تعریف نابجا از مفهوم واردات در کشور را از جمله عوامل آسیبزا به بدنه تجارت، است و مدتهاست که ترکیب مفهومی واردات بیرویه از سوی جامعه تکرار میشود اما متأسفانه این مفهوم به صورت مبهم باقی مانده است.
در کشورهای دیگر صادرکنندگان، واردکنندگان و تولیدکنندگان یک محصول، حول یک محور و یک انجمن جمع میشوند زیرا فعالیت آنها بسیار به هم وابسته است و باید در کنار هم به مدیریت بازار محصول موردنظر بپردازند.
ایران از نظر میزان واردات نسبت به تولید ناخالص داخلی جزو 5 کشور آخر دنیا محسوب میشود، میزان واردات هر کشوری را با اندازه اقتصاد همان کشور میسنجند و در این اندازهگیری مشخص شده که ایران از نظر واردات جزو کشورهای انتهای جدول است.
آنچه اقتصاد کشور را آزار میدهد و از آن به عنوان واردات بیرویه یاد میکنیم، پدیده شوم قاچاق است که قبح آن در کشور ریخته و به صورت سازمان یافته درآمده است. برخوردهای نظامی و انتظامی با قاچاق تاثیر لازم را نداشته و آمارها نشان میدهد همچنان قاچاق توجیه اقتصادی دارد.
نکته جالب اینجاست که با توجه به شرایط جغرافیایی کشور، حملونقل از جمله مزیتهای نسبی اقتصاد ایران به شمار میآید اما متأسفانه نمیدانیم چه طور از آن استفاده کنیم. یک روز ایران راه اصلی ترانزیت کشورهای منطقه بود اما امروز به حاشیه رفته است.
درآمدهای حاصل از ترانزیت میتواند با درآمدهای نفتی برابری کند اما از آن غافل هستیم. از سوی دیگر رشد ترانزیت در افزایش امنیت نیز تأثیر دارد؛ وقتی کشور به چهارراه ترانزیتی تبدیل شود همه کشورهای منطقه برای حفظ مسیر و تولیدات خود که در این مسیر در حرکت هستند، حافظ امنیت کشور خواهند بود. سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که دولت چه طور میخواهد با این همه موانع در حوزه های مزیتدار، اشتغالزایی کند؟
شکاف عمیقی بین ایران و کشورهای دیگر در زمینه تولید با ارزشافزوده بالا وجود دارد و باید دید که چرا مسئولان برنامهای برای جبران این شکاف ارائه نمیدهند و تنها هدفگزاری میکنند؛ البته یک راهکار خوب وجود دارد و آن رشد تولید خدمات در کشور است؛ خدماتی که در آنها مزیت داریم، مانند همین ترانزیت که اگر به آن توجه شود میتواند زمینه خوبی در رشد اقتصادی باشد.
ایران از نظر صنعت پتروشیمی ظرفیتهای بسیار عالی دارد اما این مزیت تنها در صنعت پتروشیمی باقی مانده و به صنایع پاییندستی سرایت نکرده است. پتروشیمیها میتوانند خوراک صنایع پاییندستی کشور را با هزینه کمتر نسبت به دیگر کشورها که از این صنعت محروم هستند، تأمین کنند و صنایع پاییندستی هم با ایجاد ارزشافزوده، کالاهای نهایی را صادر کنند. اما متأسفانه امروز صنایع پتروشیمی ایران خوراک تهیه شده را با انواع مشوقها و تسهیلاتی که در اختیار دارند ارزانتر از داخل به خریداران خارجی میفروشند، آن وقت مجبور میشویم محصولات موردنیاز خود را از ترکیه و چین که خریدار خوراک پتروشیمی از ایران هستند، وارد کنیم.
گران اداره شدن بنادر را به عنوان یک معضل دیگر در اقتصاد مطرح است چراکه فضای حاکم بر بنادر کشور غیرشفاف بوده و هزینه این غیرشفاف بودن را باید تولید و تجارت کشور پرداخت کند.