عباس شاکری
ترکیب واردات کشور را ملاحظه کنید؛ مواد اولیه روغنهای نباتی و تولید دام و طیور و نهادههای تولید، کالاهای واسطهای و سرمایهای. گرانشدن ارز بهطور سریع از طریق فشار هزینهها به تورم هزینه تولید بدل میشود و تولیدکننده داخلی را تحت فشار قرار میدهد.
ترکیب صادرات هم جالب است. اقلام عمده آن معادن و پتروشیمی و میعانات گازی که بسیاری از آنها خوراک یارانهای میگیرند. بالارفتن نرخ ارز برای آنها که در مراکز تصمیمگیری دستهای قوی دارند، خیلی سودآور و خوب است.
با وجودی که نرخ ارز را هزار برابر کردهایم، حتی نتوانستهایم جایگاه صادرات فرش، پسته و زعفران را حفظ کنیم؛ ارتقا پیشکش.
با پرشهای ارزی قیمت نسبی کلیدی نیروی انسانی متخصص و مولد شدیدا کاهش مییابد، به طوری که به دنبال این هستند که با هر قیمتی شده بروند در کشور دیگر و حقوق دلاری بگیرند. در تخصیص منابع بحث بر سر قیمتهای نسبی است. یکی از دلایلی که اقتصاد به این روز نشسته، این است که نیروی انسانی مولد و کیفی بر حسب کالاهای دیگر روزبهروز بیارزش میشود و این نکتهای است که طراحان بازی مستمر با نرخ ارز و شوک درمانی از آن غافلاند.
علاوه بر این هر بار که تلاطم اینچنینی در نرخ ارز رخ میدهد، دهکهایی از طبقات پایین جامعه از بعضی کالاهای اساسی خوراکی، بهداشتی و آموزشی محروم میشوند.