جلال خو شچهره|
هنوز زود است برای اتفاقاتی که خاورمیانه و بالتبع آن منطقه خلیجفارس در ماههای آینده آبستن آن است، به روشنی پیشبینی کرد. با این حال قرائن ضدونقیض در آن بسیار است. همین مهم سبب میشود تا با احتیاط به فرآیند تحولات نگریست. اینکه آیا خاورمیانه به سمتی میرود که جنگ بزرگ دیگری را در سال نوِ میلادی تجربه کند و یا دیپلماسی خواهد توانست مانع این اتفاق شود؟
رویکرد تقابلی ایالات متحده علیه ایران، هر روز ابعاد تازه و گستردهتری مییابد. به نظر میرسد دولت ترامپ علاوه بر تلاش برای تنگکردن حلقههای فشار اقتصادی، اکنون بیش از گذشته به دو راهکار دیگر نیز توجه دارد؛ انزوای منطقهای و نیز اقدام برای ایجاد اجماع جهانی علیه ایران. «مایک پمپئو» پیش از سفر دورهای خود به هشت کشور خاورمیانه به شبکه CNBC از نیت خود در این سفر برای ایجاد و گسترش ائتلاف علیه ایران خبر داد. به گفته او این ائتلاف باید کشورهای حوزه خلیجفارس، اسرائیل، اروپا و آسیا را دربرگیرد.
او تصریح کرد میکوشد چنین باوری را گسترش دهد که ایران بزرگترین حامی دولتی تروریسم در جهان است. آنچه محل تردید نیست، اینکه اکنون اعضای دولت تندروی «دونالد ترامپ» نشانههای روشنی از ورود به مراحل تازهای از سیاستهای نظامی، اقتصادی و سیاسی در برابر ایران بروز دادهاند. در این میان نمیتوان ولع اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را در تشویق و ترغیب ترامپ به مقابله با ایران نادیده گرفت.
از اینرو درخواستِ مایک پمپئو از کشورهای اردن، مصر، بحرین، امارات متحدهعربی، قطر، عربستان سعودی، عمان و کویت برای ایفای نقش بیشتر در همکاریهای استراتژیک منطقهای در نظر بسیاری از ناظران به بروز علائم تغییر استراتژیک در عملکرد منطقهای دولت ترامپ تفسیر شده است. بهویژه اگر یکدست شدن کابینه ترامپ را پس از خروج دو چهره به نسبت معتدل و مخالف با چهرههای تندرو مانند جان بولتون، مایک پمپئو و برایانهوک از تیم ترامپ در نظر آوریم، استعفای «جیمز متیس» وزیر دفاع و نیز «مککورگ» نماینده آمریکا در ائتلاف مبارزه با داعش، نشانگر اعتراض جریان معتدل از تیمی است که حتی برخلاف ترامپ بر طبل تشدید منازعات تا مرز رودررویی میکوبد.
اگرچه بهظاهر اعلام خروج 2000 نیروی نظامی آمریکا از سوریه چنین بهنظر آمد که دولت ترامپ میخواهد تن خود را از آتش منازعات خاورمیانه دور کند؛ ولی سفر بولتون و پمپئو به منطقه و گفتوگوهایشان با رهبران کشورهای متحد آمریکا از یکسو به کمرنگ کردن اعلام ترامپ انجامید و از سوی دیگر اعزام ناو هواپیمابر «جان استینس» به خلیج فارس با همراهی 11 هزار نظامی که با خود موشکاندازهای «موبایل بای» و دو توپ «دیکاتور» و «میچر» دارند، تصویر دیگری را پیش چشم قرار میدهد. این درحالی است که آمریکاییان، حضور نظامی خود در عراق و در پایگاههای نظامی را به شدت تقویت کردهاند. پایگاه «عینالاسد» 66 کیلومتر با مرز ایران فاصله دارد و قرار است نظامیان آمریکایی پس از خروج از سوریه ـ که البته زمان آن هنوز اعلام نشده ـ در این پایگاه مستقر شوند. پرسش این است: آیا تندروهای آمریکایی با تشویق متحدان منطقهای خود درصدد ماجراجویی در خلیجفارس هستند؟ دامنه این ماجراجویی چه میزان است؟ چه نتیجهای برای این اقدام پیشبینی شده است؟ آیا نزدیک شدن به پرتگاه رودررویی همراه با احتیاطهای لازم خواهد بود تا افراطیون آمریکایی و یا متحدان منطقهای آنان نتوانند با اقدامی غیرمنتظره اوضاع را از کنترل خارج کنند؟ نمیتوان پیشبینی روشنی دراینباره کرد اما بیتردید منطقه آبستن رخدادهایی است که خوشبینی در آن کمرنگ است.