یکشنبه 4 آذر 1403
خانهاخبار روزکامبک ناتمام بورس

کامبک ناتمام بورس

نوسان شاخص بورس پیرامون مرز ۲/ ۱میلیون واحدی همچنان ادامه دارد. دیروز برای پنجمین بار طی ماه‌های اخیر این نماگر به زیر مرز یادشده غلتید و برخلاف دفعات قبل، بر فراز کانال ۲/ ۱ پایدار نماند.

به گزارش رتبه آنلاین، در حالی که انتظار می‌رفت بازار سهام حداقل در کوتاه‌مدت شاهد بازگشت نسبی رونق به تالارهای بورس و فرابورس باشد، در معاملات نخستین روز از هفته جاری، شاخص بورس باز هم رکوردی منفی را ثبت کرد. به نظر می‌آید که بی اثر شدن طرح‌های ارائه شده برای بازار سهام در شرایط فعلی تحت تاثیر تکراری شدن این گفته‌ها و تجربه عملی بی‌سرانجام ماندن آن باشد. آن‌طور که به نظر می‌آید عقبگرد ۹ ماهه قیمت دلار به کانال ۲۲۹۰۰ تومان در زمان معاملات بورسی و بلاتکلیف بودن بازار در مواجهه با مشخص نبودن آینده برجام، انتخابات ریاست جمهوری و تنش‌های منطقه‌ای در کنار رغبت کم و ناتوانی احتمالی حقوقی‌ها به خرید بیشتر سهام، بازار سرمایه را با افقی نامعلوم مواجه کرده است.

بیشترین ریزش شاخص کل بورس از تاریخ ۱۸ بهمن سال گذشته؛ این عنوانی است که نماگر اصلی بازار سهام روز شنبه برای خود دست و پا کرد. شاید به دلیل کم بودن میزان خروج پول حقیقی در روز چهارشنبه و رسیدن آن به سطح ۲۹ میلیارد تومان یا دلایلی همچون رونق گرفتن معاملات در نمادهای بانکی و خودرویی کمتر کسی تصور می‌کرد که امید بورسی‌ها حداقل برای رسیدن به یک  رونق چند روزه در بازار سهام به این زودی ناامید شود. با این حال جریان معاملات در بازار سرمایه چندان جای شک باقی نگذاشت و امروز با ثبت ریزش بیش از ۱۳ هزار و ۵۰۰ واحدی شاخص بورس یکی از بیشترین ریزش‌های بازار در ماه‌های قبل را شاهد بودیم.

روزها یکی یکی می‌گذرند و بازار سهام هم به امید روزهای بهتر هر روز شاهد حجم بیشتری از حرف درمانی است. ریزش ۱۲/ ۱ درصدی دماسنج بازار سهام در روز گذشته در شرایطی به ثبت رسید که از ۲۵ بهمن‌ماه تا کنون سیاست دامنه نوسان نامتقارن جان بازار سهام را گرفته و در جریان صفوف فروش شکل گرفته در بسیاری از نمادها اساسا حجم ارزش معاملات در حدی نیست که بتوان شاهد افت بیشتر در شاخص‌کل بورس بود. ناگفته پیداست که مجموعه بزرگی از عوامل در حال‌حاضر سبب شده تا بازار در شرایط کنونی قادر به پیمودن راه طبیعی خود برای تعادل رساندن قیمت‌ها نباشد.

این مساله که در طول ماه‌های گذشته گلایه‌های بسیاری را برانگیخته و موجب شده تا اعتراض‌های متعددی در خصوص عملکرد سازمان بورس از سوی فعالان حقیقی و حقوقی بازار سرمایه مطرح شود. به دنبال این مساله نیز سازمان هر چند وقت یک‌بار طرح‌هایی را مطرح کرده که آنها نیز متعاقبا بحث برانگیز شده است.  مشکل اصلی اما در حال حاضر نه نبود طرح و برنامه و نه فقدان تلاش حمایتی از بازار سهام برای بهبود تقاضا در صف‌های خرید است.

سرمایه‌گذاران که از ۱۹ مردادماه سال گذشته به طور ناگهانی شاهد واژگونی روند صعودی در بازار بودند در روزهای اخیر همچنان با این بدبینی دست به گریبان هستند.

به گفته بسیاری از کارشناسان رشد قابل توجه شاخص بورس در طول دو سال قبل از شروع کاهش آن و ناهماهنگ بودن این رشد با تغییرات قیمت ارز در طول همین مدت سبب شده تا تب تند بازار سرمایه به زودی سرد  شوند. همان طور که در گزارش‌های پیشین به تفصیل شرح داده شد، پس از این دوره آنچه که ریزش‌های این بازار را تداوم بخشید به جز مانع حجم مبنا و دامنه نوسان ریسک‌های متعددی بود که از جانب قانون‌گذاران و سایر عوامل به بازار تحمیل شد.

تداوم این مخاطرات نیز در نهایت راهی برای بازار سرمایه نگذاشت به جز آنکه در مارپیچ مداوم این ریزش‌ها هر روز بیشتر از روز قبل بر بدبینی مردم عادی نسبت به این بازار افزوده شود، متعاقبا شاهد افزایش بیشتر عرضه‌ها در بازار باشیم. با این حال اگر بخواهیم برای ریزش‌های روز شنبه عوامل بیشتری را بررسی کنیم پرداختن به چند نکته خالی از لطف نخواهد بود.

اثر روانی شاخص

همان‌طور که می‌دانیم شاخص کل بورس تهران به عنوان مهم‌ترین نماگر بازار سرمایه در ایران اثر روانی بسیاری بر فعالان این بازار دارد. این شاخص به رغم انتقادات بسیاری اعم از نحوه محاسبه و مسائلی نظیر تصویری نامتناسبی که به مردم عادی القا می‌کند، با این حال از بدو محاسبه خود در بیش از دو دهه گذشته توانسته توجه بیشتر فعالان این بازار را به خود جلب کند. به دنبال این مساله بسیاری از فعالان بازار سعی کرده‌اند تا در دوره‌های خاصی، تحرکات معناداری را از شاخص یاد شده استنباط یا حتی برای سطوح مختلف آن تحلیل تکنیکال ارائه کنند.

البته این مساله چندان هم بی‌تاثیر نبوده؛ در واقع طی سال‌های گذشته همه‌گیری تاثیر شاخص بورس بر فعالان بازار سرمایه سبب شده تا نوسانات نماگر یاد شده به واقع بر نحوه عملکرد بازار نیز اثر بگذارد.

یکی از آخرین  نمونه‌های این مساله که آثار آن به خوبی در نحوه عملکرد سرمایه‌گذاران حقیقی مشهود است، واکنش نماگر یاد شده به سطح ۲/ ۱ میلیونی شاخص کل است که در طول ماه‌های اخیر تاکنون پنج بار مشاهده شده است. بر این اساس طی مدت یاد شده هر بار که برآیند معاملات در بورس تهران سبب شده تا شاخص به زیر سطح ۲/ ۱ میلیون واحدی برود، حقیقی‌ها بیشتر سهام فروخته‌اند و افزایش فروش آنها سبب شده تا خالص خرید حقوقی در بورس افزایش یابد. به موازات این رویداد نیز بعد از چند روز بازار دوباره با افزایش تقاضا مواجه شده و به مدد بیشتر شدن خرید در بازار شاخص تا حدودی رشد کرده است.

این‌طور که به نظر می‌آید اما این‌بار شاخص کل چندان با رسیدن به این سطح نتوانسته از خود رشدی مناسب به نمایش بگذارد چراکه صعود دماسنج بازار از کانال ۱/ ۱ و رسیدن آن به سطوح موجود در کانال ۲/ ۱ تنها دو روز کاری تداوم یافت. اینکه آیا در روزهای پیش رو باز هم شاهد افت بیشتر شاخص خواهیم بود یا نه مساله‌ای متفاوت است که پیش‌بینی آن موضوع بحث این گزارش نیست، با این حال به نظر می‌آید که نبود قدرت خرید در این سطح ممکن است آثار روانی نامطلوبی بر طرف عرضه بازار سرمایه بگذارد.

عقب‌نشینی بیشتر دلار

نرخ ارز به عنوان یکی از متغیرهای بسیار اثرگذار بر بازار سرمایه طی روز گذشته توانست اثر روانی قابل توجهی بر بازار سرمایه بگذارد.  در این روز قیمت دلار آمریکا برای نخستین بار از تاریخ سوم شهریور سال گذشته در ساعات معاملاتی بازار سهام وارد کانال ۲۲ هزار و ۹۰۰ تومان شد. این‌طور که به نظر می‌رسد در مواجهه  افت بی‌سابقه قیمت دلار نسبت به مدت یاد شده فعالان بازار بیم بیشتری را در مواجهه با کاهش ارزش ریالی تولید و فروش شرکت‌ها از خود به نمایش گذاشته‌اند. همین امر سبب شده تا به دلیل عرضه قابل‌توجه ارز در بازار مربوطه بخشی از فعالان بازارسهام بیش از پیش نسبت به افت بهای ارز و به‌تبع آن کاهش ارزش سهام در روزهای پیش رو حساس باشند.

  بازار دست به عصا

اما اگر از نرخ دلار و مصائبی که از جانب سیاست‌گذار به بازار سرمایه تحمیل شده بگذریم، به نظر می‌آید که فعالان بازار این روزها توجه بیشتری نسبت به  اخبار سیاسی نشان می‌دهند و به دقت این اخبار را تعقیب می‌کنند.  روز گذشته نیز خبر انفجار پالایشگاه حیفا در کنار انفجارهای اخیر در فلسطین اشغالی توانست توجه‌ها را مجددا به تنش میان ایران و اسرائیل و تاثیر آن بر مذاکرات برجام جلب کند. این رویداد و اتفاقاتی از این قبیل اگرچه اثر مستقیمی بر بازار سهام ندارد با این حال می‌تواند به طور ضمنی بر تصمیمات فعالان بازار اثر بگذارد.

مُسکن‌ها بی‌اثر می‌شوند

نکته دیگری که طی روز شنبه توانست به خوبی در معاملات سهام خودنمایی کند،  کمرنگ شدن اثر مُسکن‌های ارائه شده به بازار سرمایه در قالب تصمیم‌های سیاست‌گذاران بازار سهام است. افت مجدد قیمت سهام در روزهای اخیر و پس از ارائه تصمیم‌هایی چون انتشار اوراق ۲۴ هزار میلیارد تومانی و برنامه  ۱۰ بندی سازمان بورس برای برون‌رفت از وضع فعلی، نشان می‌دهد که در نبود بازتابی محسوس و اثربخش بر روند بازار سرمایه هر برنامه و حرفی در کوتاه‌مدت تنها اثر روانی بر بازار سرمایه خواهد داشت.

بر این اساس به نظر می‌رسد که  بازار سرمایه در شرایط فعلی نیازمند گامی عملی  برای به تعادل رسیدن بازار سرمایه است. البته توجه به این نکته نیز ضروری است که بازار سهام در حال حاضر به دلیل مشخص نبودن آینده برجام، دلار و انتخابات پیش روی ریاست جمهوری نیازمند صبر بیشتر برای مشخص شدن آینده شرایط است.

آیا رمقی مانده است؟

اما مساله آخر که باید توجه بیشتری به آن کرد، ضعف احتمالی اشخاص حقوقی برای حمایت از سهام در برهه زمانی فعلی است. همان‌طور که پیش‌تر نیز اشاره شد، نهادی مانند صندوق سرمایه‌گذاری مشترک توسعه بازار سرمایه در شش ماه نخست سال مالی جاری ۴۱۶۳ میلیارد تومان زیان ساخته که این رقم ۷۲ درصد از کل سود خالص این نهاد مالی در سال مالی گذشته است.  از طرفی سایر فعالان حقوقی بازار سهام نیز به دلیل آنکه در ماه‌های اخیر از فروش سهام منع شده‌اند و  برخی نیز به شکل دستوری مجبور به خرید سهام از صفوف فروش بوده‌اند، به نظر نمی‌رسد که عزم و توان جدی برای خرید سهام در روزهای یاد شده وجود داشته باشد. بنا بر این بی‌راه نخواهد بود اگر فرض کنیم که بخشی از بی‌اثرتر شدن  حرف درمانی مسوولان بازار سرمایه به دلیل ناتوانی اشخاص حقوقی برای مواجهه با فشار فروش‌های فعلی است.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
اخبار مرتبط

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

بیشترین بازدید