با توجه به روند صنعت بیمه ایران، چالشهای پیش روی فراوانی در این صنعت دیده می شود. از همین رو نقش مدیران عامل شرکتهای بیمه در حوزه مدیریت ریسک هم بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. به گزارش رتبه آنلاین،در این حوزه،مدیران برای رشد و توسعه شرکت خود گزینههای تازه ای را مورد توجه قرار دادهاند و نهایت تلاش خود را در راستای ایجاد و جاری سازی فرهنگ، چهار چوب و فرایند مدیریت ریسک به کار بسته اند. هم سویی و همراستایی مدیریت ریسک با استراتژیها و سیاستهای کلان شرکت و صنعت بیمه موضوعی است که این روزها مورد توجه است و باید ادر این خصوص کاوشهای بسیاری داشت. ایجاد فرهنگ مدیریت ریسک سازمانی، همراه با ایجاد مشارکت فعالانه در کارکنان مکانیزمی است که ریسکها را متناسب با اندازه و درجه اهمیت آنها در لایههای مختلف سازمانی تسهیم خواهد کرد. پیاده سازی مدیریت ریسک جامع و مناسب در یک شرکت بیمه،موضوعی است که در گفت و گو با ابراهیم کاردگر، مدیرعامل بیمه آسیا در خصوص آن کاوش کرده ایم. مشروح این گفت و شنود را میخوانید:
* به عنوان پرسش نخست می خواستیم دیدگاه جنابعالی را درباره نقش و جایگاه «مدیریت ریسك» و«علوم آكچوئرال» در نحوه عملكرد ومدیریت شركتهای بیمه بدانیم. در این مقوله چه رویکردی دارید؟
مدیریت ریسک به عنوان هسته مرکزی فعالیت شرکتهای بیمه مطرح است و هدف آن کاهش ریسک در سطح شرکتهای بیمه و نیز در بیمهگذاران و صنایع مرتبط به آن است.
ماهیت شرکتهای بیمه به گونه ای است که در این شرکتها، مدیریت ریسک به مراتب از اهمیت بیشتری برخوردار است. علت این مسئله آن است که اساسا نقش بیمه، قبول ریسک مشتریان است؛ یعنی بیمه گذار با خرید بیمه نامه در واقع ریسک خودش را به شرکت بیمه منتقل می کند بنابراین طبیعی است که شرکت بیمه در رابطه با مدیریت ریسکهایی که می پذیرد کنترل بیشتری داشته باشد و با پیاده سازی مدیریت ریسک در یک چارچوب برنامه ریزی شده و مشخص، در مقایسه با سایر صنایع عملکرد بهتری در مواجهه با ریسکهای خود داشته باشند . بیمه گران در فرایند بیمه كردن ریسكها انگیزه و تمایل زیادی برای شناسایی و از بین بردن شرایط خطرزا دارند و از طرق مختلف این نقش را ایفا می كنند و زمانی که حادثه و خسارتی رخ می دهد، بیمه گر تلاش میكند تا علت حادثه را بداند تا بتواند ریسك مربوطه را در آینده كاهش دهد.
شرکتهای بیمه ضمن آنکه درگیر فرآیندهای قیمت گذاری محصولات ، مدیریت دارایی و بدهی و بازاریابی خود حول محور تحلیل ریسک جامع هستند، به دنبال آن نیز هستند تا به جای تدابیر ساده مهار هزینهها، استراتژیهای خود را بر مبنای ریسک جامع طراحی کرده و به کار بندند. شاید بتوان گفت شرکتهای بیمه پیشرو در مباحث مدیریت ریسک و فرهنگ درمان ریسک در جامعه هستند.
*از منظر شما، جایگاه «مدیریت ریسك بنگاه(ERM) » و رابطه آن با اتخاذ تصمیمات بهینه در مواجهه با ریسك در شركتهای بیمه چیست؟ در این خصوص توضیح میفرمایید؟
یکی از کارهای مهم مدیریت ریسک، اتخاذ بهترین تصمیمات در مواجهه با ریسکهای مختلف است که در این خصوص باید تلاش شود رویکرد شرکتها بیشتر فعالانه باشد تا موضوع انجام به هنگام و به موقع مدیریت ریسک باعث حصول نتایج مورد انتظار شود. در اقتصادهای توسعه یافته اهمیت و نقش مدیریت ریسک در تحقق هدفهای سازمانی به خوبی شناخته شده و به درستی از دستاوردهای آن بهره مند میشوند.
در حالی که در بیشتر کشورهای در حال توسعه این شناخت هنوز به دست نیامده است و به رغم خسارتهای چشمگیری که در نتیجه نبود سیستمهای مدیریتی ریسک بر اموال و داراییها، امکانات و نیروی انسانی این جامعه وارد شده، تلاشهای قابل توجهی برای تامین خسارتها انجام نشده است.
مدیریت ریسک شرکتی ، مدیریت ریسک سنتی را از طریق اتخاذ نگرش کل گرایانه نسبت به تمامی ریسکهای شرکت در مقایسه با دیدگاه مجموعه ای و جزیره ای ارتقاء می دهد. مدیریت ریسک شرکتی تاثیری عمیق در تقویت یک فرهنگ ریسک قوی و منسجم در سازمان دارد، به گونه ای که مسئولیت شفاف در ارتباط با ریسک ایجاد می کند.
عملیات مدیریت ریسک از نقش کنترلی به سمت نقش یک عامل تغییر و هماهنگ کننده فعالیتهای مدیریت ریسک حرکت نموده به گونه ای که ریسکها به طور شفاف توسط کسانی که مسئول تصمیم سازی در ارتباط با ریسک هستند، پذیرفته شده است. مدیریت ریسک استراتژیک، دیدگاه کل گرایانه و فرهنگ ریسک، سه مشخصه ممیزه مدیریت ریسک سنتی از مدیریت ریسک شرکتی است.لذا در یک شرکت بیمه با محوریت مدیریت ریسک شرکتی ، تمام مراحل فعالیت شرکت بیمه از پذیرش ریسک بیمه گذار (با ارزیابی و بازدید اولیه) تا سرمایه گذاری منابع حاصل از جمع آوری حق بیمه بیمه گذاران با تکیه بر استراتژیهای تعریف شده شرکت بیمه و با توجه به وجود فرهنگ ریسک سازمانی ایجاد شده در شرکت، به صورت کلی دیده می شود و تمام ارکان شرکت برداشتی یکسان از موضوع ریسک خواهند داشت.
*با توجه به آن که مدیریت ریسک جز شایستگی محوری ( core competency ) شرکتهای بیمه است، این قبیل شرکتها میبایست چه اقداماتی به منظور دستیابی به شرایط مطلوب در این حوزه انجام دهند . مطمئن هستید مدیریت ریسک جز شایستگی محوری است ؟
مدیریت ریسک به عنوان یکی از اجزای شایسته محور در صنعت بیمه مطرح است و شرکتهای بیمه باید سیستمی را طراحی و استقرار دهند تا ریسکهایی از قبیل ریسکهای راهبردی، مالی و اقتصادی،عملیاتی و تطبیق را به نحو مناسبی مدیریت کنند. شایستگی مجموعه دانش، مهارتها، خصوصیات شخصیتی، علایق، تجربهها و توان مندیهای مرتبط با شغل است كه دارنده آنها را قادر می سازد در سطحی بالاتر از حد متوسط به ایفای مسئولیت بپردازد. در واقع، شایستگی الگویی را ارائه می کند كه نشان دهنده عملكرد برتر در شغل محوله است در همه سازمانها مهم ترین ركنی كه برای رسیدن به اهداف سازمانی تأثیرگذار است مدیریت است . اثربخشی مدیران نیز اساساً به مهارتها، سطح دانش، نگرش، توانایی و بالاخره شایستگیهای آن ها بستگی دارد در محیطهای پیچیده، سازمان ها نیازمند مدیرانی هستند که این پیچیدگی های ذاتی را در زمان تصمیم گیری مهم شان لحاظ و تفکیک کنند. مدیریت ریسک در حقیقت جزو کلیدی در سیستم های کارآمد مدیریتی است؛ یک روش سیستماتیک تشخیص خطرات و ارزیابی ریسکها برای فراهم آوردن اطلاعات لازم برای اتخاذ تصمیمی مناسب درمواقع مورد نیاز جهت اندازه گیری و انجام اقدامات برای کاهش ریسک است.
فرآیند مدیریت ریسک در بیمه با فهم ریسک، شناسایی وتخمین ابعاد آن پیگیری می شود تا بتوان از عدم توانایی در پرداخت خسارتها جلوگیری کرد و همچنین بتوان برای درآمدهای بیشتر برنامه ریزی جامع انجام داد لذا شرکتهای بیمه باید ترتیبی اتخاذ کنند که مدیریت ریسک به عنوان جزء لاینفک فعالیتهای آنها قرار گیرد، به عبارت دیگر باید به گونه ای مدیریت ریسک را در شرکتهای خود نهادینه کنند که هر تصمیمی را برمبنای ریسکهای مربوطه اتخاذ کنند.
*روشهای اجرایی به چه گونهایست؟
یکی از روشهای كارآمد برای این مهم، یکپارچه سازی مدیریت ریسک در تمام فرآیندها و فعالیتهای شرکتهای بیمه است. ﺷﺮﻛﺖﻫﺎی بیمه باید ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺧﻮد را در ارزﻳﺎﺑﻲ و آﻧﺎﻟﻴﺰ رﻳﺴﻚ اﻓﺰاﻳﺶ دﻫﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻛﺎﻫﺶ ﻣﻴﺰان ﺧﺴﺎرتﻫﺎی ﭘﺮداﺧﺘﻲ و ﺑﺎ درﻳﺎﻓﺖ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ رﻳﺴﻚ، اﻣﻜﺎن ﻛﺴﺐ ﻧﺘﺎﻳﺞ درآﻣﺪی ﻻزم را ﺑﺮای ﺣﻀﻮر در ﺑﺎزار ﻣﺎﻟﻲ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.علاوه بر موارد مذکور، ﺗﻨﻮع ﺑﺨﺸﻴﺪن ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاریﻫﺎ بعنوان یکی از تکنیکهای مهم مدیریتی و علمی می تواند در حل این موضوع کمک شایانی نماید زیرا این امر ﻣﻮﺟﺐ ﻛﺎﻫﺶ رﻳﺴﻚ شده و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاران را از زﻳﺎن ﻧﺎشی از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاریﻫﺎ ﻣﺼﻮن میدارد؛ و باعث ایجاد حاشیه ایمنی میشود.
*شیوه(های) مدیریت ریسک مطلوب با توجه به شرایط کنونی صنعت بیمه کشور کدامند و برای استقرار آنهای چه الزاماتی باید تامین و رعایت شود .
تحولات عمده در محیط کسب و کار، مثل جهانی شدن کسب و کار و سرعت بالای تغییرات در فناوری، باعث افزایش رقابت و دشواری مدیریت در سازمانها گردیده است. در محیط کسب و کار امروز، مدیریت و کارکنان می بایست توانایی برخورد با روابط درونی و وابستگیهای مبهم و بغرنج میان فناوری، دادهها، وظایف، فعالیتها، فرایندها و افراد را دارا باشند. در چنین محیطهای پیچیده ای سازمانها نیازمند مدیرانی هستند که این پیچیدگیهای ذاتی را در زمان تصمیم گیریهای مهمشان لحاظ و تفکیک كنند. مدیریت ریسک مؤثر که بر مبنای یک اصول مفهومی معتبر قرار دارد، بخش مهمی از این فرایند تصمیم گیری را تشکیل می دهد . لذا به نظر می رسد راه حل مناسب برای این امر، استقرار مدیریت ریسک شرکتی است که طراحی و استقرار سیستم مدیریت ریسک شرکتی و اتصال آن به سایر سیستمهای شرکتهای بیمه الزاماتی خواهد داشت که مهمترین الزامات آن به شرح زیر است:
تدوین و تصویب سند خط مشی مدیریت ریسک
طراحی ساختار حاکمیتی مدیریت ریسک شرکت
استقرار فرایند مدیریت ریسک در فرآیندها ، دپارتمانها و حوزههای مختلف شرکت
ارزیابی ریسکها و پاسخ مناسب به آنها
طراحی راهکارهای جامع برای کاهش ریسکهای بیمه گذاران
*نحوه مواجهه شرکتهای بیمه با ریسکهای نوظهور را تبیین کنید . آیا محصولات بیمه ای عرضه شده در کشور پاسخگوی چنین ریسکهایی هستند یا این که باید محصولاتی جدید متناسب با ریسکهای این چنینی ابداع گردد.
بدیهی است که با رشد و توسعه کسب و کارهای جدید و نیز شکل گیری استارت آپها و پیچیده شدن کسب و کارها، صنعت بیمه نیز باید همگام با این تغییرات محصولات جدید ارایه نماید تا بتواند نقش محوری خود را که فراهم نمودن بستر امن و مناسب برای ذی نفعان به منظور ایجاد رشد و توسعه پایدار در کشور است، ایفا نماید. شناسایی و ارزیابی حرفه ای ریسکهای نو ظهور، عنصری نو ظهور در مدیریت ریسک محسوب شده و مدیریت ریسک شرکتی را از مدیریت ریسک سنتی متمایز می سازد. پیشرفت صنعت بیمه در هر جامعه ای با توسعه اقتصادی آن کشور همواره ملازم بوده است. ریسکهای نوظهور از آن جهت که محدوده گسترش و تأثیرات بالقوه آن نامعلوم و مبهم است، به سادگی قابل درک نیستند، اما از آن جهت که می توانند سریعاً تبدیل به خسارات عمده ای برای صنعت بیمه شوند، خطرناک می باشند. توجه به اهمیت جایگاه صنعت بیمه در عرصه اقتصاد کشور و ارتباط تنگاتنگ و انکار ناپذیر رونق این صنعت و اقتصاد ، صنعت بیمه می بایست راهکار مناسب جهت مواجهه با چنین ریسکهایی را به عنوان یک اولویت اصلی مورد تأکید قرار دهد و در این راستا تدوین برنامه استراتژیک و دوری از روزمره گی در عرصه صنعت بیمه همچون سایر عرصههای اقتصادی کشور از ضروریات است. از آنجا که همواره بسیاری از مسائل مبتلابه و چالشهای روزمره ریشه در فقدان یک برنامه استراتژیک و نقشه راه دارد صنعت بیمه باید یک برنامه استراتژیک و منسجم برای پوشش ریسکهای نوظهور تدوین نماید. علاوه بر ریسکهای نوظهوری که از طرف بیمه گذاران به شرکتهای بیمه منتقل می شود شرکتهای بیمه نیز با ریسکهای جدیدی مواجهاند که با توجه به ماهیت پیچیده و نوظهور آنها شناسایی ، اندازهگیری و پاسخ به آنها سختتر از موارد قبلی است. ریسکهایی نظیر ریسک عدم کفایت ذخایر، ریسکهای شرکت در بخش فناوری اطلاعات، ریسک خسارتهای متقلبانه، تخلفات کارکنان و کنندگان، ریسک شهرت و … .
*نقش نهادهای ناظر و نیز همکاریهای بین سازمانی در رابطه با مدیریت ریسک و نیز ارتقا و بهبود آن در شرکتهای بیمه چیست؟
نهادهای ناظر و حاکمیتی با توجه به اینکه وظیفه صیانت از صنعت بیمه و نیز حمایت از حقوق بیمه گذاران را به عهده دارند، باید استراتژیهای کلان مدیریت ریسک صنعت بیمه را تدوین و اجرای آنها را در شرکتهای بیمه مورد پایش و بازنگری قراردهند. همچنین این نهادها باید در ایجاد محیطی امن و قابل اطمینان برای شرکتهای بیمه در حوزه قوانین و مقررات تلاش کنند تا شوک و نوسانات کمتری به این صنعت تحمیل شود.
امروزه پیاده سازی مدیریت ریسک درون نهادی و درون سازمانی در نهادهای مالی توسعه یافته امری ضروری است به طوری که صاحبنظران و فعالان اقتصادی ریسکهای مختلفی را همچون ریسک بازار، ریسک اعتباری ، ریسکهای مالی ، ریسکهای مدیریتی و … شناسایی کرده اند و جهت مدیریت این ریسکها برنامههای مدونی را پیش بینی کرده اند.
گره خوردن صنعت بیمه با مقوله ریسک ، انتظارات را از این صنعت به جهت توجه به مدیریت ریسک و پیاده سازی ان بالا برده است این انتظارات در حالی است که بنظر می رسد صنعت بیمه در ایران بدلیل رقابت شدید در فروش ، تمرکز بر این مسایل برایش چندان اهمیت ندارد. برای توسعه مدیریت ریسک در صنعت بیمه متناسب با توسعهیافتگی آن در نظام بانکی و بازار سرمایه، لازم است زیرساختهای رشد و توسعه آن در صنعت از قبیل فرهنگ، آموزش نیروی انسانی و … مورد توجه قرارگیرد.
*در این خصوص پیش شرطهای ضروری چیست؟
قبل از ورود به نقش نهادهای ناظر مدیریت ریسک در صنعت بیمه باید به دو نکته اساسی توجه شود. اول اینکه : اصولا مفهوم مدیریت ریسک در یک شرکت بیمه چیست و چه چیزی باید مدیریت شود؟ دوما : متولی راهبری مدیریت ریسک در صنعت بیمه چه نهادی خواهد بود؟ (شرکتهای بیمه منفردا، بیمه مرکزی ، سندیکای بیمه گران و یا … )
*نقش و جایگاه مدیریت ریسک در شرکتهای بیمه و پیوند و رابطه آن با صنایع پیشران اقتصاد ایران مانند نفت، پتروشیمی و گاز چیست؟
شرکتهای بیمه به عنوان نیروی محرکه مدیریت ریسک در جامعه و کسب وکارهای آن مطرح هستند بدیهی است شرکتهای بیمه برای پایداری خود، چاره ای جز مدیریت ریسکهای خود و بیمه گذاران خود ندارند . سالانه صنعت بیمه هزینههای زیادی را به دلیل نادیده انگاشتن مدیریت ریسک می پردازد، چه به دلیل عدم اجرای مدیریت ریسک شرکتی درون موسسات بیمه و چه به دلیل بیتوجهی به مدیریت ریسکهای بیمه گزاران.
این درحالی است که به گفته بسیاری از فعالان اقتصادی و صاحبان صنایع، انتظارات آنها از صنعت بیمه بیش از پرداخت خسارت بوده و انتظار دارند جهت کنترل ریسکهایشان از طرف شرکتهای بیمه حمایت شوند. مدیریت ریسک در شرکتهای بیمه در سه سطح باید مورد توجه قرار گیرد : اول، مدیریت ریسک در سطح شرکت به عنوان یک شرکت تجاری؛ به طوریکه شرکت بیمه بهمثابه یک شرکت تجاری ریسکهایی مانند مدیریت، نیروی انسانی ، نقدینگی ، سرمایهگذاری و… دارد که نیازمند مدیریت است، دستهی دوم پوششهای بیمهای هستند که به عنوان محصول شرکت بیمه به فروش میرسند، و دستهی سوم ارائه خدمات مشاوره مدیریت ریسک به بیمهگزاران است.
بنابراین باید خدمات مشاوره مدیریت ریسک به بیمهگزاران از طرف شرکتهای بیمه چه قبل از صدور بیمه نامه و چه بعد از صدور بیمه نامه و در حین زمان پوشش بیمه ای بطور جدی پیگیری شود. با توجه به موارد زیر صنایع نفت و گاز و پتروشیمی در کشور ایران از اهمیت ویژه ای برخوردارهستند. مطرح بودن به عنوان صنایع پیشرو، سهم قابل توجه آنها در پرتفوی شرکتهای بیمه و High risk بودن آنها و ضرورت حفظ و ارتقاء ایمنی آنها مسائلی است که باید مورد توجه باشد.
براین اساس ضروری است که شرکتهای بیمه درخصوص ریسکهای این صنایع توجه ویژه ای داشته باشند. شرکتهای بیمه باید با ارائه راه کارهای جامع مدیریت ریسک، نقش کلیدی خود را در کاهش ریسکهای صنایع نفت، گاز و پتروشیمی ایفا کنند، برای این منظور در فاز ارزیابی ریسک باید به درستی ریسکهای این صنایع را ارزیابی کنند و بر اساس ارزیابی اثربخشی کنترلرهای موجود در این صنایع، راه کارهای پاسخ به ریسکهای مذکور را نیز به این صنایع ارائه دهند تا ضمن تقویت کنترلرهای آنها، کاهش ریسکها در این صنایع نیز محقق شود.
*ارتباط و پیوند مدیریت ریسک درشرکتهای بیمه با حوزه سلامت و نحوه گزینش بیمه گذارا و بیماران و اثر آن بر ریسک شرکتهای بیمه را چگونه ارزیابی میکنید؟
درحوزه مدیریت ریسک و سلامت، شرکتهای بیمه با ذینفعانی نظیر کادر درمان ( پزشکان ، پرستاران)، بیماران و نهادهای حاکمیتی نظیر وزارت بهداشت و … مرتبط هستند که این تنوع ذینفعان، تنوع خواستهها و انتظارات و البته الزامات متعدد را در پی دارد و باعث شده است که روشهای سنتی در مدیریت ریسکهای این حوزه دیگر کارآمد نباشد. بر این اساس ضروری است که شرکتهای بیمه با رویکرد نوین و ریسک محور به حوزه سلامت نگاه کنند و راهکارهای جامعی برای مدیریت ریسک در این حوزه ارائه کنند. امروزه صنعت بیمه می تواند با ارائه راه کارهای جامع و شفاف، سهم بسیار قابل توجهی در درمان به موقع، درست و کم هزینه بیماران ایفاد کند که در این زمینه می توان به موارد زیر اشاره داشت:
-افزایش آگاهی و ارتقاء درک و فهم بیماران و ذی نفعان مرتبط
-کاهش خطاهای انسانی، تجهیزاتی و فرآیندی درحوزه سلامت
-جلوگیری از سوء استفادهها در حوزه سلامت
*استانداردها و چالشهای مدیریت ریسک در صنعت بیمه ایران به نظر شما در چه بخشهایی است؟
استانداردهای مدیریت ریسک در دنیا متنوع و متعدد هستند که با توجه به نیازهای فعلی صنعت بیمه می توان از ایزو 31000 ،coso ، sollvency 2 و … نام برد. مهمترین چالش مدیریت ریسک در صنعت بیمه می تواند موارد زیر باشد:
-نوسانات و ناپایداریهای زیاد در قوانین و مقررات
-وجود تعارضات و تضادهای منافع بین شرکتهای بیمه
-عدم هم راستایی، هم سویی و یکپارچگی شرکتهای بیمه
یک سیستم مدیریت ریسک باید جامع و سازگار بوده به این معنا که هیچ جزیی از شرکت در این فرآیند عقب نماند ؛ به عنوان مثال یک مدیریت ریسک بیمه ای خوب که منسجم و توسعه یافته باشد، درصورتی که همزمان مدیریت ریسک دارایی در چهارچوب کلی مدیریت ریسک سازمان قرار نداشته باشد، در استفاده محدودیت خواهد داشت.
ازآنجاکه هیچ سیستم مدیریت ریسک از قبل آماده ای که به سادگی بتواند در یک شرکت پیاده گردد وجود ندارد ، پس باید این سیستم توسط خود شرکت بر اساس نیازها ، فرهنگ و منابع آن سازمان ایجاد گردد. در شرکتهای مختلف مدیریت ریسک را میتوان به طرق متفاوت پیاده سازی کرد.
شرکتها محیطهای داخلی و بیرونیای دارند که آنها را از هم متفاوت میکند. برای اجرای درست مدیریت ریسک باید از محیط شرکت شناخت کافی وجود داشته باشد که در مراحل اجرا باید در یک فرآیند کارشناسی مورد توجه قرار گیرد. واضح است که پیاده سازی یک چهارچوب مدیریت ریسک با عملکرد خوب ،یکی از بزرگترین چالشهای مدیریتی است. اجرا و پیاده سازی موفق مدیریت ریسک ، امری چالشی و مشکل است . یکی از شروط اساسی برای رسیدن به این مهم، تعهد مدیریت اجرایی به آن است . مدیران ارشد سازمان نیز باید کاملا در جریان جزئیات این امور قرار گیرند. یک شیوه مناسب مدیریت ریسک، چنانچه به خوبی پیاده سازی شود ؛ می تواند به مدیران در شناسایی عوامل کنترلی مناسب کمک کند تا بتوانند امنیت لازم را در تحقق ماموریت سازمان پیاده کنند و در نتیجه می تواند بقای سازمان را تضمین کرده و سازمان را از خطر ریسکهای کوچک و بزرگ موجود حفظ کند.
*اهمیت و ضرورت آموزش و به روز رسانی کارشناسان ومدیران مرتبط با مدیریت ریسک در شرکتهای بیمه را چگونه می دانید؟
مدیریت ریسک نیز مانند سایر مباحث مدیریتی به عنوان یک علم مطرح است و ضروری است که دانش، صلاحیتها و مهارتهای مورد نیاز آن در شرکتهای بیمه ایجاد شود. با توجه به اینکه شرکتهای بیمه باید ریسکهای متنوعی را در جامعه و کسب و کارهای مختلف مدیریت کنند ضروری است که در یک سو به دانش، ابزارها و متدولوژیهای مدیریت ریسک آشنا باشند و از سوی دیگر تخصص و مهارت لازم در حوزههای مختلف سلامت، صنایع مختلف و مشاغل مختلف را نیز دارا باشند . با توجه به اینکه بحث مدیریت ریسک یکی از اساسی ترین مسائل شرکتهای بیمه بوده و بطور مداوم روشها و ابزارهای جدیدی برای شناسایی، ارزیابی و به تبع آن مقابله با ریسکهای مربوط به فعالیت شرکتهای بیمه شناسایی می شود و از طرفی بسیاری از این ریسکها مربوط به بیمه گذاران در صنایع مختلف است لذا شرکتهای بیمه باید با ایجاد قسمت مدیریت ریسک، به مدیریت ریسک خود بپردازند و همزمان با استفاده از مشاوران متخصص، در مورد مدیریت ریسک صنایع دیگر نیز بهره گیرند. بطور کلی آموزش مدیریت ریسک در شرکتهای بیمه می تواند آثار مثبتی به شرح ذیل ایجاد کند:
-ایجاد زبان، ادبیات و فهم مشترک در سطوح مختلف شرکت در حوزه مدیریت ریسک
-رشد و ارتقا دانش و آگاهی کارکنان در حوزه مدیریت ریسک و آگاه سازی و اطلاع رسانی در خصوص نظام مدیریت ریسک در سطح شرکت
-ترویج فرهنگ یادگیری و مشارکت مستمر کارکنان در حوزه مدیریت ریسک
*مدیریت ریسک از نگاه مدیر عامل یک شرکت بیمه به چه معنی است ؟
مدیر عامل یک شرکت بیمه باید مدیریت ریسک را به عنوان یک راهکار جامع برای رشد و توسعه شرکت خود مورد توجه قرار دهد و تلاش خود را در راستای ایجاد و جاری سازی فرهنگ ، چهار چوب و فرایند مدیریت ریسک و از همه مهمتر هم سویی و همراستایی مدیریت ریسک با استراتژیها و سیاستهای کلان شرکت و صنعت بیمه بکار گیرد. با توجه به اینکه مدیریت ریسک یک تلاش و عزم همه جانبه در سازمان را میطلبد، در واقع مدیر عامل یک شرکت بیمه باید با ایجاد فرهنگ مدیریت ریسک سازمانی، ضمن ایجاد مشارکت فعالانه در کارکنان در خصوص مدیریت ریسکها، مکانیزمی را ایجاد نماید که ریسکها متناسب با اندازه و درجه اهمیت آنها در لایههای مختلف سازمانی تسهیم شوند. همچنین باید اهداف مدیریت ریسک را با اهداف و استراتژیهای سازمان همسو نماید و در طراحی و معماری سیستم مدیریت ریسک، منافع ذینفعان مختلف را در نظر بگیرد. به دلیل اینکه بخش قابل توجهی از ذخایر شرکتهای بیمه را ذخایر فنی تشکیل می دهد که در حقیقت بدهی به بیمه گذاران و مردم است مدیریت ریسک در شرکتهای بیمه باید با حساسیت بیشتری از سوی کلیه ذینفعان دنبال شود و نباید صرفا دغدغه سهامداران شرکتهای بیمه باشد. یکی از مباحث مدیریت ریسک در شرکت بیمه ، پرداختن به مقوله سرمایه گذاری است. ضمن بیان این مطلب که موضوع سرمایه گذاری شرکتهای بیمه از محل حق بیمههای دریافتی ، در حال حاضر یکی از دغدغههای اساسی و به نوعی پاشنه آشیل شرکتهای بیمه است از طریق پیاده سازی مدیریت ریسک جامع و مناسب در یک شرکت بیمه، می توان معادله تجارت ریسک را به نفع آن شرکت بیمه متوازن کرد.