حمیدرضا طهماسبیپور| روزنامه نگار اقتصادی
صنعت خودروی ایران ازجمله صنایعی است که حمایت همه بخشهای حاکمیتی را در این 40 سال به خود دیده است و با هر روشی مورد پسند مسئولان و مدیران بوده است. صنعت خودرو در ایران سالهای سال است که دست حمایتی و پدرانه دولت را برای اداره خود داشته است و همچون فرزندی که چشم به جیب پدر دوخته و تلاشی برای رشد و تعالی خود ندارد، از هر فرصتی برای گرفتن حمایت پدرانه حسن استفاده را کرده است.
درعمر کوتاه صنعت تولید و مونتاژ خودرو در ایران، سالهای سال است که دیدگاه قالب حاکم بر دولتها حمایت از این صنعت بوده است؛ چرا که مدیران همیشه معتقد بودهاند این صنعت اشتغالزاست و نمی توان دهها هزار شغل مستقیم و غیر مستقیم این صنعت را به ورطه فراموشی سپرد و آن را تعطیل کرد.
این نگرانی حاکمیتی در این سالها، به شدت حمایتها و زیاده خواهیهایی در این صنعت منجر شده است که کار را به جایی رساند که در محافل خصوصی تصمیم سازان این صنعت همیشه حفظ این صنعت و جمله «باید باشد» به یک اصل بدل شد.
مزیت خودروسازی چیست؟
در این سالها کسی نپرسید و نخواست بپرسد که مزیت نسبی این صنعت در ایران چه بوده و هست و چرا باید صنعتی را ادامه مسیر داد که نوآوری و زایشی از درون ندارد و همیشه متکی به همکاریهای خارجی است که مستمر نیست و با یک فشار خارجی نابود میشود.
اصرار بر تولید خودرو در ایران به مونتاژ کاری ختم شد که به تحریمها وصل بود و بارها با همکاریهای منقطع به شکست رسید.
تمام این موارد در وضع و حالی ادامه حیات دارد که این صنعت، به گفته کارشناسان اقتصادی جزو «صنایع تنبل» ایران محسوب میشود و کاری برای ارتقای خود نکرده است؛ آن هم کار شایستهای که این حجم از حمایت را پاسخگو بوده باشد.
اوج هنر این صنعت در دودهه اول انقلاب، تولید پیکان یا همان «گاو شیرده» صنعت خودرو بود که با جایگزینی پراید ادامه حیات دارد.
نداشتن مزیت رقابتی مطلوب و کمبود تولید علم در این بخش، موضوعی بود که باعث شد تولید کم کیفیت و غیر رقابتی این صنعت به نارضایتی عمومی از این صنعت منجر شود و مدیران را به فکری تازه وادار کند.
دهههای طولانی، به بهانه اشتعالزایی از سوی تمام دولتهای پس از انقلاب حمایت بی چون و چرا از این صنعت ادامه داشت و همین موضوع باعث شده تا بهره وری در صنعت خودرو ایران و ایجاد ارزش افزوده در این بخش کمتر مورد توجه باشد.
هر دولتی که امد، سعی کرد از این صنعت برای خود درآمدی تازه بسازد و هیچ گاه به این موضوع توجهی نشان نداد که حتی یک تغییر کوچک در خودروهای مونتاژی، با افتخار به عنوان خلاقیت و نوآوری یاد شد.
تغییر سیمای ظاهری خودروها و انقلاب وانت سازی از خودروهای سواری، از تحولی بود که در دو دهه بعد از پیکان رخ داد و عیان شد.
تولید خودرو و موتور ملی و اتکا به توان داخلی در حد یک شعار شیک باقی ماند و نتوانست رضایت مصرف کنندگان را جلب کند؛ اما در کلام مدیران و مسئولان خودروسازی و حتی دولتها یک موفقیت یاد شد تا مردم تمایل خود را به واردات و خودروهای خارجی نشان دهند.
واردات گران خودرو خارجی برای حمایت داخلیها
در دو دهه دوم این صنعت پس از انقلاب، فشارهای عمومی برای داشتن خودروی با کیفیت، به واردات گران خودروهای خارجی منتهی شد و دست مردم در قشر متوسط را از کیفیت و خودروی ایمن و به روز خالی گذاشت. زیرا دولت با بالا بردن تعرفه واردات خودرو و عدم تمکین برای خروج خودروهای قدیمی و از دور خارج تولدی ایران، مردم را مجبور به خرید خودروهایی کرد که دل خوشی از آنها نداشته و ندارند.
دولت با ادعای اتکا به توان داخل مانع از استفاده عمومی مردم از خودروهای روز دنیا شد و سالها حمایت مالی مردم از این صنعت را به اجبار ایجاد کرد.
مردم هم در ابتدای این مسیر به امید رشد داخلی، سالها صبوری کردند و خریدند تا شاید خودرو داخلی هم با کیفیت و قابل توجه شود اما در عمل این چنین نشد و فشار بر مردم بیشتر هم شد.
تولید در «پر قو» با تعرفه های وارداتی
شاید اگر تواید خودرو ایرانی با قیمت رقابتی و کیفیتی درخور تامل همراه بود، حالا از مدیران گذشته باید تشکر میکردیم اما آیا اکنون این سالها حمایت دولتی و مردمی نتیجه داده است؟ باید واقعیت را دید . نمیخواهیم بگوییم ما نمی توانیم و توان داخلی نداریم! بلکه از نداشتن میل به توسعه در این صنعت یاد میکنیم که حامی صنعت خودرو به روز ایرانی نبوده و تلاشهای گذشته فعالان ملی نگر این صنعت را وقعی ننهاده است.
موضوع کلیدی بر سر سیاست گذاریهایی است که تولید انحصاری و در «پر قو» را برای خودروسازان داخلی پسندیده و میپسندد.
موضوع تنبلی خودروسازان داخلی است که نیازی به رشد واقعی ندیده اند یا با مدیران خود نتوانسته اند.
موضوع مدیریت مداخله گرایانه دولتی و با همان نگاه دولتی و حمایتی( با اتکا به درآمدهای سرشار نفتی) است که همواره در تلاش بودند تا از رقابت با خودروسازان مطرح دنیا فرار کنند.
بحث اصلی، تصویب تعرفههای ناعادلانه برای واردات خودرو به عنوان یک راهکار دائمی بوده که برای بلوغ و باروری این صنعت 4 دهه پیگیری شده ، اما در عمل توفیق لازم را هم نداشته است؟ شاهد مدعا هم نمونههای مشابه در کشورهای دیگر است که مقایسه انها با ما مقدور است.
دستاورد خودروسازی ایران؛پراید یا سمند؟
حالا پس از 4 دهه باید از مدیران گذشته و حال این صنعت پرسید که چه دستاوردی در پی این حمایت ها بدست آمده است؟
آیا محصول با کیفیت و قابل عرضه در بازارهای داخلی و خارجی در این صنعت وجود دارد که بتوان 4 دهه حمایت را با آن تایید کرد؟ آیا تولید سمند، دنا یا پراید ایرانی تمام افتخار این صنعت بعد از این همه حمایت است یا تولید مونتاژی هیوندایی، کیا، مزدا3 ؟
کمی با خودمان صادق باشیم و نتیجه این همه سال حمایت را ببینیم. مگر جز این است که بازار خودرو ایران پر شده است از خودروهای کم کیفیت و پر آپشن چینی ؟
مگر غیر از این است که با یک سخنرانی ترامپ، بیشتر شرکای خودروساز ایرانی( که از قضا در گذشته آزمون شده و بدعهدیشان ثابت شده بود) از ایران میروند و ما جای هیچ مانوری برای احقاق حقوق خود در این صنعت نداریم؟
با این اوضاع و احوال خودرو سازی را چگونه معنا کرده اید که حتی در شرایط تحریمی برای تولید خودروهایی که ادعای داخلی سازی اش را داریم با مشکل مواجه می شود و باز هم خود را خودرو ساز می دانیم؟
چرا خودروساز نیستیم
بیایید از منظر کارشناسان برجسته و بی طرف خودرو سازی این پرسش یک جواب ساده و محکم بدهیم و یا خود روراست باشیم.
«نه»! ما با سیاست های حمایتی همه مدیران 4 دهه گذشته خودروساز نشده ایم و در بهترین حالت مونتاژ کارانی قابل شده ایم.
حتی وارد کنندگان خوبی هم نیستیم و قاچاق خودرو به کشور را در ارقامی نجومی محقق کرده ایم و ۵۳۰۰ خودرو به صورت قاچاق به کشور وارد شده و کسی نمیگوید این سوء مدیریت بر گردن کیست!
به مردم خودرو گران خارجی فروختیم تا خودرو داخلی را بخرند اما برای کیفی سازی محصولات و رضایت آنها کاری جدی نکردیم و حتی خودرو سازان اصلی خود را با تولید محصول چینی کم ارزش کردیم( در افکار عمومی).
تعطیلی خودروسازی پراشتباه
آقایان، مدیران و عزیزان مسئول، باور کنید که راه را اشتباه رفته اید. حمایت بی چون و چرا و تعرفه گذاری برای واردات خودرو در این سالها جواب نداده است و جز کشته های سوانح رانندگی و زیان ملی چیزی دستاورد شما نبوده است.
اداره اقتصاد و صنعت خودرو با این روش شما راهی است به ترکستان و سراب تولید بی کیفیت داخلی خودرو. بیایید برای یکبار هم که شده نقدها را بشنوید. اصلاح رویه کنید و خودروسازی را با روش کنونی تعطیل کنید.
بیایید و بپذیرید؛ شجاعانه و با نگاه ملی نگر مزیتهای صنعتی ایران پر استعداد را بشناسید و از بخش هایی که ارزش افزوده واقعی دارند حمایت کنید. با همکاری مشترک و تولید خودرو توسط شرکای بد عهدی چون پژو-سیتروئن یا هیوندایی و کیا راه به جایی نخواهیم بست.
با چینی سازی صنعت خودرو و تولید گران خودروهایی چون پراید ما خودروساز نشده و نمیشویم.
بیایید تا دیر نشده صنایع تنبل را از چتر حمایتی خود خارج کنید و اشتغال این صنایع را به بخشهای مولد دیگر ببرید. صنعت نساجی، معدنی، کشاورزی و صنایع تبدیلی را دریابید و مانع از خام فروشی نفت شوید. به جای آنکه دنبال تولید محصولاتی باشید که وقتی راهنمایش را میزنی برف پاک کنش روشن می شود! فرش ایرانی را با سلیقه جهانی تولید کنید و پسته و زعفران ایرانی را با بستهبندی درست به دنیا صادر کنید. مثال زیاد است و خود بهتر می دانید . اما کمی شجاعت میخواهد شنیدن این نقد که با ماهیت تفکرتان در تضاد است. باور اینکه اشتباه کرده اید و خودروسازی را پراشتباه اداره کردید!