بدون اقتصاد تولیدمحور ،اقتصاد مقاومتی اجرا نمی شود؛اقتصاد مقاومتی مستلزم تغییر ساختار و گذشت زمان است که در این حوزه نحوه برخورد با حقوق مالکیت و فساد یکی از موانع تحقق اقتصاد مقاومتی است.
حسین راغفر عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا تهران و از صاحبنظران اقتصادی ایران است که در حوزه اقتصاد اسلامی و نگرشهای اقتصادی صاحب سبک و ایده است. او تحلیل های فنی و دقیقی از اقتصاد ایران دارد و در خصوص اقتصاد مقاومتی هم نکات بسیاری را مطرح کرده است. او با توجه به ساختار موجود کشور،معتقد است که با محور قرار نگرفتن تولید در اقتصاد، اقتصاد مقامتی نهادینه نخواهد شد.
وی تعابیر گاه تندی از مشکلات اقتصاد ایران دارد و مفاهیمی چون «اقتصاد کازینویی» « نظام اقتصادی سرمایهداری رفاقتی» و… را هم مانع رشد اقتصاد ایران دانسته است. در ادامه دیدگاه های او که در محافل مختلف مطرح شده است در خصوص اقتصاد مقاومتی گردآوری کرده ایم که می خوانید:
نبود درک مشترک از اقتصاد مقاومتی
حسین راغفر استاد دانشگاه الزهرا در مورد تحقق اقتصادی مقاومتی گفت: متأسفانه به یک معنا هنوز یک درک مشترک از اقتصاد مقاومتی وجود ندارد؛ اگر اقتصاد مقاومتی دو کلیدواژه داشته باشد که بخواهیم بر روی آن تأکید و تعریف کنیم تولید و بهرهوری است که به نظرم محور اصلی عمده آن موضوع تولید است.
وی افزود: اگر سیاستگذاری دولت فقط به سمت و هدفگیری تولید و هر آنچه تولید نیاز دارد، باشد یعنی سیاستهای تعیین نرخ ارز نرخ بهره بانکی، تخصیص اعتبار و… فقط باهدف تأمین نیازهای تولید جهتگیری میشد قطعاً باید در عالم دیگری زندگی میکردیم، اما متأسفانه در سیاستگذاریها به نظرم اصلاً درک روشنی از مفهوم تولید ندارد.
وی تصریح کرد: امروز خیلی از افراد بخش خدمات بهعنوان تولید حساب میکنند، اما ما خدماتی را تولید محسوب میکنیم که در خدمت تولید باشد، نه خدمت خدمات؛ مثلاً واردات کالاهای مصرفی لوکس را خدمات میدانیم و آن را تولید نمیدانیم که برای تولید هم خیلی مضر است.
راغفر با بیان اینکه با همه مفاهیم واردات باید برای تولید در داخل و در خدمت تولید باشد، بیان کرد: یکی از مشکلات موجود در اقتصاد کنونی ایران داریم، خود تفاوت در فهم واژهها است که این مشکل را داریم؛ مثلاً چند سال پیش که در مورد تولید تأکید میشد، که باید این بخش موردنظر هدفگیری باشد؛ اصحاب بازار میگفتند اینها حرفهای چپ است ولی خوشبختانه رهبری هم بر موضوع تولید تأکید کردند و میکنند؛ بنابراین محور اصلی اقتصاد مقاومتی تولید است و هیچچیزی دیگری هم نیست و خود بهرهوری هم مرتبط با تولید است.
تولید نباشد روی کاغذ مقاومتی نمیشویم
راغفر با اشاره به اقتصاد مقاومتی، خاطرنشان کرد: اگر اقتصاد تولیدمحور نباشد، سیاست اقتصاد مقاومتی از کاغذ و برنامههای نوشته شده به مرحله اجرا در نمیآید و در حال حاضر با محور قرار نگرفتن تولید در اقتصاد کشور با توجه به ساختار موجود مملکت، اقتصاد مقامتی نهادینه نخواهد شد و باید توجه داشت که در تصمیمگیریها مردممحور تصمیمات باشند نه افراد خاص و یا ذینفعان.
او در این باره معتقد است “اقتصاد مقاومتی مستلزم تغییر ساختار و گذشت زمان است، اما نشانههای اجرای از سوی همه نهادها باید راهنمای عمل فعالین اقتصادی شود. در این حوزه اگرچه نقش قوه مجریه مهم است. اما نقش دیگر قوا هم کم نیست.
وی درباره سهم قوه مقننه اظهار کرد: «متاسفانه مصوبات مجلس با اقتصاد مقاومتی همسویی ندارد.»
راغفر با اشاره به مشکلات اقتصادی موجود در کشور عنوان کرد که “متاسفانه هنوز مشکلات اقتصادی به درستی درک نشده اند، وقتی درک نشوند طبعا راه حل هم نمیتواند به وجود آید.”
صنعت استراتژیک در اقتصاد مقاومتی
راغفر با تشریح چالشهای اقتصاد مقاومتی بر اساس صنایع پُراشتغال و فعال کشور گفت: باید اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار گیرد و برنامهریزیها حول محور تکنولوژی آینده دنیا و حوزههای پربازده باشد. باید برای تبدیل سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی به سیاستهای عملی باید این سیاستها به صورت هدفگذاریهای کمی در بخشهای مختلف اقتصادی و برنامههای توسعهای منعکس شود.
استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا (س)، اضافه کرد: «بنابراین این سیاستها باید در بهرهوری و تعیین شاخصهای بهرهوری در صنایع مختلف هدفگذاری کمی شود و به صورت شاخصهای روشنی در سیاستهای توسعهای کشور منعکس و به عنوان اهداف دولت هدفگذاری و میزان پیشرفت برنامهها پایش شود.
راغفر گفت: «بخش خصوصی بدون بهبود فضای کسب و کار کشور امکان حضور ندارد و حتی برخی بهدلیل تبعیضهای مختلف از جمله تبعیضهای مالیاتی حاضر به حضور نیستند.»
تخریب اقتصاد مقاوتی با قاچاق
این تحلیلگر مسائل اقتصادی با اشاره به نقش مخرب قاچاق کالا در “اقتصاد مقاومتی” گفت: «تا زمانی که ابعاد قاچاق سازمان یافته در کشور روشن نشود امکان ندارد اقتصاد مقاومتی به نتیجه برسد. مبارزه با قاچاق سازمان یافته نیز خارج از اراده دولت است.»
این استاد دانشگاه تاکید کرد: «دولت وجوه گسترده بدهیها را تبدیل به دارایی کرده است از جمله اوراق مشارکت. این اوراق با سود بالا باید پرداخت شود. این بدهی را دولت خودش خلق میکند که اخلال در نظام اقتصادی است و امکان پرداختن به اقتصاد مقاومتی را از بین میبرد.»
او درادامه تاکید کرد: «انتقاد دیگری که به دولت وارد است این است که هیچ گونه اعتراضی به کارکرد نهادهای دیگر که مخل فعالیت اقتصادی هستند شاهد نیستیم. این یک انتقاد جدی است، فقط چند باری رییس جمهور به طور کلی در اینباره اظهار نظر کرده است هیچ یک از مدیران ارشد دولت در این باره هیچ اظهار نظری نداشته اند.»
به گفته راغفر “اقتصاد کنونی ایران یک تورم ساختاری دارد و یک بیکاری ساختاری، اما متاسفانه هیچ کس به آن توجه نمیکند و دولت هم آنها را نادیده میگیرد. دولت باید آشکارا بگوید ادامه این ساخت اقتصادی مخل سیاستهای اقتصادی انتظام بخش است. وقتی ساختار غیر مولد است بخش خصوصی غیر مولد میشود و یا فرار سرمایه از کشور صورت میگیرد. به این ترتیب بخش خصوصی واقعی اصلا شکل نمیگیرد و تولید هم شکل نمیگیرد، به تبع آن اشتغال هم به وجود نمیآید. وقتی اشتغال به وجود نیاید بسیاری از بحرانها گرفتار جامعه میشود. از طلاق و خودکشی گرفته تا فرار مغزها.”
ابر چالش اداره کشور
راغفر با اشاره به ابرچالش نظام تدبیر و اداره امور در کشور، تصریح کرد: نظام تدبیر و اداره امور ناتوان از پاسخگویی به نیازهای زیستبوم توسعه کشور در دنیای پرتلاطم حال و آینده است که این درماندگی محصول عوامل متعددی از جمله امنیت ملی و آیندهنگری است و در حال حاضر امنیت ملی مردم موضوع فرعی در نظام تدبیر و اداره امور است و یا به اهداف دست چندم تبدیل میشود.
وی، یکی از ابرچالشهای اقتصاد ایران را نظام تدبیر و اداره امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می داند و گفته است: این چالش بسترساز ظهور ابرچالشهای راهبردی دیگری یعنی ابرچالش انرژی، آب و محیط زیست، ابرچالش جمعیت و اشتغال و ابرچالش نظام نوآوری و فناوری است.
این صاحبنظر در اقتصاد کشور، اظهار کرد: نهادهای مستقر حاصل از نظام تدبیر، به جای اینکه در خدمت سعادتمندی، رفاه و بهزیستی مردم باشند، در خدمت منافع اصحاب ثروت هستند و این نظام تدبیر فاقد فلسفه اقتصادی روشن و شفاف است. همچنین نظام تدبیر وابسته به درآمدهای بادآورده حاصل از فروش منابعطبیعی و معدنی است.
راغفر تاکید کرد: استقرار نظام اقتصادی سرمایهداری رفاقتی، وابستگی به درآمدهای بادآورده نفتی، رویش یک اقتصاد انگلی را در پی خواهد داشت که در سطح خرد به صورت باجگیری، رشد جرم و جرائم و در سطح کلان به صورت اقتصاد مافیایی نمود پیدا میکند. همچنین ناکارآمدی محصول نهایی ابرچالش نظام تدبیر و اداره امور است که سبب سقوط قدرتهای جهانی از قبیل شوروی سابق شد، به طوری که در شوروی سابق هزینه تولید بالاتر از بازارهای جهانی بوده و اختلاف طبقاتی نیز تشدید شده بود که در حال حاضر این شرایط نیز در کشور ما ایجاد شده است.
وی با اشاره به ویژگیهای سرمایهداری رفاقتی، گفت: تخصیص اعتبارات بانکی به دوستان و رفقا و همپالگیهای حزبی، تخصیص فرصتهای انحصار و شبهانحصار به رفقا، دستکاری در نظام قیمتگذاری، از جمله ویژگیهای سرمایهداری رفاقتی است که خود آن محصول ناکارآمدی است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه الزهرا تهران با بیان اینکه مشکل اشتغال ایران کمبود سرمایه نیست، گفت: این در شرایطی است که میزان تشکیل سرمایه ثابت ناخالص به میزان 900 هزار میلیارد تومان (به قیمت سال 1383) در دهه 80 بوده که این نشان میدهد مشکل اشتغال ایران کمبود سرمایه نیست.
مشکل نهادهای قدرت در اقتصاد
به گفته این کارشناس اقتصادی “یکی از مسائل مهم حضور نهادهای قدرت در اقتصاد است. نقش آفرینی نهادهای نظامی و انتظامی برای اقتصاد مقاومتی مضر است. این نهادها کارکردهایی دارند که باعث ایجاد عدم تعادل و عدم پاسخگویی میشود.”
او گفت: «نحوه برخورد با حقوق مالکیت و فساد یکی از موانع تحقق اقتصاد مقاومتی است. مصوبات مجلس همین وضعیت را دارند مثلا مصوبات برنامه ششم در مجلس که به لایحه دولت اضافه شد، معلوم نیست قرار است اجرای آن از کجا تامین مالی شود. بار مالی آن برای دولت از نمونههای قابل توجه مانع برای تحقق اقتصاد مقاومتی است.»
راغفر نقش دولت را هم نادیده نمیگیرد و معتقد است: «دولت هم یکسری برنامهها مطرح کرده است که فاقد نگاه ساختاری به اقتصاد است. نظام پاداش دهی و نرخهای سود باعث گسترش فعالیتهای نامولد در اقتصاد میشود. سیاستهای اقتصادی دولت باعث رشد سرمایه داریی کازینویی شده است. برخی از نهادها هم در این رابطه فعال هستند. سرمایه داری کازینویی به افزایش مصرف گرایی در جامعه دامن میزند.»
او با بیان نمونهای از سرمایه داری کازینویی افزود: «برج هایی تجاری بزرگ با چه کالایی پر میشوند و چه فرهنگی را اشاعه میدهند؟ مصرف گرایی در تعارض با ساده زیستی و منطق صرفه جویی در اقتصاد مقاومتی است.»
این استاد اقتصاد دانشگاه عنوان کرد “ما شاهد رشد مراکز تجاری، مگامالها و … هستیم که فقط فرهنگ مصرف گرایی را ترویج میدهند. نکته این است که نهادهایی هم که از دولت به خاطر مسائل فرهنگی انتقاد میکنند خود در رشد مراکز تجاری و گسترش فرهنگ مصرف گرایی نقش دارند.”
*اقتصاد کنونی ایران قادر به ایجاد شغل نیست
راغفر افزود: اقتصاد ایران براساس شرایط موجود قادر به خلق شغل نیست و سود در بخش بسیار بالای جامعه است، عملا این اقتصاد قادر به زایش و ایجاد شغل نیست، چرا که در خدمت مردم کار نمیکند درحالیکه یکی از محورهای اقتصاد مقاومتی خدمت به مردم است.
وی با اشاره به اینکه 50 درصد چرخه اقتصادی که باید به دست زنان بچرخد عملا بیحرکت است و یکی از علل آن نیز نقش عوامل فرهنگی است، توضیح داد: ریشه خیلی از این مشکلات، چالش اصلی نظام مدیریت در کشور است، این ابرچالش راهبردی بقیه بحرانها را ایجاد میکند.
راغفر گفت: برای اینکه ما یک اقتصاد مقاومتی شکل بدهیم در هر یک از قلمروها از فرهنگ تا اقتصاد باید توجه کنیم که مردم بزرگترین سرمایههای ما هستند، اگر آنها را از دست بدهیم مشروعیت نداریم. هدف سیاستگذاری، سعادتمندی و حفظ کرامت مردم است، نه جیب سرمایهداران! و نکته دیگر که باید به آن توجه کنیم این است که کار معنابخشی و هویت بخشی زندگی انسان است.