این مسئله موجب واکنش کاربران شبکههای اجتماعی شد که اکثرا بر این باور بودند که بی بی سی و رسانههای مشابه سعی دارند از این طریق پالسهایی را به بازار ایران ارسال کنند که در زمان بازگشایی از نرخ بالا خرید و فروش را کلید بزنند. از سوی دیگر برخی از کارشناسان بر این باورند که دلالان بازر ارز نیز رفتار مشابهی دارند و با اعلام نرخهای غیر واقعی در کانالهای تلگرامی، بازار را متلاطم کرده و ارز را با افزایش قیمت مواجه میکنند.
اما در این میان برخی فعالان رسانهای و اقتصادی نظر متفاوتی دارند و معتقدند مسائلی در پشت پرده وجود دارد که موجب بروز مشکلات در بازار ارز شده اند. آنها بر این باورند که قرار بر این بود دولت ارز حاصل از فروش نفت را وارد بازار نکند و به کالاهای اساسی اختصاص دهد و بخش قابل توجهی از آن را نگهداری کند که تجربه ارزی در دوره تحریمهای قبل از برجام تکرار نشود. از طرف دیگر ارز حاصل از فروش میعانات گازی نیز به واردات داروهای مورد نیاز تعلق بگیرد و به علاوه در جهت کمک به دور زدن تحریمهای امریکا، بخشی از منابع حاصل از فروش نفت را صرف سرمایه گذاری در کشورهای دیگر کنند.
ضمن اینکه قرار بود برای تامین ارز نیز از صادرات استفاده کنند که قاعدتا مهمترین منبع ارز آوری صنایع فولاد و پتروشیمی هستند. بنابر این مقرر شد که صنایع فولاد و پتروشیمی از دولت همچنان یارانه تولید دریافت کنند (نرخ خوراک) و محصولات خود را صادر کنند. اما این گروه بر این باورند که در نشستی غیر رسمی که بین فولادیها برگزار میشود آنها تصمیم میگیرند ارز را وارد بازار نکنند و دلار را به ۱۲ هزار تومان برسانند آن هم زمانی که دلار حدود ۸ هزارتومان بوده است. درکنار آنها پتروشیمیها تصمیم میگیرند که با فولادیها همگام شوند و طرحی را پیشنهاد میکنند که با شاخص بورس نیز بازی کنند و هم بابت رشد شاخص سود ببرند و هم بابت عدم عرضه ارز به بازار. خودوروسازها که وابسته به صنایع فولادی و پتروشیمیها هستند در جریان قرار میگیرند و بازار را از خودرو خالی کرده و شروع به احتکار میکنند.
مقصران اصلی و بازار متلاطم
در همین خصوص وحید شقاقی شهری تحلیلگر مسائل اقتصادی طی گفتگو با فرارو اظهار کرد: «اتفاقی که در بازار ارز رخ داده به این دلیل است که وقتی ایده بازار ثانویه مطرح شد بسیار ایده خوبی بود، اما به دلیل ضعف اجرایی در این ایده، الان این بازار عملا از کارکرد افتاده است و به تدریج به روزهای پایان خود نزدیک میشود. روز اول قرار بر این بود که بازار ثانویه به نحوی تنظیم شود که قیمت ارز در بازار آزاد، آرام آرام کاهش پیدا کند و با بازار ثانویه یکسان شود. برنامه این بود که وارد کنندگان رسمی و صادرکنندگان غیرنفتی در این بازار خرید و فروش کنند و در کنار آن صرافان هم طی دویا سه هفته قبل به این بازار اضافه شدند.»
وی ادامه داد: «اما اتفاقی که رخ داد این بود که واردکننده رسمی حاضر نیست دلار را با قیمت بیش از ۸۰۰۰ تومان خریداری کند. زیرا میداند که کالایی که با ارز بیش از ۸۰۰۰ تومان وارد شود، خریداری نخواهد داشت. در طرف مقابل صادرکننده غیرنفتی هم حاضر نیست دلار خود را با قیمت ۸۰۰۰ تومان بفروشد. زیرا یک بازار جذابتری وجود دارد در کشور که میتواند با قیمت بالاتری دلار خود را به فروش برساند. پس صادرکننده غیرنفتی تمام تلاشش این است که یا دلار خود را وارد بازار نکند یا دیر وارد کند یا ارز کمتری وارد کند.»
او افزود: «به همین دلیل است که پتروشیمیهای ما که طبق گزارشات باید حدود ۸ میلیارد دلار ارز به نیما تزریق میکردند، تا این لحظه که من با شما صحبت میکنم، حدود ۲/۵ میلیارد دلار وارد کرده اند. جالب است که وعده دادند که تا پایان سال ۷ یا ۸ میلیارد دلار وارد بازار خواهند کرد. این در حالی است که طبق آمار آنها باید تا پایان سال حدود ۱۶ میلیارد دلار وارد بازار کنند. دلیلش هم این است که تمام واردکنندگان ما دنبال رانت و سود بیشتر هستند و برایشان هم اهمیتی ندارد این اقدامات آنها چه آسیب بزرگی به اقتصاد ایران وارد میکند.»
این اقتصاددان عنوان کرد: «مجموع اینها موجب شده است که بازار ثانویه که کاملا هم شفاف هست به واسطه عدم تمایل صادرکنندگان، عملا از کار بیوفتد و این بازار آزاد است که جهت دهی اقتصاد ایران را به عهده گرفته است. ضمنا این را باید عرض کنم که برخلاف اظهارات بعضی مقامات مبنی بر اینکه بازار آزاد ما بازار کوچکی است، اتفاقا این بازار فعلا بسیار هم بزرگ و گسترده است. زیرا واردکننده غیررسمی و قاچاق نیاز ارزی خود را از بازار آزاد تامین میکند، مسافران و دانشجویان هم ارز خود را از این بازار خریداری میکنند و در کنار اینها سفته بازی و سوداگری هم ارز خود را از بازار آزاد تامین میکند؛ بنابراین بازار آزاد ما فعلا بازار بزرگ و تاثیرگذار است و به بازارهای دیگر هم جهت میدهد.»
او تصریح کرد: «حالا با توجه به اینکه ما در یک جنگ اقتصادی قرار گرفتهایم، تمرکز دشمن روی بازار آزاد ما بسیار زیاد است. زیرا میدانند اگر بتوانند این بازار را تحت تاثیر قرار دهند و آن را کنترل کنند میتوانند لطمات بسیار شدیدی به اقتصاد کشور وارد کنند. به همین دلیل است که میبینیم به عنوان مثال بی بی سی ساعت ۱۱ شب قیمت ارز اعلام میکنند. این درحالی است که همه میدانند که ساعت یازده شب هیچ خرید و فروش دلار انجام نمیشود، اما این قبیل اقدامات باعث میشود که بازار را دچار هیجان کنند و فردا که بازار باز میشود از قیمتی شروع کنند که شب گذشته بی بی سی یا دیگر رسانهها خارجی اعلام کرده اند.»
وی در پاسخ به این سوال که چرا سخنرانی و مصاحبههای تلویزیونی که از سوی مقامات ایرانی و خارجی انجام میشود در بازار ایران تاثیر بسیاری میگذارد، عنوان کرد: «به طور کلی بازار به شدت تاثیرپذیر است و تحت تاثیر هیجانها، اخبار، رویدادها و … قرار میگیرد. در خصوص ماجرای نیویورک اینگونه بود که برخی امید داشتند که گشایشهایی در نیویورک اتفاق بیوفتد و حتی شاید در پشت پرده، تعاملاتی انجام شود، اما مشخص شد که به هیچ عنوان این اتفاقات رخ نخواهد داد و این سریعا روی بازر تاثیر گذاشت. اما با اینحال من معتقد هستم که ضعفهای داخلی ما تاثیر بسیاری در این وضعیت دارد و نباید همه مسائل را به سیاست خارجی ربط داد.»
راه حلی سخت، اما لازم.
اما حمیدرضا اشرف زاده دیگر تحلیلگر مسائل اقتصادی تقریبا نظر متفاوتی دارد. او در گفتگو با فرارو عنوان کرد: «درست است که ساعت یازده شب بازر ایران تعطیل است، اما همچنان در برخی نقاط مانند دبی، هرات، سلیمانیه و… خرید و فروش انجام میشود و معمولا هم رسانههای خارجی قیمتهای اعلامی خود را از طریق این بازرها به دست میاورند.»
وی ادامه داد: «اما انچه که این روزها در حال وقوع است به این دلیل است که یک عده سعی دارند پول خود را از کشور خارج کنند. اما نمیتوانند این را در بازر ایران تبدیل به دلار کنند. زیرا با توجه به حجم آن، خیلی سریع شناسایی میشوند؛ بنابراین چیکار میکنند، ریال خود را به بازارهای همسایه مثل دبی و باقی شهرهای همسایه میبرند و در آنجا تبدیل به ارز میکنند. به همین دلیل است که ارزش ریال به شدت رو به کاهش است و ارز هم هر روز قیمتش بالا میرود. اینها عوارض بحران مالی است که ما دچارش شده ایم.»
او افزود: «این همان اتفاقی است که در سال ۹۹ میلادی برای ترکیه اتفاق افتاد. آن زمان یک عدد آدامس در ترکیه چیزی بالغ بر یک میلیون و دویست هزار لیر ترکیه. اما آنها چه کار کردند؟ اول شش صفر از جلوی پول خود برداشتند و بهره بانکی را بالا بردند و تمرکز خود را بر مبارزه با فساد معطوف کردند و تا حدود بسیار زیادی موفق شدند فساد اقتصادی در کشورشان را کاهش بدهند. اینگونه توانستند خود را از بحران مالی خارج کنند. الان ما هم تقریبا باید همین کار را انجام دهیم. یعنی بهره بانکی را افزایش دهیم و به حدود ۵۰ یا حتی ۶۰ درصد برسانیم و سعی کنیم فساد در کشور را کاهش دهیم. این یکی از راههایی است که میتوان با استفاده از آن وضعیت کشور را سامان دهیم.»
اشرف زاده تصریح کرد: «اگر ما بهره بانکی را همانطور که عرض کردم به بالا ۵۰ درصد برسانیم و بعد به وامها سرمایه گذاری در حوزه مسکن، ماشینآلات و صنعتی و معادن وامثال اینها سوبسید پرداخت کنند. این سوبسید را هم از محل درآمدهای بهرهای که بانک مرکزی به دست میاورد پرداخت کنند. در کنار اینها باید مخارج دولتی را هم افزایش دهند. با این برنامه میتوانیم اقتصاد ایران را تا حدود زیادی تثبیت کنیم و مانع از ادامه روند افزایش قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی شویم.»