دکتر لطفعلی بخشی نایب رئیس انجمن اقتصاددانان ایران دانشآموختگان| برخی از رشتههای علوم در کشور ما دارای تشکلهای صنفی-تخصصی و انجمنهای علمی هستند که در مسیرهای شغلی و تخصصی، یاریرسان آنان و مصرفکنندگان آن علم در جامعهاند. از جمله این تشکلهای صنفی تخصصی میتوان از نظام صنفی رشتههای مختلف پزشکی، مهندسی و حسابداران نام برد.
همین رشتهها علاوه بر تشکلهای فوق، دارای انجمنهای علمی متعدد در علوم مربوط به خود هستند که دامنه فعالیت آنان برای ما اقتصاددانان، رشک برانگیز است. لکن به راستی چرا در بین اقتصاددانان چنین تشکلهایی به وجود نیامده و مهمتر از آن، انجمنهای علمی مرتبط با علوم اقتصادی نیز در سطح جامعه فعال نبوده و چندان به چشم نمیآیند. در حقیقت اقتصاددانان کشور علاوه بر نداشتن تشکلهای صنفی تخصصی، متاسفانه دارای انجمنهای فعالی نیز نیستند و کمتر خط و اثری از آنان در سطح جامعه دیده میشود. دلایل این امر را میتوان در چند زمینه جستوجو کرد:
۱- اقتصاد از رشتههای علوم اجتماعی است که بالاجبار با سیاست رابطه تنگاتنگی دارد و هر موضعگیری اقتصادی به نحوی موضعگیری سیاسی تلقی میشود. همین امر موجب آن شده است که در بین بیش از ۱۰۰۰ نفر عضو هیات علمی رشته اقتصاد در دانشگاههای کشور و هزاران فارغالتحصیل دکترا و کارشناسی ارشد اقتصاد از دانشگاههای داخل و خارج کشور، به زحمت میتوان نام ۵۰ اقتصاددان فعال در زمینه مصاحبه، ستوننویسی و ارائه مطالب اقتصادی در رسانهها را یافت. شاید دشواریهای مطلبنویسی و هزینههای مترتب بر آن، آنان را از صرافت مشارکت در مباحث اقتصادی در رسانههای عمومی بر حذر داشته است.
۲- عادت به کار جمعی در کشور ما چندان رواج ندارد و دولتهای ما نیز مشوق آن نیستند و این امر در بین اقتصاددانان کشور ما بیشتر به چشم میآید. اگر به کار جمعی عادت داشتیم لااقل انجمنهای متعددی از علاقهمندان و طرفداران هر مکتب اقتصادی میتوانست تشکیل شود.
۳- مکاتب و دیدگاههای گوناگونی در علم اقتصاد در مورد اداره امور اقتصادی جوامع وجود دارد که انتخاب هریک از آنها بهشدت به پایگاه و دیدگاه سیاسی افراد و حکومتها بستگی دارد. برخی از دیدگاهها و مکاتب اقتصادی در کشور پس از انقلاب، بدون توجه به محتوای علمی و کارکرد آنها، مورد شماتت قرار گرفتهاند و به همین دلیل استادان و دانشآموختگانی که آن دیدگاه را مفید میدانند، از ارائه نظر صریح خود ابا دارند، زیرا با بیان این نظرات، دیدگاههای سیاسی نامناسبی را به آنان منتسب میکنند.
۴- مهارتهای ارتباطی و تعامل بین اقتصاددانان ما چندان زیاد نیست و به همین دلیل معمولا جلسات اقتصاددانان با تشنج همراه است. همین پراکندگی موجب آن است که اقتصاددانان کشور نتوانند درباره راهحل مشکلات کشور به جمعبندی قابلقبولی برسند. عدم اجماع و توافق اقتصاددانان درباره مشکلات کشور، نقش آنان را در رفع معضلات اقتصادی کشور کماثر کرده است.
۵- شاید اگر اقتصاددانان کشور در مورد مشکلات اقتصادی و راهحل برونرفت از آنها اجماع و توافقی داشتند، دولتها ناچار به رعایت و ملاحظه آن میبودند، لکن پراکندگی و مغایرت این نظرات، دولتها را نیز در بهرهگیری از آنها سردرگم میسازد.
۶- ایجاد تشکل و انجمن دارای پیچ و خمهای اداری بسیار است و شاید یکی از دلایل عدم اقبال نیز همین باشد.
۷- دشواری دیگری که بسیاری از انجمنهای علمی موجود با آن دست به گریبانند، عدم تمکن مالی است. اعضای انجمنها در پرداخت حق عضویت چندان جدی نیستند و حتی در صورت پرداخت، این درآمد قابلتوجهی برای ادامه حیات انجمن نیست. در ردیفهای بودجه دولت نیز ارقامی برای کمک به انجمنهای علمی موجود نیست. البته برخی انجمنها که مقامات بالای دولتی در آن عضویت دارند از این نظر در مضیقه نیستند.
۸- از دیگر مشکلات انجمنهای علمی نداشتن محلی بهعنوان دفتر انجمن است. انجمنهای نورچشمی از کمکهای زیادی برای دفتر و حتی سفرهای خارجی برخوردارند و برخی انجمنهای دیگر حتی قادر به تهیه اتاقی بهعنوان دفتر نیستند و اغلب منزل یا دفتر خصوصی رئیس انجمن، دفتر انجمن محسوب میشود.
۹- موقع را مناسب میبینم و توضیح کوتاهی درباره انجمن اقتصاددانان ایران که در سال ۱۳۵۱ تاسیس شده و هنوز فعال است میدهم: هیات اجرایی کنونی انجمن در تلاش است تا با دعوت از همه اقتصاددانان کشور از جریانهای مختلف بستری را برای تبادل نظر و گفتوگو درباره مسائل اقتصادی کشور از دیدگاههای مختلف آماده سازد.به این وسیله از همه اقتصاددانان عزیزکشورمان دعوت میکنیم به انجمن اقتصاددانان ایران بپیوندند و در انتخابات پیشروی هیات اجرایی جدید انجمن شرکت کنند. برای اطلاعات بیشتر از وبسایت و کانال انجمن بازدید کنید.
منبع : دنیای اقتصاد