علی دینی ترکمانی- اقتصاددان| اخبار ساعت 22 شباهنگام 27 بهمن 1396 شبکه سه، میزان اختلاس بابک زنجانی را 2 هزار و 900 میلیارد دلار اعلام کرد. این رقم با نرخ دلار 3700 تومان مرکز مبادله بانک مرکزی 10 تریلیارد و 730 میلیارد تومان میشود. بیایید فرض کنیم این رقم برآورد بسیار بیش از اندازهای است و میزان اختلاس وی چیزی حدود یک دهم این است؛ یعنی 290 میلیارد دلار؛ که با نرخ مذکور دلار، 1073 میلیارد (یک تریلیارد و ۷۳ میلیارد) تومان می شود. این رقم نیز غیر قابل باور است.
نظایر بابک زنجانی کم نیست که با زد و بندهای خاص و تشکیل باندهای مافیایی، دست به ثروت اندوزیهای کلان زده اند و میزنند. این در حالی است که بخش قابل توجهی از پیش برندگان چرخ تولید، یعنی جامعهی زحمتکش کارگری، ماههاست که در انتظار دریافت چندر غاز دستمزد حداقلی بخور و نمیرشان هستند.
بابک زنجانی محصول درونزاد عملکرد سیستم معیوب اقتصاد سیاسی جاری است. بر شخص وی و نظایر وی، چندان نقدی وارد نیست؛ کسی که خرده هوشی داشته باشد و بدلایل مختلف رویاهایش، با ثروت روی ثروت انباشتن، گره خورده باشد، تلاش می کند از قواعد جاری و فرصت های موجود بهره لازم را ببرد؛ برخی می برند و چون پشتشان به جایی محکم گرم است همچنان در کار ثروت اندوزیاند؛ برخی نیز چون بابک زنجانی و پیشتر از آن فاضل خداداد و امیر منصور آریا، از بد حادثه پشتشان همچون آقازادهها به جایی بند نیست و باید که کیفر ببیند.
نقد جدی، معطوف به عملکرد سیستم اقتصاد سیاسی است که بدلایلی چون “تو در تویی نهادی” و تنشهای جهانی و منطقهای و تحریمها، فضاهای لازم برای شارلاطان بازیهای زیرکانهی چنین افرادی فراهم میکند. مارکس در مقام بزرگترین منتقد نظام سرمایهداری، نقدی بر عملکرد صاحب سرمایه نداشت؛ چرا که معتقد بود در چارچوب منطق انباشت سرمایه، هر کسی همان کاری را میکند که صاحب سرمایه در پی آن است. او، بدرستی، منطق انباشت سرمایه را نقد میکرد که استمرارش موجب استثمار نیروی کار میشد. از نظر او، مادام که این منطق با ایجاد تغییرات اساسی در فرماسیون نظام اجتماعی، جای خود را به انباشت اجتماعی گرایانه سرمایه ندهد، صاحبان سرمایه، در چارچوب رسالت تاریخی خود، وظیفه شان را انجام میدهند. در اینجا نیز، چندان نقدی بر افرادی چون بابک زنجانی نیست. آنان همانکاری را میکنند که بسیاری دیگر، در چارچوب شرایط جاری که فساد به پدیدهای نظاممند تبدیل شده است، انجام میدهند. بسته به موقعیتها، برخی در مقیاس کوچکتر و برخی در مقیاس بزرگتر. نقد بر سیستم اقتصاد سیاسی وارد است که کارکردش تولید و بازتولید فساد نظاممند به بهای تحمیل هزینههای سنگین بر شانههای نحیف مردمی است که با سیلی محکم نیز نمیتوانند صورتشان را سرخ نگه دارند؛ چرا که بر اثر فقر و محرومیت شدید، گویی خون در رگهای شان منجمد شده است. مردگانی در هیئت زندگان.
اقتصاد سیاسی و تو در تویی نهادی
اخبار مرتبط