF نصب کرده بودند. از استودیو هشتِ با کیفیت یک آب انبار ساختند که صدا در آن می‌پیچد و الآن بعد از چند سال کمی جا افتاده و ما و صدابردارها فهمیده‌ایم که از چه زاویه‌ای استفاده کنیم که صدا خوب ضبط شود. اما هنوز هم مثل آب انبار است و صدا در آن می‌پیچد. خواهش کرده‌ایم تا تمهیداتی به کار ببرند تا عیوب رفع شود.‌ می‌توان از ورقه‌های آکوستیکی استفاده کرد که در گذشته هم داشتیم و در استودیو جام جم هم استفاده می‌شود. من خودم فنی هستم و همیشه گفته‌ام که بدون چشم‌داشت برای بهبود اوضاع استودیو محاسباتی را کرده‌ام.

حمزه ادامه می‌دهد: من تمام متن‌های رادیویی که در اینجا تنظیم و نوشته می‌شد را نگه می‌داشتم و آرشیو عظیمی بود که سال‌ها التماس کردم از اینها اسکن بگیرید،‌ در زمان هر مدیری می‌گفتم، می‌گفت، چشم اما عملی نمی‌شد حتی گفتم خودم نیمی از هزینه‌اش را تقبل می‌کنم اما باز هم توجهی نکردند. من هم بعد از چند سال وقتی داشتم مدارک و اسناد پدر خانمم که دیگر در قید حیات نبود را دور می‌ریختم دیدیم این آرشیو اگر بماند بچه‌هایم می‌گویند خدانیامرزدتت که این باری که گذاشتی برای ما عامل دردسر است برای همین جعبه‌های تکست را هم از بالای طبقه سوم به داخل کامیون ریختیم و رفت تا خمیر شود و به دیار باقی برود. اما بعضی‌ها را نگه داشتم و عناوین را هم حفظ کردم که امیدوارم به درد بچه‌های آینده رادیو بخورد.»

دیدن استودیو هشت آرزوی نابینایان بود

وقتی از فرشاد آذرنیا ـ تهیه‌کننده باسابقه رادیو ـ درباره خاطراتش از استودیو هشت می‌پرسیمف می‌گوید: «‌من سال ۱۳۶۷ وارد رادیو شدم؛ یعنی ۳۱ سال پیش و کارم را از همین استودیو هشت شروع کردم. اینجا همش خاطرات است. من وقتی آمدم جنگ تازه تمام شده بود و آثارش هنوز بود. در حیاط رادیو پناهگاه بود که نمی‌دانستیم با آن چه کنیم اولش قرار بود استودیو بشود اما نمازخانه شد و بعد هم حوض شد. این‌ها همه به استودیو هشت ربط دارد زیرا هر کس بخواهد به استودیو هشت بیاید باید از وسط این‌ها رد شود.

یادم می‌آید یک روز گروهی از نابینایان به اینجا آمدند. خدا رحمت کند آقای ایرانپور را من و ایشان یک نمایشی داشتیم با نابینایان،‌ وقتی به نابینایان گفتیم اینجا استدیو هشت است گریه کردند و گفتند دیدن اینجا آرزویمان بود. اینکه از لفظ دیدن استفاده می‌کردند خیلی برایم جالب بود.

فرشاد آذرنیا در رابطه با تجهیزات استودیو هشت هم می‌گوید:‌ استودیو هشت الآن از نظر دستگاه‌های صدابرداری،‌ میکروفون و میکسر خیلی پیشرفت کرده است ولی داخل استودیو از نظر صدا ضغیف شده است. چند وقت پیش خانم علو گفتند موکت استودیو خیلی خاک جمع می‌کند و ریه‌هایمان اذیت می‌شود. به خاطر عوض کردن موکت کل استودیو را بهم ریختند و از آن حالت آکوستیکش خارج شد حتی در ورودی را که نام تمام رفتگان رادیو رویش نوشته شده بود،‌ عوض کردند. در حال حاضر صدا در استودیو می‌پیچد و برای صدابردار، صدابرداری در همچین فضایی خیلی سخت است اما آقای افتخاری قول داده‌اند که درستش کنند.»

 تنها صداست که می‌ماند

میرطاهر مظلومی ـ بازیگر سینما،‌ تلویزیون و تئاتر ـ که به تازگی فصل اول مجموعه نمایشی «ساده خط خطی» به کارگردانی این هنرمند به پایان رسیده، درباره‌ی استودیو هشت می‌گوید: «‌به نظرم اینجا باید تبدیل به موزه بشود. بزرگان زیادی مثل اکبر مشکین،‌حمید صارمی،‌ عزت الله مقبلی،‌ رامین فرزاد و خیلی‌های دیگر در این استودیو کار کرده‌اند. هرکس در فضای اینجا قرار می‌گیرد ارتباط خاصی با اینجا برقرار می‌کند. اینجا تبدیل به خانه ما شده و گاهی وقتی کاراکتری را بازی می‌کنم صداهای عزیزان در گوشم می‌پیچد و فقط صداست که می‌ماند.»

او ادامه می‌دهد: هرچند که استودیو هشت مورد بی‌مهری‌هایی قرار گرفته و آنچنان که باید و شاید به آن رسیدگی نشده، اما هنوز هم پابرجاست و خیلی‌ها آرزو دارند صدایشان از آنجا به گوش مردم برسد.

 

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید